مدتها پیش وقتی علی دایی گلزن قهاری بود خیلی ها در ایران دوستش داشتن . او بازیکن جاه طلبی بود که فوتبال رو حین تحصیل در بهترین دانشگاه ایران ادامه داده بود . شاید همین تحصیل کرده بودن نوعی حس برتری رو در او القا کرده بود . سران ایران از ابتدای انقلاب با ستاره ها مشکل داشتن به نظر اونها هنرپیشه های سینما خوانندگان و ورزشکاران فاکتورهای لازم رو برای ستاره شدن و به تبع اون الگو شدن برای جوانان رو نداشتن از نظر اونها ستاره های واقعی شهدای جنگ بودن که جونشون رو در راه کشورشون فدا کردن با این حال نظر ورزشکاران همچنان محبوب بودن و مورد توجه عموم مردم . کم کم حکومت وارد ورزش هم شد و علی دایی که تحصیلکرده بود می تونست برای بسیاری جوانان الگو باشه این می تونه قسمتی از دلایل بوجود آمدن موجودیتی به نام علی دایی باشه که مدتیست به هیولای فوتبال ایران بدل شده . واقعا به حال ورزش حکومتی باید تاسف خورد که الگوهاش مظهر خودخواهی و خودکامگی هستن . موجودی مثل علی دایی که در حال حاضر نه تنها به درد تیم ملی نمیخوره بلکه از مشکلات این تیم به شمار میاد به لطف قضایای پشت پرده ای که به لطف عدم اطلاع رسانی آزاد عموم ازش بیخبرن همچنان در زمین فوتبال حرکت می کنه تا به تعداد بازیهای ملیش اضافه کنه .مطمئن باشین برانکو هم مثل من و شما می دونه او دیگه خاصیتش رو در زمین مسابقه از دست داده ولی معلوم نیست چرا جرات نمی کنه او رو عوض بکنه . حالا که همه شاکی شدن شایعه کردن طرف کمرش درد می کنه که دلیلی داشته باشن تو مسابقات بعدی به زمین نفرستنش . این بابا تو بازی با مکزیک در مجموع چند بار بیشتر توپ با بدنش برخورد نکرد و جالب بود بجای اینکه مدافعان مکزیک روی او خطا کنن او روی مدافعان خطا می کرد . البته به نظر من به این راحتی از دست او نمیشه راحت شد بزودی او رو در کسوت مربیگری تیم ملی خواهیم دید و دیگه بعد از اون باید خر آورد و باقالی بارکرد !
توجه کردین یا نه ؟ وبلاگم سه ساله شده .
یه جایی این مطلب رو تحت عنوان امضا شناسی خوندم :
کسانی که به طرف عقربهای ساعت امضاء می‌کنند انسان‌های منطقی هستند.
کسانی که بر عکس عقربه‌های ساعت امضاء می‌کنند دیر منطق را قبول می‌کنند و بیشتر غیر منطقی هستند.
کسانی که از خطوط عمودی استفاده می‌کنند لجاجت و پافشاری در امور دارند.
کسانی که از خطوط افقی استفاده می‌کنند انسان‌های منظّم هستند.
کسانی ک با فشار امضاء می‌کنند در کودکی سختی کشیده‌اند
کسانی که پیچیده امضاء می‌کنند شکّاک هستند.
کسانی که در امضای خود اسم و فامیل می‌نویسند خودشان را در فامیل برتر می‌دانند.
کسانی که در امضای خود فامیل می‌نویسند دارای منزلت هستند.
کسانی که اسمشان را می‌نویسند و روی اسمشان خط می‌زنند شخصیت خود را نشناخته‌اند.
کسانی که به حالت دایره و بیضی امضاء می‌کنند ، کسانی هستند که می‌خواهند به قله برسند.
و جالب اینجاست که امضای من همه این مشخصات رو داره غیر از مورد آخری . با این حساب فکر می کنم خیلی وقته قید قله رو زدم !
بیش از شش میلیارد از فرزندان حضرت آدم دارن روی زمین می پلکن با این فرض که متوسط تعداد افراد هر خانوار را چهار نفر فرض کنیم بیش از یک و نیم میلیارد خانواده روی زمین داریم . چند وقت پیش اعلام شد سیصد خانواده در دنیا به تنهایی نیمی از ثروت جهان رو در اختیار دارن و باقی مردم دارن سر نصفه دیگه اش با هم کلنجار میرن . یعنی اون سیصد تا چطوری دارن زندگی می کنن .
گفتم نصف ثروت دنیا یاد یه لطیفه افتادم : به یه فضوله میگن نصف ثروت دنیا رو بهت میدیم دست از فضولی کردن برداری . میگه نصف دیگه اش رو به کی میدین ؟
یکی از بچه های شرکت وبلاگ نویسه .من بنا ندارم لو بدم وبلاگ نویسم نه تنها بنا ندارم بلکه عمله و گچ کار و اینها هم ندارم . چند روز پیش از سایپا تماس گرفتن شنبه براشون یه سری مدارک ببرم البته اونطور که من پرس و جو کردم حتی اگر بنا باشه ( مثل اینکه امروز روز جهانی بناهاست ) اونجا برم دارن چند ماه طول میکشه اینه که فعلا اینور صداش رو در نیاوردم . نمی دونین داره چه شلم شوربایی میشه . چند وقت دیگه همه مسئولیت اینجا میفته گردنم اونوقت دیگه کی می تونه استعفا بده !
جلسه رییس جمهور رو با اهالی فوتبال دیدین؟ نمی دونم این بابا چه اصراری داره در مورد همه چیز بحث کارشناسی کنه . میگم خدا به آدم هیچ چی نده اعتماد به نفس بده !!!
تو ایران برای رییس جمهور شدن بعد از رد شدن از فیلتر شورای نگهبان کار زیادی نباید انجام بدین . تا می تونین بخندیدن و شوخی کنین و جلوی دوربین خاک لباستون رو بتکونین که مردم بفهمن تا چه حد خاکی هستین . به تمام تاریخ منقول و غیر منقول اریان گیر بدین بگین که اگر شما رییس جمهور شدین یه چیزهایی به سفره مردم اضافه میکنین چه میدونم مثلا بگین نفت رو میبرین سر سفره شون . سعی کنین تمام مشکلات بشریت رو خودتون به تنهایی حل کنین اگر رییس یک اداره هستین ترتیبی بدین که ارباب رجوع فقط در صورت مراجعه به شما کارش حل شه سعی کنین از چند سال قبل بین مردم به این طریق وجهه کسب کنین سعی کنین وام بدین کوپن گوشت و مرغ اعلام کنین .توجهی به بحثهای کارشناسانه و اعداد و ارقام نکنین اونهایی که سر از اعداد و ارقام در میارن به هر حال به شما رای نمیدن ولی باکی نیست .میدونین که ؟
Only those who can see the invisible, can accomplish the impossible
I would rather have a mind opened by wonder than one closed by belief
Nothing is particularly hard if you divide it into small jobs.~ Henry Ford
کاری که پیدا کردم دو تا ایراد بزرگ داره : اول اینکه از خونه مون دوره و دوم اینکه از خونه مون تا محل کار راه زیادیه !!! تو این مدت که دنبال کار بودم فهمیدم کار زیاده ولی فعلا نمیشه از هیچ کدوم توقع حقوق زیادی داشت این کاری که الان توش مشغولم شرایط بسیار بهتری داره .لااقل برای خودم یه اتاق و کامپیوتر جدا دارم و بیمه هم هستم و ناهارم رو هم میدن .مدیرمون هم آدم فهمیده ایه تو امریکا تحصیل کرده و انگلیسیش از فارسیش بهتره . ته نامه ها رو که برای آدم پاراف میکنه پر از غلطه . مشکل اصلی کار اینه که سلسله مراتب طویلی نداره و من عملا از نظر سلسله مراتب اداری طی همین یک ماه آینده به حد اعلای پیشرفتم میرسم و در اسم میشم مدیر همون قسمت که فقط بازی با الفاظه . نا گفته پیداست که بخشی از انگیزه های آدم به این شکل از بین میره . در تاریخچه بخشی که دارم توش کار میکنم استخدام من مترادف با آغاز یک سیر قهقراییه اینو تا حالا به هیچ کس نگفتم ولی واقعیته چون اسلافم وضعیت تحصیلاتی و تواناییهای فردی به مراتب بهتری داشتن .
از این به بعد باز هم تبلیغات گوشی های صاایران رو در تلویزیون خواهیم دید . عده ای بچه باهوش که خواب نیمروز والده هاشون رو غنیمت شمرده و مشغول خاله بازی بودن به فکر افتادن که باتوجه به نیاز شدید هموطنان به گوشی های موبایل سیستمی رو که بیش از ربع قرنه در مورد اتومبیل پیاده شده و ما رو در تولید دد خودکفا کرده در مورد موبایل هم اعمال کنن . بنابرگزارشات واصله ایران طی ده ماه آتی در تولید گوشی خودکفا خواهد شد .از اونجا که هیچ یک از سیستمهای مدرن تلفن همراه در ایران ارائه نمیشه می توان بسادگی گوشتکوبهایی ساخت که زنگ بخورن و احتمالا بشه باهاشون پیام کوتاه هم ارسال و دریافت کرد .
نامه ای که خیلی ها تو ایران منتظرش بودن رو بلاخره رایس نوشت و تحویل برادران خوشتیپ وزارت خارجه داد .
بچه که بودیم یه کارتونی تو تلویزیون پخش میشد با بازی بنر سنجاب شیطونی که یه زنگوله هم از گردنش آویزون بود تو جنگل سنجاب دیگری بود که با همه چیز مخالف بود حتی با حرفهای خودش و دلیلش رو هم نمیدونست . تو دستگاه سیاست خارجی یه سری کشورها هستن کسانی که همه چیز رو تکذیب می کنن حتی خودشون رو !!! متوجه شدین؟
سرما خوردم خفن . تقصیر خودمه دیروز از حموم اومدم رفتم جلوی یورگن کوهلر و معلومه دیگه جلوی کولر رفتن همانا و سرما نوش جان کردن همان . آخه آدم از این میسوزه که کل پاییز و زمستون رو تو شرایط سخت سیبری چیزیش نشده و حالا که باید گرمازده بشه از اونطرف خر افتاده زمین .
ما که آخرشم سر از کار این دنیا در نیاوردیم از بس فراز و نشیب داره .
دیشب داشتم Godfather2 رو تماشا می کردم .خیلی باید عجیب باشه ولی بین خودم و مایکل کورلئونه شباهتهایی حس می کردم همین حس رو حین تماشای سه گانه جنگهای ستارگان در مورد اسکای واکر داشتم هر دو اینها در ابتدای فیلم شخصیت بسیار موجهی داشتن و در انتها به آدم بده تبدیل شدن ! آیا منم آدم قدرت طلبی هستم ؟ wow !!!
برای پیدا کردن کار پارتی قوی نداشتم البته یه جاهایی صحبتهایی شد ولی در مون حد صحبت موند و می دونین که تو ایران از افعال معکوس زیاد استفاده میشه یعنی وقتی جایی میری دنبال کار و بهت میگن باهاتون تماس می گیریم یعنی باهاتون تماس نمی گیریم . بعد از اینکه از کارهای شرکتی پر در آمدتر لااقل در این مقطع ناامید شدم زدم تو خط روزنامه همشهری چند روز روزمه فرستادم چند جا مصاحبه کردم و یکی دو جا گفتن بیا کار کن نرفتم شرایطشون خیلی بیخود بود هیچی پول نمی دادن می خواستن همه کار براشون بکنی از افشای رقم یکی از همین شرکتها که به قول خودشون در میان همکاران سایپا جزو top ten بودن معذورم واقعا پر رو بودن هم حدی داره . از هفته پیش یه جا دیگه پیدا کردم که اون متعادل تر بود و جای پیشرفت هم داشت و کارش هم سبک تر بود و به خونه مون هم نزدیکتر بود و ... امروز هم اتفاق جالبی افتاد وقتی داشتم برمی گشتم خونه از یه شرکتی که تو اسفند (یعنی دو ماه مونده به اتمام خدمتم ) براشون رزومه فکس کرده بودم و اوایل اردیبهشت رفته بودم مصاحبه و مسئول مربوطه گفته بود به نظر او مشکل فنی ندارم تماس گرفتن که فردا پاشو بیا .حالا بریم بینیم اونا چی میگن ولی از این کارا خرج زن و بچه در نمیاد می دونم !
اینو یه شیر پاک خورده ای آف زده بود :
مرد دوستی را کشف کرد و عشق را اختراع کرد زن عشق را کشف کرد و ازدواج را اختراع کرد مرد تجربه را کشف کرد و پول را اختراع کرد زن پول را کشف کرد و خرید را اختراع کرد از ان به بعد مرد چیزهای بیشتری کشف کرد و اختراع کرد ولی زن همچنان مشغول خرید بود