Creation

امروز خیلی بیکار بودم یه مقدار در مورد تفاوت "خلق کردن " "تولید کردن " وحتی در نهایت "اختراع کردن" فکر کردم . هر روز تو دور و اطرافمون خیلی چیزها داره تولید میشه .فکر کنم بشه گفت دامنه تولیدات از دو تای دیگه وسیع تره .اختراعات در مکان دوم قرار دارن مخصوصا با پیشرفت علم که دامنه اختراعات هم وسیع تر شده البته شاید یه عده خیال کنن اختراعات باید حتما شاخ و دم داشته باشن که اختراع به حساب بیان ولی اصلا هم از این خبرها نیست و حتما خودتون اطلاع دارین که جناب ادیسون رحمه اله علیه در زمان حیات خودش شونصد تا اختراع به ثبت رسونده بود .و اما شاید خلق کردن از همه مشکل تر باشه البته خلق کردن رو اگه دقت کنن بیشتر و شاید بشه گفت مطلقا در حیطه هنر بکار میبرن .چرا؟ شاید چون خلق کردن خودش هنره .یه نویسنده شهیر یه نقاش زبر دست یه مجسمه ساز توانا و یه قصیده سرای صاحب سبک رو خالق آثارشون مینامن تا حالا کسی نشنیده بگن مارگارت میچل تولید کننده کتاب بربادرفته یا مخترع اون .کسانیکه خالق هستن از احترام زیادی هم در ین دیگران برخوردار هستن .اثری که خلق میشه بر خلاف اثری که اختراع و یا تولید میشه داری روحه .مهمترین تفاوتشون هم به نظر من همینه .بنابراین خالق کسی ست که زندگی می بخشه .خالق اون مجسمه سازیه که به یه تیکه سنگ ناخراشیده روح میده .اون نویسنده ایه که کلمات معمولی رو کنار هم قرار میده و ازشون یه اثر جاودانه بیرون میکشه .اون فیلمسازیه که مردم با گذشت چندین دهه همچنان با فیلمهاش زندگی می کنن و بلاخره اینکه خالق خداست که قدرت خلق کردن را منحصرا به انسان بخشید تا بتونه خلق کنه و از خلق کردنش لذت ببره .

چند تا از اینا :#

# میدونستم بلاگ اسکای اگه بفهمه یه عده تبلیغاتش رو از صفحه شون برداشتن بیکار نمیشینه .هر چی باشه اونا سواد کامپیوتری دارن البته منم یادم نمیاد ادعایی کرده باشم از همون اول هم گفتم که تصادفی یه راه برای حذف تبلیغات پیدا کردم.بیا تبلیغت رو بکن بابا زدی کاسه کوزه مونو ریختی بهم .چه زودم گریه اش میگیره  میره مامانش رو صدا میکنه !

 

##  آقا پدرم در اومد تا یه هاست مجانی برای گذاشتن عکسها پیدا کنم هاست زیاده ولی قبول نمیکنن که از فضاشون برای ذخیره عکسهایی استفاده بشه که در صفحات دیگری استفاده میشه این یه لست از فضاهای رایگان اینترنتی که البته به درد من یکی که نمیخورن:

Domaindlx.com

Villagephotos.com

50megs.com

netfirms.com

web1000.com

tripod.com

freeservers.com

bravepages.com

freewebs.com

golha.net

faza.iranshops.net

angelfire.lycos.com

و البته از این بیشتر هاست رایگان وجود داره .به ناچار فعلا رو همون sharemation که قدیمها عضو بودم عکسها رو آپلود کردم حالا اگر کسی جای بهتری سراغ داره و تو لیست بالا هم نیست و بامبول هم در نمیاره خبرش رو به من بده .خیر ببینین.

 

### میدونم این نوشته انگلیسی رو خیلی هاتون قبلا خوندین ولی چون خیلی قشنگه منم یه بار دیگه اینجا میارمش:

There were four people named "Everybody", "Somebody", "Anybody" and "Nobody". There was an important job to be done, and Everybody was asked to do it. Everybody was sure Somebody would do it. Anybody could have done it, but Nobody did it. Somebody got angry that because it was Everybody's job. Everybody thought Anybody could do it, but Nobody realized that Everybody wouldn't do it. It ended up that Every body blamed Somebody when Nobody did what Anybody could have done

 

#### الان برای مامانم باقالی پاک کردم دستم بوی باقالی گرفته !!! خودمونیم بعضی وقتها آدم کار خونه میکنه خیلی لذت داره حتی همون ظرف شستنش .البته همونطور که گفتم بعضی وقتها نه همیشه . حالا بعضی خانمها خانه دار هستن اون به کنار ولی بعضی ها که بیرون از خونه شاغل هستن جدا کار سختی میکنن .در ایم میون یه سری مردها خودشونو میزنن به اون راه و همه کارها رو میندازن به گردن خانمشون .البته هر زندگی شرایط خودش رو داره و نمیشه برای زندگی دیگران نسخه پیچید ولی باید زندگی یه جوری باشه که اگه لذتی هست برای هر دو نفر باشه .بنده خدا دوست خواهرم از صبح تا شب کار میکنه (حتی بیشتر از شوهرش) بعد میره کارهای خونه رو هم انجام میده حقوقش رو هم دو دستی تقدیم شوهرش میکنه و تازه اونروزی که دیروقت مهمون داشتن و پیشنهاد میده که شوهره بره از بیرون غذا بگیره طرف میگه نه حیفه پول خرج کنیم خودت یه چیزی درست کن!!! . اینم داستان خیلی هاست .دلیلش چیه؟ خشت اول ...... تا ثریا ..... کج.

 

#### یه وبلاگ خیلی قشنگ قبلا پیدا کرده بودم چند وقت بود نخونده بودم .یک ایرانی در امریکا رو توصیه میکنم بخونین من که از تریپ نوشتنش خیلی خوشم میاد دستش مریزاد.

 

####  جونم برای دوستان عزیزی که از پرشین وب تولز استفاده میکردن بگه که این سایت نامش رو عوض کرده و تحت عنوان brave tools  همون خدمات رو همچنان ارائه میکنه .از جمله اینکه می تونین مثل من لیست لینکهاتون رو با استفاده از این خدمات ایجاد کنین و هر بار که میخواین لینکی اضافه یا کم بکنین ناچار نباشین تو قالب وبلاگ دست ببرین .البته این کار رو با بلاگ رولینک هم میشه کرد (و بهتر هم هست ) ولی ما از شرکتهای داخلی حمایت میکنیم ( ای خالی بند!!!)  

راهنمای تعمیرات مردان

از چند روز پیش تا همین دیروز فکر میکردم بلاگ اسکای دوباره بهم ریخته ، آخه وبلاگم رو نمیتونستم باز کنم .از چند روز قبلش هم که angel fire یعنی همونجاییکه عکسهام رو آپلود کرده بودم خراب شده بود و قیافه وبلاگ خودم و دو سه تا وبلاگ دیگه ای که توشون دست برده بودم بهم ریخته بود .خلاصه دیروز متوجه شدم که مشکل از کارت اینترنته .من شاید بیشتر از یک سال بود که فرارایانه مصرف میکردم و تا حالا مشکلی در باز کردن وبلاگ ها نداشتم برای همین حدسش رو هم نمیتونستم بزنم که مشکل از این جهت باشه .حتما برای خودتون هم قابل پیش بینیه که زنگی به دفتر پشتیبانی فرارایانه زده باشم و مراتب اعتراض خودم رو اعلام کرده باشم و حتما خودتون جواب رو میدونین پس من چیزی نمیگم !!!
امروز صبح بیدار شدم و عکسهای خودم و اون چند تا وبلاگ دیگه رو به free servers منتقل کردم و بعد کد وبلاگها رو عوض کردم .توی حرف کار زیادی نیست ولی نمیدونم چرا همین کار ساده در عمل انقدر وقت گرفت.
یوهووووووووووووووووو ما بالاخره تو دنیای مجازی دایی شدیم !!! با خبر شدم که شهره چند روز پیش یه بچه خوشگل مامانی به دنیا آورده و نکته جالبش اینجاست که از چند ماه پیش بهشون گفته بودن بچه پسره ولی بچه دختر بوده !!! من که میدونم الان شهره چقدر خوشحاله .من خودم وقتی خبر رو شنیدم حسابی ذوق کردم چه برسه به پدر و مادر خودش.تولد توییتی ناز و خوشگل رو به بابا و مامان مهربونش تبریک میگم.
دیروز کتابی خوندم از همون "باربارا دو آنجلیس " که قبلا در موردش حرف زدم .نام روی جلد کتاب "دفترچه راهنمای طرز استفاده از مردان" و عنوان اصلی کتاب "secrets about men every woman should know"   ست .شاید در وهله اول (و چه بسا در وهله دوم و سوم!!!) کتاب زنونه ای به نظر برسه ولی من به این چیزا کار ندارم نشستم از اول تا آخرش رو خوندم .باید بگم کتاب جالبی نوشته .اون اوایل کتاب که من فقط میخوندم و میخندیدم ! آخه وقتی در مورد مردها نوشته بود انگار در مورد من نوشته بود .حالا اگه تصادفا کتاب رو خوندین منظورم همون انسان غارنشینه ! من شبیه همون هستم !!!خودم هم تا حالا دقت نکرده بودم که وقتی پشتم به دره احساس آرامش نمیکنم و اگه قرار باشه جایی باشم میرم جایی میشینم که به همه جا مخصوصادر مسلط باشم .فکر کنم اجداد من از این شکارچیهایی بودن که یه عمر تو اضطراب و دلهره به سر بردن !!! کتاب پر از نکته و دستورالعمله .خیلی جالبه که خیلی هاشون با تربین سنتی خانواده ها کاملا در تضاده و غیر از این هم نمیتونه باشه .مثلا میگه اگه با شوهرتون دعواتون شد و طرف پاشد رفت بیرون نرین شام خوب بپزین و میز بچنین روش شمع روشن کنین و این حرفا چون اینجوری به کار بد یارو جایزه دادین .یکی از بخشهای دیگه کتاب به اینکه چطوری با مردها حرف بزنیم پرداخته که باز هم در نوع خودش جالبه .باور کنین من خودمم بلد نیستم این مدلی حرف بزنم اینکه آدم بلد باشه حرف بزنه خیلی تو زندگی مهمه و من نمیدونم حرف زدن درست رو کی یاد خواهم گرفت (اینو کاملا جدی میگم) .تو کل زندگی از هیچ چیز به اندازه زبون استفاده نمیکنیم و متاسفانه بلد هم نیستیم چطور ازش استفاده کنیم البته من منظورم چاپلوسی نیست منظورم اینه که شاید بلد نیستیم یه جوری صحبت کنیم که دیگران کاملا متوجه منظورمون بشن .یکی از چیزهایی که تو کتاب اشاره شده و من خودمم زیاد دیدم حس مادرگونه زنها نسبت به شوهرهاشونه که از لحاظ روانشناسی کاملا رد شده ست .گاهی وقتها ما رابطه مون رو با دیگران زیادی یک طرف میبینم و شاید خیلی حق به جانبانه به قضایا نگاه میکنیم .الان چه بخواهیم و چه نخواهیم زمونه عوض شده .الان فاکتورهای بیشتری در یه ازدواج موفق دخیل شدن که چه بسا در گذشته اصلا وجود نداشتن .خوندن این مدل کتابها شاید به نظر مسخره بیاد ولی حداقل حسنی که میتونه داشته باشه اینه که آدم رو با احتمالات دیگری آشنا میکنه ، به آدم یادآور میشه که چقدر در مورد مسایل بی اطلاعه و از همه بهتر اینکه ایجاد پرسش میکنه و ذهن رو بکار میندازه .
با خوندن کتابهای این چنینی آدم یه مقدار گیج هم میشه و این کاملا طبیعی هم هست .من فکر میکنم پرسه تغییر و تحولات در انسان زمانبره و اینکه فکر کنیم با خوندن یک کتاب بلافاصله میشه تغییر کرد اشتباهه .برای همین هیچ ضرری نداره اگه قبل از اینکه وارد کارزار بشیم در موردش اطلاعات داشته باشیم .خود باربارا هم تو کتاب به این اشاره میکنه که علیرغم اینکه روانشناس بوده چقدر حتی در روابط خودش دچار اشتباه میشده .تغییر روحیه ، تغییر بینش و تغییر عادات زندگی چیزهایی نیستن که بهمین سادگی اتفاق بیفتن زمان میخوان و یه ذره حوصله .

تو

من از وقتی تو نوشته هایم را میخوانی ، مینویسم.
از وقتی اولین نامه را نوشتم . نامه ای که نمیدانستم مفهومش چیست.
نامه ای که معنایش را تنها در چشمان تو می یافت.
من هیچ گاه بیش از سه جمله ی اول این نامه چیزی ننوشته ام:
هیچ باوری نداشتن . منتظر چیزی نبودن. امید داشتن با آنکه روزی اتفاق بیفتد.
کلمه ها از زندگی ما عقب هستند.
تو همیشه از آنچه من از تو انتظار داشتم جلوتر بودی.
تو همیشه غیر منتظره بودی.

                                                            ( کریستین بوبن )