-
اورول
دوشنبه 17 اسفندماه سال 1383 08:14
جورج اورول روکه در ایران با کتاب "قلعه حیوانات " می شناسن در سال 1903 در هندوستان به دنیا میاد مشاغل مختلفی رو از کار کردن تو نیروی پلیس تا شستن ظرف در هتل و کارگری و معلمی و کار در کتابفروشی تجربه می کنه مدتی در لندن و پاریس زندگی میکنه در همان دوران طعم فقر رو هم میچشه با آغاز جنگهای داخلی در اسپانیا حس میکنه باید...
-
بازآمدم
یکشنبه 16 اسفندماه سال 1383 10:14
بدون هیچ توضیح اضافه ای بازگشت خودم رو اعلام می کنم! برای عبور از فیلتر اورکات حتما اینجا رو امتحان کنین ! Time is Too slow for those who wait, Too swift for those who fear, Too long for those who grieve, Too short for those who rejoice. But for those who love, time is not
-
میرم و برمیگردم
چهارشنبه 14 بهمنماه سال 1383 00:46
باز هم ساعتها چقدر زود گذشتند یک ماه از روزی که اومدم مرخصی میگذره و فردا صبح قبل از اینکه خیلی هاتون از خواب بیدار شین من بندر عباس هستم . با اینکه چند بار رفتم و اومدم ولی باز هم این جدایی برای خانواده ام مشکله عشقی که والدین نسبت به بچه هاشون دارن رو آدم تا خودش صاحب بچه نشه درک نمیکنه . کم کاری من و کم بودن زمان...
-
دیگه نگیر بهونه ...
یکشنبه 11 بهمنماه سال 1383 12:33
بعضی وقتها اگه آدم برای نفی یه سری چیزها دنبال بهونه باشه خیلی راحت میتونه بهونه پیدا کنه فرض کنین من میخوام عقاید افلاطون و ارسطو رو زیر سئوال ببرم میرم و اینها رو از تو کتاب پیدا میکنم: «افلاطون» در کتاب جمهوریت خود بردگى را لازمه بقاء جامعه مىداند و مىنویسد: «خداوند در طینت بعضىها طلا قرار داده که طبقه حاکمه را...
-
چند خط از یک کتاب ...
جمعه 9 بهمنماه سال 1383 17:37
بیایین چند خط از کتاب "نسخه لذت از زندگی" the pleasure prescription نوشته Paul Pearsall رو با هم بخونیم: تا امروز 75 درصد از 212 مطالعه انجام شده و چاپ شده در مجلات معتبر علمی نشان می دهد که دعا و تعهدات مذهبی تاثیری مثبت روی سلامت جسم دارد حتی اگر دعا کننده ها افرادی را که دعا می کنند ، اصلا نشناسند (یادتون نره منو...
-
زندگی بهتر از این نمیشه!
پنجشنبه 8 بهمنماه سال 1383 08:54
Cohabitation شکلی از زندگی مشترک زن و مرد بدون پیوند ازدواجه .در اواسطه دهه 60 میلادی یعنی 45 سال پیش تنها 5 درصد از زنان مجرد قبل از ازدواج با یک مرد به اینصورت زندگی میکردن در سال 1990 یعنی 15 سال پیش این آمار به 70 درصد رسید این روابط میتونه به ازدواج دایم بیانجامه و یا در هر زمان که طرفین اراده کنن قطع بشه .امروزه...
-
رساله دلگشا هم؟
یکشنبه 4 بهمنماه سال 1383 11:22
حکایت های زیر از رساله دلگشای عبید زاکانی انتخاب شده .اگر علاقه دارین حکایتهای بیشتری بخونین به این وبلاگ مراجعه کنین. پدر جحی دو ماهی بزرگ بدو داد که بفروش. او در کوچهها میگردانید. بر در خانهای رسید. زنی خوب صورت او را دید. گفت: یک ماهی به من بده تا تو را جماعی بدهم. جحی بداد و جماع بستد. خوشاش آمد. ماهییِ دیگر...
-
کتابهایی از این دست ....
یکشنبه 4 بهمنماه سال 1383 06:57
Total joy نام کتابی است از مارابل مورگان marabel morgan که با ترجمه ای از صادق آسوده و تحت عنوان فارسی"راز شاد زیستن و نشاط کامل" می تونین اونو تو کتابفروشیها براحتی پیدا کنین .خوندن کتاب رو همین چند روز پیش تموم کردم هر چند که در ظاهر کتاب هیچ ربطی به آقایون نداره چون در واقع راهنمای روابط زناشویی و همینطور تربیت...
-
اینک آخرالزمان ....
شنبه 3 بهمنماه سال 1383 06:19
قبلا اینور و اونور مطالبی در مورد اینکه داریم به آخرالزمان و ظهور حضرت مهدی نزدیک میشیم خونده بودم مثالهایی که آورده شده بود همه حول و حوش قضایای عراق می چرخید که ظاهرا جزو علایم ظهوره .چند روز پیش به مطلب جالبی بر خوردم .مسیحیها هم جنگ عراق رو آخرالزمان میدونن برای ظهور مسیح!!! من فکر میکنم هر دو این نظریات میتونه...
-
و اما عشق ....
دوشنبه 28 دیماه سال 1383 20:25
"عشق نیروی برتر" عنوان کتابی ست از دکترژورف مورفی joseph Murphy که همین دیروز خوندنش رو تموم کردم .عنوان اصلی کتاب اینه: Renaitre les sens metaphysique et psychologique (که البته معنی واژه به واژه اون میشه: احیای احساسات روانی و ماورالطبیعه ای) .کتاب رو میشه جزو کتابهای موفقیت دسته بندی کرد شاید تفاوت عمده ای که...
-
خاطرات جوونیم محاله .....
شنبه 26 دیماه سال 1383 12:22
تو همین دو هفته ای که از مرخصی اومدنم میگذره وبلاگم بیش از ده هزار بازدید داشته که برای خودم هم خیلی عجیبه .مطابق معمول بیشتر خواننده ها از طریق سرچ اینترنتی مطلبی رو که میخواستن پیدا کردن و احتمالا مشتری دایم اینجا هم نشدن .امیدوارم اونچه که اینجا نوشته میشه به اندازه یک سر سوزن هم که شده در زندگی خواننده ها تاثیر...
-
هر چه کنی به خود کنی
جمعه 25 دیماه سال 1383 08:59
تا به حال متوجه نقش خودتون در رفتار دیگران شدین؟ منظورم اینه که در بسیاری از موارد رفتار دیگران در واقع واکنشیه که اونها به رفتار خود ما نشون میدن . لابد براتون خیلی پیش اومده که از دست رفتارهای کسی شاکی بشین اگه منصف باشین می بینین ما خیلی وقتها با یه پیش زینه فکری سراغ افراد میریم مثلا اینکه طرف خیلی از خود راضیه...
-
ایذا
چهارشنبه 23 دیماه سال 1383 12:27
یه جایی میخوندم که اگر میخواین اعصاب کسی رو طوری بهم بریزین که خودش هم نفهمه می تونید از بقایای خصلتهای حیوانی که تو انسان باقی مونده استفاده کنین .حیوانات برای خودشون قلمرویی دارن و نمیتونن تجاوز به اون قلمرو رو تحمل کنن تو این نوشته به این اشاره شده بود که اگه با دوستتون برین رستوران فورا یه قسمتی از میز رو قلمرو...
-
الخلیج الفارسی
شنبه 19 دیماه سال 1383 13:36
قبلا هم ناراحتی خودم رو از استفاده الفاظ دیگه برای خلیج فارس ابراز کرده بودم .حتی خاطرم هست یه بار که خوندن یه مجله عربی اعصابم رو خرد کرده بود به هورد میل زدم و ازش خواستم با توجه به اینکه سایتش خواننده زیادی داره و تا حالا خودش هم تونسته نقطه آغاز خیلی از فعالیتها باشه در این مورد هم یه جریانی به راه بندازه . یه ضرب...
-
بازگشت پرستوها
سهشنبه 15 دیماه سال 1383 10:23
چرخ زمان هیچ وقت برای هیچ کس و هیچ چیز نایستاده بهمین خاطر انقدر چرخید و چرخید و چرخید تا نوبت مرخصی اومدن من بشه .میخواین ببینین این مدت چقدر زود گذشته یه نگاهی به تاریخ یادداشت قبلی من بندازین .حیرون شدین نه؟!! این زمان حتی برای من هم با وجود مشکلاتی که وجود داشت به سرعت سپری شد و این تلنگریه به همه مون که حواسمون...
-
پسر بندری !
یکشنبه 26 مهرماه سال 1383 10:08
خب من از شیراز برگشتم و همونطور که قبلا بهتون گفته بودم عازم جنوب هستم (قابل توجه سرکار خانم ایلعذار !!!) فردا باید بندرعباس باشم .تلاشهای زیادی شد که بیام تهران ولی در نهایت همه شون نافرجام موندن .برای من که اهمیت خاصی نداره ولی مامانم خیلی ناراحته (این یکی هم قابل توجه شهره که حس مادری رو خوب درک میکنه !!!) آره...
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 20 شهریورماه سال 1383 12:11
من الان مرخصی گرفتم و دارم تو شیراز ول میگردم تقریبا همه جاهای دیدنیش رو رفتم البته قیافه خودم از همه اشون دیدنی تر شده چون من که تو عمرم ریش هیچ مدل ریش و سبیل و نصف ریش و غیره به صورتم ندیده بودم حالا بعد از گذشت بیست روز دیدم !!! فکر کنم یه ذره هم سوخته باشم .آقا دیروز به من مرخصی دادن و به سایر دوستان نداتدن اینه...
-
خدمت
دوشنبه 2 شهریورماه سال 1383 16:10
من قراره پس فردا صبح خودمو به یه پادگان تو شیراز معرفی کنم و عملا خدمت سربازیم رو شروع کنم لذا حداقل تا چند ماه (دوره آموزشی) قادر نخواهم بود که مطلب تازه ای بنویسم از همه کسانیکه لطف میکردن و به اینجا سر میزدن ممنونم .امیدوارم عمری باشه در آینده باز هم در خدمت دوستان باشیم .التماس دعا و فعلا خدانگهدار خاطرات یک خانم...
-
بهداشت ایرانی
چهارشنبه 28 مردادماه سال 1383 17:50
شاخص های بهداشت عمومی تو جامعه ما اصلا تعریفی ندارن لازم نیست برای یافتن دلیلش پروژه دانشگاهی تعریف بشه و کلی هزینه صرف بشه همه می دونن که تو جوامعی مثل ایران که مردم به نون شبشون محتاج هستن صحبت کردن از سلامت و اینکه مثلا فلان فاکتوربهداشتی چنین می کند و چنان دست کمی از لطایف ملانصرالدین نداره و الحق که جماعت ایرانی...
-
کلاس تافل فارسی
شنبه 24 مردادماه سال 1383 20:09
چند وقت پیش تلویزیون یه مستند نشون میداد که برنامه سازان صداوسیمای خودمون تو مجارستان تهیه کرده بودن یه بخش از این مستند مربوط به کلاس درس فارسی تو دانشگاه اونجا بود . وقتی فارسی میخوندن یا حرف میزدن لهجه جالبی داشتن البته شاید به پای لهجه ما وقتی انگلیسی حرف میزنیم نمیرسید! . بیشترشون وقتی ازشون پرسیده میشد چرا در...
-
ویروسی شدم
جمعه 23 مردادماه سال 1383 10:31
از قبل از عید تا حالا ویندوز عوض نکرده بودم هر بار که حس میکردم قاط زده با system restore برش میگردوندم به گذشته .دیشب یه چند دقیقه ای از 11 گذشته بود که به سرم زد یه فایل اکسل برای یه منظور خاص ایجاد کنم اومدم دیدم این بار که ویندوز ریختم اصلا اکسل رو نریختم گفتم حالا عیب نداره الان می ریزم بعد دیدم سیستم داره به زور...
-
بالای ۱۸ سال بخونن!!!
یکشنبه 18 مردادماه سال 1383 10:09
عبارت بالای 18 سال رو لابد جاهای مختلف دیدین .حالا من کاری به حواشی این قضیه ندارم خودتون اگه خواستین روش کار کنین !!! من میخوام بگم ما انسانها برای ساده کردن امور و برای پوشش دادن جهلمون میام برای امور مختلف رده تعیین میکنیم .مثلا میگیم برای ورود به مدرسه باید کودک هفت ساله باشه برای اخذ گواهینامه رانندگی باید 18...
-
مورچه مدل دهه ۷۰
پنجشنبه 15 مردادماه سال 1383 16:01
آقا مورچه هم مورچه های قدیم یادمه بچه که بودیم حشره ای چیزی میکشتیم ، سه سوت مورچه ها جمع میشدن ترتیب جنازه و مراسم عزاداری و شب هفتش رو می دادن .اونروزی یه سوسک تو حیاط دیدم جفت پا پریدم روش و جنازه اش رو انداختم بغل باغچه مورچه ها بخورن پس از گذشت سه روز جنازه دست نخورده باقی مونده .مجبورم تو روزنامه های...
-
تخیلات آدیاباتیکی
سهشنبه 13 مردادماه سال 1383 11:01
چند روز پیش نه تا کتاب جدید خریدم که فعلا با خوندنشون حسابی سرگرم هستم البته دیگه به سبک و سیاق کودکیم کتاب نمیخونم چون در اینصورت تا حالا لااقل نصفشون رو خونده بودم الان کتابها رو فصل به فصل میخونم یه تیکه کاغذ میذارم لای کتاب که یادم نره تا کجا خوندم (چون واقعا یادم میره !!!) و در واقع در میون کارهای دیگه ای که...
-
ما بردیم !!!
شنبه 10 مردادماه سال 1383 20:11
آخی بعد از مدتها یه فوتبال هیجان آور از تیم ملی دیدیم سه تا ما زدیم و چهارتا اونا ولی در نهایت ما برنده شدیم!!! من کشته مرده بازیهای پر هیجان هستم .حیف که بازی با چین رو نمیتونم ببینم و محروم هستم ولی از این خوشحالم که با تیمهای عربی نیفتادیم چه بسا که اگه امروز بجای کره با اردن بازی کرده بودیم نتیجه چیز دیگری میشد...
-
امید
سهشنبه 6 مردادماه سال 1383 09:12
ایدز بیماری مهلکیه ولی این ایدز نیست که بیمار رو از پا در میاره بلکه ایدز سیستم دفاعی بدن رو از کار میندازه و حالا دیگه شخص هر مرضی بگیره خوب نمیشه چون اصلا سیستم دفاعیش متوجه بیماری نمیشه .ناامیدی هم یه چیزی تو مایه های همون ایدزه خودش کاری با آدم نداره ولی وقتی آدم ناامید شد هر نسیمی میتونه اونو از جا بکنه سیستم...
-
فوتبال ایرانی زندگی ایرانی
شنبه 3 مردادماه سال 1383 18:33
از وقتی که بچه بودم این مرض رو تیم ملی داشته و هنوز هم داره .هیچ کس هم نفهمیده چشه.حتی بلاژویچ بنده خدا هم که خودش رو کشت و کلی کار علمی روی این تیم انجام داد در نهایت قربانی شکست غیر قابل توجیه به بحرین شد .تا حالا صد دفعه این باختهای مسخره رو به مغرور شدن بازیکنان نسبت دادن و هر دفعه با یادآور شدن گذشته به این نتیجه...
-
لحظه ای خوش از حیات
جمعه 2 مردادماه سال 1383 21:04
دوستی دارم که به قول خودش تا میتونه از مواهب هستی برخوردار شده و زندگی رو بر اساس گفته های خودش ، آسون می گیره هر بار که منو میبینه کلی نصیحتم میکنه که منم همون رویه رو پیش بگیرم و یه مقدار هم خوشی تو زندگیم وارد کنم البته منم با خوشی و اینها مخالفتی ندارم ولی ... بگذریم .همینطور که با هم حرف می زدیم ازش پرسیدم شیرین...
-
نشتی
چهارشنبه 31 تیرماه سال 1383 11:10
بعضی وقتها زندگی مثل یه سیستم هیدرولیک میمونه که با فشار روغن کار میکنه یه چند وقت که میگذره اتفاق خاصی نیفتاده ولی دیگه کارها مثل سابق پیش نمیره تو این حالت احمقانه ست اگه بخوایم فشار اولیه رو زیاد کنیم چون مشخصات سیستم تغییری نکرده بیاد بگردیم جایی رو که نشتی روغن داریم رو پیدا کنیم و درستش کنیم تا کارها مثل گذشته...
-
جماعت زبون نفهم
دوشنبه 29 تیرماه سال 1383 19:23
دیدین این بچه کوچیک های چند ماهه که زار میزنن ملت همه شروع میکنن اظهار نظر کردن : لابد جاش رو خیس کرده ، احتمالا گند زده تو پوشکش ، شاید گرسنه شه ، گرمشه ، سردشه ، چشمش زدن ، دلش درد میکنه ، احساس غریبی میکنه ! ، قلنج کرده ، نمی دونم چی چی سوز شده و غیره .اگه دقت کنین یه سری خانمها خبره امورد نگهداری کودک هستن بچه که...