افسردگی

افسردگی : 

اگر افسرده هستید ، توصیه میکنم نوشته جدید منو در مورد افسردگی بخونین.


هر فردی گاهی بعد از تن در دادن به یک شکست یا زیان ممکن است احساس حزن و    اندوه کند یا اینکه احساس کند که انرژی بسیار پایینی دارد.اما برای افرادی که از نظر روانشناسی به آنها افسرده اطلاق می شود این حالت ناراحتی ویا بی علاقه گی برای فعالیت می تواند طولانی شود. گاهی ایمن حا لت بدون دلیل مشخص برای افرادی که زندگی عادی نیز دارند پیش می آید.

 

افسردگی ممکن است بعد از برخی حوادث تلخ زندگی نیز به وقوع بپیوندد. از دست دادن یگی از اعضای خانواده یا دوست از دست دادن کار مورد علاقه و... می تواند دلیل بوجود آمدن افسردگی باشد.

 

افسردگی می تواند برای هر فردی پیش آید. تعداد افرادی که از افسردگی رنج می برند بیش از آن چیزی است که همه تصور می کنند . افسردگی می تواند افراد را در هر سنی مبتلا کند. افراد در هر سنی با هر پیشه و از هر نژادی ممکن است مبتلا به افسردگی شوند . تخمین زده شده که سالانه در حدود 20 میلیون از با لغین در ایالات متحده از افسردگی رنج می برند واینکه 25در صد از زنان و12 در صد از مردان در ایالات متحده یک دوره شدید افسردگی رادر طول مدت زندگی خود تجربه می کنند . از هر6 نفر آمریکایی یک نفر در طول دوره زندگی خود به افسردگی مبتلا می شود . افسردگی علامت ضعف یا نوعی کمبود نیست و فقط وفقط یک حالت پزشکی است.

 

تشخیص افسردگی :

 

افسردگی یک حالت پزشکی رایج همراه با علائم خاص خود می باشد . علائم افسردگی همانند هر بیماری  دیگری ممکن است بین افراد مختلف متفاوت باشد نه اینکه هر فرد        علائم کاملاً مشابه با فرد دیگر را داشته باشد.

 

علائم و نشانه های افسردگی :

 

اصطلاح افسردگی را به

·        یک حالت ناراحتی مداوم

 و یا

·        از دست دادن علاقه و لذت نسبت به اغلب فعالیت ها نسبت می دهند که اغلب با علائم زیر همراه است :

 

·        کاهش اشتها یا وزن

·        تغییر الگوهای خواب

·        بی قراری ویا کاهش فعالیت به طوریکه برای دیگران قابل توجه می باشد

·        کاهش انرژی و احساس خستگی دائم

·        احساس بی فایدگی و یا احساس گناه بی مورد

·        دشواری در تمرکز و یا تصمیم گیری

·        افکار مکرر در ارتباط با مرگ و خود کشی

 

برای یک پزشک تشخیص افسردگی، این علائم باید حداقل برای دو هفته به طول انجامیده باشد، باید به اندازه کافی سخت بوده باشند که باعث پریشانی یا مداخله در کار،  زندگی اجتماعی و یا امور روزمره شده باشند. برای یا فتن دلیل این علائم باید  پزشک خود را حتماً ملاقات کنید.

 

گاهی اوقات، بسیاری افراد علاوه برعلائم افسردگی ممکن است از ناراحتی های فیزیکی نیز

شکایت داشته باشد .به عنوان مثال ممکن است فردی دارای دردهای مزمن باشد که قابل توضیح نیستند. مانند سردردهای طولانی، کمر درد و یا معده درد. افراد افسرده ممکن است دچار ناراحتی های هاضمه ای ماند خشک شدن دهان، حالت تهوع، یبوست و ندرتاً اسهال نیزبشوند. نگرانی دائم، اضطراب و دلشوره ویا کج خلقی و زود رنجی می توانند از علائم نهان افسردگی باشند.

 

دلایل افسردگی :

 

دلیل قطعی افسردگی مشخص نیست. هیچ کس مطمئن نیست که چرا برخی افراد افسرده   می شوند و برخی دیگر نمی شوند. گاهی اوقات، به نظر می رسد که افسردگی به دلیل یه واقعه نگران کننده بوجود می آید و گاهی اوقات، افسردگی بدون هیچ دلیل مشخصی بوجود می آید.

 

 ممکن است که ژنها در بوجود آمدن افسردگی نقش داشته باشند. امکان ابتلای به افسردگی افرادی که خویشاوندان خونی آنها افسردگی داشته اند نسبت به بقیه افراد بیشتر است. گرچه، هر کسی که یکی از خویشاوندان خونی او افسردگی داشته لزوماً افسرده نخواهد شد.

 

امروزه، به طور تقریباً کاملی مشخص شده که افسردگی یک حالت روانی است با عدم توازن شیمی حساس مغز در ارتباط باشد. اگر این نا هماهنگی روی دهد، قادر است بر طرز فکر و

دیدگاه آنها از دنیا تاثیر گذارد. برخی از پزشکان بر این عقیده اند که کمبود یک ماده شیمیایی

مغز به نام " Sterotonin " ممکن است در بوجود آمدن افسردگی نقش داشته باشد.

 

 

افسردگی قابل درمان است

 

اکثر افراد افسرده می توانند تحت معالجه قرار بگیرند. در واقع، تشخیص زود هنگام و معالجه می تواند در کاهش طول دوره و شدت افسردگی بسیار موثر باشد.معمولترین راههای

درمان افسردگی، داروهای ضد افسردگی، روان درمانی و یا تلفیقی از هر دو می باشد. ثابت

شده که داروهای ضد افسردگی در درمان افسردگی بسیار موثرند.امروزه داروهایی بنام "SSrls "معمولترین داروهای تجویز شده برای درمان افسردگی می باشند.

 

درروان درمانی، روانپزشک و بیمار برای مشخص کردن دلیل افسردگی و حل مشکل آن درباره تجربیات، ارتباطات، اتفاقات واحساسات بیمار به بحث می نشینند. و سعی می کنند که راههای بهتری برای مقابله با مشکلات بیمار بیابند.

 

مراحل درمان (پایه درمان)

 

طول دوره درمان افسردگی برای افراد مختلف متفاوت است. اما در کل، تمام داروهای تجویز شده برای افسردگی باید بین 6ماه تا یکسال مصرف شوند. مطالعات نشان داده اند که برای جلوگیری از بازگشت افسردگی افراد باید بین 4تا 9ماه بعد ار اینکه احساس بهبودی  می کنند به مصرف داروها ادامه بدهند.چون افسردگی می تواند برای مدتی طولانی باقی بماند و یا ممکن است که دوباره باز گردد.

 

در ادامه سه مرحله از درمان افسردگی ذکر شده است:

 

§   مرحله اول بین 6 تا 12 هفته به طول می انجامد که در این مدت فرد از دارو استفاده می کند. در طول این دوره، فرد معمولاً در این مدت رو به بهبودی       می رود اما هنوزبسیار ضروری است که بیمار به مصرف داروهای ضد افسردگی ادامه دهد زیرا هنوز ممکن است که بیماری دوباره برگردد.

 

§   مرحله دوم بین 6تا 9 ماه به طول می انجامد. فرد باید هنوز احساس کند که با معالجه مداوم بهتر شده است. معمولاً، بیمار هنوز داروها را با همان مقدار قبلی مصرف می کند و بدون دستور پزشک هنوز مصرف دارو نباید تطع شود.

 

 

§   مرحله سوم در درمان می تواند یکسال دیگر و یا حتی بیشتر ادامه پیدا کند. طول این دوره بستگی به بیمار، سابقه پزشکی و تشخیص پزشک دارد. همه بیماران نیاز ندارند که در طول مرحله سوم درمان از دارو استفاده کنند.

 

کمک به دوستان یا افراد خانواده :

 

مهمترین کاری که خانواده یا دوستان می توانند برای یک فرد افسرده انجام دهند اینست که به آنها برای تشخیص صحیح و درمان مناسب کمک کنند. می توانند فرد را به پزشکی مناسب معرفی کرده و در طول دوره درمان مشوق او برای ادامه طول دوره درمان باشند.

همچنین بسیار مهم است که فرد را از نظر احساسی به شیوه های زیر حمایت کنید.

 

§        تایید کنید که فرد از این اوضاع  رنج می برد.

§        به او اظهار محبت و علاقه کنید، از جملات عاطفی استفاده کنید و از او تعریف کنید.

§        به او نشان دهید که برای شما ارزشمند و قابل احترام است.

§        به او کمک کنید که فعال و مشغول باشد.

§        انتظار نداشته باشید که فرد افسرده یک دفعه بهبود پیدا کند.

§        از او انتقاد نکنید، و مزاحمش نشوید و او را بخاطر رفتارش مقصر ندانید.

§        چیزی نگویید و یا کاری نکنید که باعث بدتر شدن تصور فرد از خودش شود.

§   هیچ صحبتی را در مورد خودکشی را نادیده نگیرید، یکی از اعضای خانواده و یا پزشک فرد افسرده را بدون وقفه در جریان بگذارید.

 

ممکن است فکر کنید مقابله با افسردگی یکی از مشکل ترین موقعیت هایی است تا به حال با آن روبه رو شده اید. اما کسانی که با موفقیت دوره های درمان را گذرانده اند- میلیونها    نفر از آنها وجود دارند- عنوان کرده اند که توانایی مقابله با افسردگی باعث شده که متوجه شوند چقدر قوی بوده اند. و وقتی به درونشان باز گشته اند، زندگی را حتی خیلی بیشتر ستوده اند.

 

 

 

 

مترجم: مرتضی زمانی

 

من-گاندی-جنیفر لوپز

.بعضی آدمها بنا به دلایلی ویژه شدن و بیشتر مورد توجه هستن اینه که بعد از یه مدت رفتارشون الگوی دیگران میشه .این که آدم چه کسی رو برای خودش الگو کنه هم خیلی مهمه.بعضی ها فقط تو یه جنبه ویژه هستن ولی بعضا مردم اشتباه میکنن و اونا رو تو جنبه های دیگه زندگیشون الگو قرار میدن.مثلا یه خواننده فقط خوب میخونه و دلیلی نداره بخواد الگوی زندگی دیگران بشه.متن زیر رو بخونین:

هر ساعت از روز گاندی به دقت برنامه ریزی شده بود .زمان ،یکی از وسواسهای گاندی بود .به عقیده او هر دقیقه هدیه خداوند بود و می بایست برای خدمت به انسان بکار گرفته شود (یکی از فرقهای ما با آدمهای بزرگ هم همین چیزاست!!! ) بعد از عبادت صبحگاهی (همون نماز خودمون) تا طلوع آفتاب در کلبه اش چمپاتمه میزد و با حوصله مکاتباتش را با مداد و با خط خودش جواب میداد.از مداد تا جایی استفاده میکرد که از فرط کوچکی دیگر لای انگشتانش جا نمیگرفت.زیرا معتقد بود هر مداد مظهر کار یک همنوع است و حرام کردن آن نشانه بی تفاوتی نسبت به زحمت او خوهد بود.گاندی از حرام کردن حتی یک تکه کاغذ ابا داشت .شخصا پاکت نامه هایی را که برایش می رسید میبرید و آنها را تبدیل به دفترچه های یادداشت میکرد و از بالا تا پایینشان را چیز می نوشت. بله بابا جون این فرق گاندی و جنیفر لوپزه.حالا شما دوست دارین گاندی باشین یا جنیفر لوپز؟ خودم میدونم :جنیفر
گاندی!!!
           

یه روز مهم

روز مادر و روز زن رو به همه تبریک میگم بخصوص به مادرها و همسرهای مهربون و همینطور به کسانیکه قراره در آینده همسر یا مادری مهربون باشن



غرب؟؟؟


یه چیزی هست که خیلی وقته میخوام در موردش بنویسم و اونم نگاهیه که ما به غرب داریم .خیلی جالبه که ما تمام نگاهمون رو به غرب دوختیم ولی اونا خودشون الان به این نتیجه رسیدن که تو خیلی چیزا باید از شرقیها تبعیت کنن نمونه اش هم شیوه ها و روشهاییه که ریشه شرقی داره و روز به روز تو غرب طرفداران بیشتری پیدا میکنه. چه میدونم یوگا و مدیتیشن و هزار تا چیز دیگه .نوشته های علمای شرقی (بخصوص چینی ها ) و بودا هم مورد توجه غربیها واقع شده .خیلی جالبه اگه یه نفر طبق گفته غربیها (اوناییکه خودشون دارن از چینی ها تقلید میکنن) روزی یه ساعت وقت بذاره تمرکز کنه خیلی آدم فهمیده و با کلاسیه ولی اگه نماز بخونین که در واقع همون آرامش (شایدم خیلی بیشتر )رو به آدم میده به نظر یه عده مسخره ست اگه از یه مدل رژیم غذایی که نمیدونم دکتر چی چی تو فلان کشور ابداع کرده تبعیت کنین هم همینطور ولی اگه به جای اون بخواین روزه مستحبی بگیرین یا چه میدونم یه سری مسایل رو تو غذا خوردن رعایت کنین خیلی ها به عقلتون شک میکنن!!! در صورتیکه تو دومیش روح آدم هم تصفیه میشه .من نمیدونم چرا بعضیها همه چیز رو از منظر غربیها نگاه میکنن . خیلی چیزا  همین حالاش هم تو فرهنگ ما وجود داره که اونا می بایست بیان از ما بگیرن .غربزدگی شده بلای جونمون .عیب نداره هر جور که دوست دارین فعلا حافظ و سعدی و مولوی رو فراموش کنین و شعر نویی بخونین که مضامین جدید توش باشه .حالا شاید بعدا حافظ و سعدی ما رو هم تو غرب بیشتر تحویل گرفتن اونوقت میریم کتابهای اونا رو هم میخونیم.
این عکس هم خیلی خنده داره.میخواد بگه مردا از همون بچگی پدر سوخته هستن!!!