به بهانه اعلام نتایج کنکور:
تحصیلات دانشگاهی در ایران
نوشته:زهرا حسین بابایی
اگر نگاهی به آمارهای چند ساله اخیر روزنامه ها و مجلات بیندازید و یا اگر یک هفته پای خبرهای رادیو و تلویزیون بنشینید آمار جالبی از اوضاع تحصیلات دانشگاهی در ایران به دست خواهید آورد، و نکته جالبتر آن است که همه این آمار را با افتخار بیان می کنند! حتما در جریان هستید که طبق آمار اکثرا ورودی های سالیان اخیر دانشگاه ها دختران بوده اند ، در همین سال جاری حدود 60% از ورودی ها را دختران تشکیل داده اند! اما سوال این است که ، چرا آمار ورودی دانشگاه ها طی سال های اخیر بدین منوال بوده است؟! آیا این آمار در مجموع به نفع جامعه خواهد بود؟ و یا اینکه اثرات بدی در پی خواهد داشت؟!
همان طور که می دانیم جامعه ما، جزء کشورهای جوان دنیا محسوب می شود، در حال حاضر مهم ترین نیاز کشورهای جوان دنیا رشد و توسعه اقتصادی است و کشور ما هم از این قاعده مستثنا نیست، اما مشکلی که در کشور ما و کلا کشورهای در حال توسعه می باشد، ساختار آموزشی آن است! بدین ترتیب که برای ورود به دانشگاه (که غالبا در این کشورها فاکتور مدرک دانشگاهی بسیار مهم می باشد!) سدهای زیادی بر سر راه بوده که از جمله آن کنکور می باشد.
فاصله بین هر دو کنکور یک سال است و اگر کسی نتواند بار اول قبول شود دقیقا یک سال باید صبر کند! این فاصله شاید برای دختران مشکلی ایجاد نکند چون آنها با مسائلی از قبیل سربازی سر و کار ندارند! اما اگر پسری نتواند به دانشگاه راه پیدا کند، ناچار است به سربازی برود! و حتما می دانیم که طول دوره سربازی دقیقا بیست و یک ماه است! در تمام طول این مدت که یک پسر در سربازی می باشد (یعنی دو سال ) دقیقا شانس قبولی دو دختر را فراهم می کند و یا دست کم اینکه شانس قبولی یک دختر را دو برابر می کند و وقتی که به تدریج این مسئله حادتر شود، به وضعی مثل حالت فعلی جامعه ما دچار می شویم!
حال ممکن است بپرسید که: بر فرض هم که این طور باشد، این مسئله خیلی هم خوشآیند هست چرا باید آنرا جزو مشکلات تلقی کنیم؟!
جواب این سوال واضح می باشد، زیرا به بخش بزرگی از فرهنگ ما بر می گردد، بهتر است در جواب این سوال سوال دیگری مطرح شود:
آیا شما (خانوم یا آقا) که یک فرد باسواد و با تحصیلات دانشگاهی هستید حاضرید با فردی که تحصیلاتش در حد دیپلم هست و متاسفانه در جامعه ما ممکن است که اشتغال مناسبی هم نداشته باشد، کنار بیائید؟! جدای از استثناها و کلا افرادی که با از خود گذشتگی این مسئله برایشان حل شده است، تقریبا 80% افراد این را به عنوان مشکل تلقی می کنند، البته در حالت بر عکس یعنی زمانی که پسرها دارای تحصیلات دانشگاهی باشند مشکل به هرگز به این حد جدی نیست! اما مشکل زمانی حاد میشود که یک دختر خانم حاضر شود که این ناهماهنگی را بپذیرد! و در اینجاست که اختلافات زیاد میشود!
مقصود این نیست که به دختر خانم ها خرده گرفته شود! اصولا این جزو طبیعت زنان می باشد که همواره دنبال موجودی برتر از خود هستند و شاید در حال حاضر اوضاع ما به گونه ای است که مدرک دانشگاهی یکی از ملاکهای برتری می باشد! دست کم میتوان گفت که اغلب مردم ما بدین صورت فکر می کنند!
البته باز هم در صورتی که شرایط کار مساوی برای زنان و مردان وجود داشت، این مسئله نمی توانست تا این حد مشکل ساز باشد، اما همان طور که میدانیم طبیعت زنان و مردان فرق می کند و شاید برای همین تفاوت است که زنان نمی توانند کارهای مختص مردان را انجام دهند و یا حداقل اینکه نمی توانند به اندازه مردان یا حداقل تعداد ساعاتی که مردان می توانند ، کار کنند ( البته استثناهایی وجود دارد که زنان بهتر از مردان و سریعتر از آنان کار می کنند، منظور یک برآورد کلی می باشد! ) .
شاید و شاید یکی از راه حل های خوب برای این مسئله بدین گونه باشد که در حین انجام وظیفه سربازی پسرها بتوانند به تحصیلشان ادامه دهند! و یا اینکه حداقل امکاناتی برای آن ها در نظر گرفته شود که بعد از سربازی از درس فاصله نگیرند! و اگرنه باید کلا فرهنگ های جدیدی جایگزین فرهنگهای امروزی کنیم! به عنوان مثال ، مدرک تحصیلی به هیچ وجه ملاک برتری انسانها نسبت به یکدیگر نباشد! لزوما برای کار دنبال کسی نباشیم که حتما دارای تحصیلات دانشگاهی باشد! همیشه این را بدانیم که خیلی از افراد هستند که دارای قابلیت های خیلی بالاتری از آن هایی هستند که درون دانشگاه ها هستند، لزوما دانشگاه ملاک برتری نیست! تنها و تنها در این صورت است که امکان شغل های کاذب برای آن هایی که وارد دانشگاه نشده اند از بین می رود، هر چند که اصولا شایستگی افراد را خودشان تعیین می کنند، هر فرد می تواند آنقدر به خودش احترام بگذارد که همیشه دنبال اهداف عالی باشد، نمونه های زیادی هستند که بدون اینکه مدرک مهمی داشته باشند کار آفرینی کرده اند.
به هر حال چیزی که مهم است این است که هر آماری نشان دهنده یک واقعیت و یک علت است و یک سری اثرات هم به دنبال دارد، سعی کنیم قبل از اینکه به چیزی افتخار کنیم، اول ببینیم که واقعیت موجود چیست؟ به چه علت چنین چیزی بوجود آمده است و چه اثراتی دارد؟ و سپس به فکر رفع آن باشیم …
ترجمه شده متن قبلی
لطیفه ازم معنی نوشته چند روز پیش رو خواسته بود که اونو براتون مینویسم ولی قبل از اون باید به اطلاعتون برسونم که دوست عزیزم ،مرتضی که معرف حضورتون هست یه وبلاگ تخصصی در مورد دیابت راه انداخته که میتونین اونجا در این مورد هر نوع اطلاعاتی خواستین کسب کنین .خوندنشو مخصوصا برای کسانیکه با افراد مسن در ارتباط هستن و یا تو خانواده شون افراد دیابتی دارن توصیه میکنم و اما ترجمه :
چطوری حال پسرا رو بگیریم:
پسر:میخوای برات یه چیز بخرم بخوری؟
دختر:نه راستش رو بخوای ترجیح میدم پولشو داشته باشم
پسر:خانم من یه عکاسم .مدتها بود دنبال چهره ای مثل چهره شما میگشتم!!!
دختر:اتفاقا منم جراح پلاستیک هستم و مدتها بود دنبال چهره بی ریختی مثل مال شما بودم!!!
پسر:ببینم این اولین باریه که داریم با هم میریم بیرون یا دومیشه؟
دختر:معلومه که اولیشه .من یه اشتباه رو دوبار انجام نمیدم!!!
پسر:چیکار کردی انقدر خوشگل شدی؟
دختر:هیچی احتمالا حق تو رو خوردم!!!
پسر:میشه جمعه با هم بریم بیرون؟
دختر:شرمنده .قراره آخر هفته سردرد بگیرم!!!
پسر:چهره شما باعث میشه خیلی ها سرشونو برگردونن
دختر:چهره شما هم باعث میشه خیلی ها محتویات معده شونو برگردونن!!!
پسر:خیلی خوب.خجالت نکش .یه چیزی ازم بخواه.
دختر:باشه خودت خواستی: برو گمشو بیرون!!!
پسر:فکر میکنم بتونم خیلی خوشحالت کنم
دختر:چطور مگه؟داری میری؟!!!
پسر:اگه ازت تقاضای ازدواج کنم چیکار میکنی؟
دختر:هیچی من که نمیتونم در آن واحد هم بخندم و هم حرف بزنم!!!
پسر:میتونم اسمتو داشته باشم؟
دختر:چطور؟مگه خودت اسم نداری؟(مگه خودت خواهر مادر نداری آدم عوضی برو گمشو الهی سگ پاچتو بگیره!!! –مترجم)
پسر:بریم با هم یه فیلم ببینیم؟
دختر:نه ، نمیخواد من دیدمش!!!
پسر:تو تا حالا کجا بودی؟
دختر:از دست توی نکبت قایم شده بودم.
پسر:من قبلا تو رو جایی ندیده بودم؟
دختر:چرا .به خاطر همینم هست که دیگه اونجا نمیرم.
پسر:ببخشین صندلی بغلیتون خالیه؟
دختر:آره ولی اگه شما روش بشینین این یکی خالی میشه!!!
میگم خیلی جالبه ها متن انگلیسیش خیلی بانمک تر بود .اصلا خیلی چیزا اینجوریه وقتی ترجمه میشه اصلا با اصلش قابل مقایسه نیست حالا وقتی مترجمش هم ناشی باشه که دیگه نور علی نوره!!!
خودمونو گول نزنیم
یکی از ویژگیهای انسان اینه که خوب میتونه خودشو فریب بده .از این خصلت واقعا باید ترسید.نمونه های عینی این مسئله رو هم تو اطرافیان و هم تو خودمون می تونیم ببینیم .یه مقدارش به خاطر بی اعتقادیه .میدونین الان صحبت کردن در مورد ایمان و این جور مسایل برای خیلی ها مسخره به نظر میاد.بعضی ها تو دلشون بی اعتقاد هستن ولی به زبون نمیارن و بعضی ها هم که علنا بی اعتقادی شونو اعلام میکنن.خب به نظر خیلی ها تصور اینکه موجود مستقلی به نام شیطان وجود داشته باشه و بخواد انسان رو فریب بده یه مقدار بچه گونه به نظر میرسه .همینطور خیلی مسایل دینی دیگه .خوشبختانه باید گفت که یک سری از این جور مسایل بین ادیان مختلف دنیا یکسانه یعنی تمام ادیان به مظهری از پلیدی معتقد بودن که خب اسمهای مختلفی برای اون گذاشتن ولی غایت یکیه .همینطور در مورد خوبیها.راستش قضیه حضرت نوح رو اگه همینطوری برای آدم تعریف میکردن قبول نکردنی بود ولی این داستان هم تقریبا تو تمام ادیان آورده شده .خیلی مسخره ست نه ؟اولا یه نفر بتونه بیش از 800 سال عمر کنه !!! بعدشم تو بیابون خدا انقدری بارون بیاد که بتونه یه کشتی با اون عظمت رو بلند کنه .میگن وقتی نوح داشت کشتی شو می ساخت خیلی ها اون و یاراشو مسخره میکردن. نمیدونم اگه تو اون زمان بودم به نوح کمک میکردم یا نه؟ این چیزا رو نمیدونم ولی دارم سعی میکنم اگر فلسفه چیزی رو نمیدونم لااقل مسخره اش نکنم.یه چیز دیگه ای هم که باید یاد بگیرم اینه که احتمال اشتباه کردن من همیشه هست و نباید زیادی روی خودم حساب باز کنم.برای پلیدی اگر موجودی به اسم شیطان رو به رسمیت نمیشناسین ایرادی نداره ولی خود پلیدی که وجود داره؟ و زشت هم هست دیگه؟ پس باید ازش دوری کرد.
راههای ضد حال زدن به مردان
این متن رو بخونین ولی تو زندگی بکار نبردین چون مردا هم بلدن حالتونو بگیرن!!!
Ways to turn men down.just for fun .don't apply it in ur real life
HE: can I buy you a drink?
SHE: Actually I'd rather have the money
HE: I'm a photographer i've been looking for a face like yours!
SHE: I'm a plastic surgeon .i've been looking for a face like yours!!!
HE: Hi! Didn't we go on a date once? or was it twice?
SHE: Must've been once. I never make the same mistake twice!!!
HE: How did you get to be so beautiful?
SHE: I must've been given your share!!!
HE: Will you come out with me this Saturday?
SHE: Sorry! I'm having a headache this weekend!!!
HE: Your face must turn a few heads!
SHE: And your face must turn a few stomachs!!!
HE: Go on, don't be shy. Ask me out!
SHE: Okay, get out!!!
HE: I think I could make you very happy
SHE: Why? Are you leaving?
HE: What would you say if I asked u to marry me?
SHE: Nothing. I can't talk and laugh at the same time!!!
HE: Can I have your name?
SHE: Why, don't you already have one?
HE: Shall we go and see a film?
SHE: I've already seen it!!!
HE: Where have you been all my life?
SHE: Hiding from you.
HE: Haven't I seen you some place before?
SHE: Yes, that's why I don't go there anymore.
HE: Is this seat empty?
SHE: Yes, and this one will be if you sit down.
HE: So, what do you do for a living?
SHE: I'm a female impersonator.
HE: Hey baby, what's your sign?
SHE: Do not enter.
HE: Your body is like a temple.
SHE: Sorry, there are no services today.
HE: If I could see you naked, I'd die happy.
SHE: If I saw you naked, I'd probably die laughing.
HE: Where have you been all my life?
SHE: Where I'll be the rest of your life - in your wildest dreams.