آفساید سیاسی

عده ای تو ایران هستن که بدشون نمیاد از همه چیز بهره برداری سیاسی کنن . پس از حرکت زشت زیدان در فینال جام جهانی شایع شد که شنیدن واژه "تروریست مسلمان" او رو به چنین عکس العملی وا داشته .عده ای کم طاقت در ایران مبنای کار رو بر همین شایعه گذاشتن و حتی تحمل نکردن دلیل رو از زبان خود زیدان بشنون . به این ترتیب طی روزهای گذشته موجی از حمایتهای نهادهای حکومتی از بازیکن مسلمان فرانسوی رو داشتیم که برای من یکی بسیار عجیب بود . خاطرم هست هشت سال پیش هم قبل از بازی با امیرکا میگفتن این بازی اصلا سیاسی نیست (احتمالا برای اینکه اگر ایران باخت بتونن راحت از کنارش رد شن ) ولی بعد که ایران برد قضیه رو کاملا سیاسی کردن خاطرتون که هست .

تناسخ

جایی که کار می کنم چند مهندس دیگر هم هستند که چند سالی است دارند کار می کنند و می توان گفت هنوز هیچ ندارند نمی خواهم مثل آنها شوم باید کاری کرد .

 

چند روز پیش فیلم " تولد" رو دیدم با بازی نیکل کیدمن . از بازی وباید اعتراف کنم از چهره نیکل کیدمن خوشم میاد در این فیلم هم به نظرم خیلی خوب بازی کرده بود به صحنه ای که تو سالن کنسرت بازی می کنه توجه کنین برای چند دقیقه دوربین تنها کلوزآپ او رو نشون میده و او در همین چند دقیقه باید بدون حرف زدن و با تغییر حالات چهره احساسات مختلفی رو به بیننده منتقل کنه . آنا و شان زوجی هستند که بسیار همدیگر رو دوست دارن شان می میره ده سال طول میکشه که آنا بتونه ورود مرد دیگری رو به زندگیش بپذیره و درست زمانیکه همه دارن برای ازدواج مجدد آنا آماده میشن سر و کله  پسر بچه ای ده ساله پیدا میشه که ادعا میکنه شوهر آناست .... فیلم در مجموع خوش ساخت نیست ولی اگر مثل من به مباحث ماورایی علاقه مند باشین برای اینکه مدتی ذهنتون رو درگیر افکار این چنینی کنه بد نیست . همونطور که متوجه شدین فیلم از تناسخ reincarnation صحبت میکنه تناسخ یعنی دوباره زنده شدن پس از مرگ این بار درقالب موجودی دیگر . این طرز فکر از آیین بودایی گرفته شده و در سایر ادیان و فرهنگها هم رسوخ کرده . بوداییها با این طرز تفکر جواب خیلی چیزها رو میدن . به اعتقاد اونها هر کاری در این دنیا کنین در همین دنیا جزاش رو خواهید دید . این عکس العمل "کارما" نام داره اگه زندگینامه گاندی رو خونده باشین میدونین که شدیدا به کارما اعتقاد داشته . بر مبنای کارما اگر شما در زندگی تون به کسی تجاوز کردین و عوضش رو ندیدین در زندگی بعدی دختر میشین و بهتون تجاوز می کنن اگر مال کسی رو خوردین مالتون رو میخورن و خلاصه تا وقتی کاملا پاک نشدین تو همین چرخه اسیر هستین هی میمیرین و هی بر میگردین تا اینکه به حدی از کمال برسین تا بتونین وارد دنیای بعدی شین اگر خاطرم باشه هشت تا دنیا وجود داره یعنی پس از این دنیا هم باید تو دنیا های دیگه در پی کسب کمال باشین . خیلی از چیزهایی که با منطق بشری سازگاری نداره رو از این طریق توجیه می کنن مثلا شما هم ممکنه گداهایی رو گوشه خیابون دیده باشین که دست و پا ندارن و اصلا شرایط برای رشدشون مهیا نبوده ولی با کارما همه اینها رو میشه توجیه کرد . البته اونها تمام موجودات زنده رو در این سیکل قرار میدن جالب اینجاست که نشونه هایی از این طرز تفکر در اشعار مولوی هم هست . مشکلاتی که در سر راه بشر سبز میشه برای اینه که به او چیزهایی رو بیاموزه اگر بشر درسی رو که باید یاد بگیره فرا بگیره دیگه چنین مشکلی سر راهش سبز نمیشه وگرنه در زمان دیگری همون مشکل دوباره جلوی راهش سبز میشه . تا وقتی یاد نگیری خشمت رو کنترل کنی جلوت سبز میشه و بهت صدمه میزنه تا وقتی نتونه کینه رو از وجودت خالی کنی نتونی بر هوی و هوست تسلط داشته باشی و ... اگر دقت کنین درسهایی که زندگی میخواد به ما بده همون درسهاییه که میخواسته به پدربزرگهامون هم بده و زمان شاید برای ما مهم باشه ولی برای آفرینش اهمیتی نداره شاید ما امروز بتونیم خیلی چیزها رو راحت تر یاد بگیریم ولی چالشهای اصلی زندگی مون که ما رو تو برخی چرخه ها قرار میده چیزهای دیگه ایه .

 

A successful man is one who can lay a firm foundation with the bricks that others throw at him

 

God created you. Not only that, he loves you so much that he wants you to spend eternity with him.

 

Joy exists not in the things but in the seeker.

 

باز که دارم نق می زنم !!!

 

 یه سال از انتخابش میگذره . شعارش این بود که میشود و می توانیم . من که فکر نمی کردم دیگه انقدر بتونه . بابا دست مریزاد !!!

 

اینجایی که کار میکنم چون فقط من مهندس مکانیک هستم فکرهای عجیب و غریبی می کنن یعنی فکر می کنن اگه بهم بگن برو شاتل بساز باید بگم چشم فقط یه دو هفته بهم وقت بدین . یه شرکتی یه مناقصه ای گذاشته بود برای یه کار کاملا حرفه ای .مدیرمون فشار آورد که ما هم بریم عرض اندام کنیم . حالا بگذریم از اینکه چقدر از اطلاعات فرم اولیه ای که نفر قبل من پر کرده بود خالی بندی بود . حالا به این مرحله رسیدیم که باید فرم نهایی رو پر کنیم . تحت فشار این بابا مجبور شدم تو چند تا فیلد که هیچ چیزی ازشون نمیدونم کارشناس بشم . خب اگه کارشناس شدن به همین سادگی بود که شرکت اصلی هم مغز خر نخورده بود یه آگهی تو صفحه آخر راهنمای همشهری میداد و صد تا مثل من رو استخدام می کرد پولش رو هم میذاشت تو جیب کوچک سمت راست کتش !

 

چند روز پیش تو میدون توحید یه پارچه نصب کرده بودن از قرار معلوم عده ای میخواستن بمناسبت این ایام تشییع جنازه نمادین ترتیب بدن . نمی دونم چرا تو این 14 قرن گذشته به فکر کسی نرسیده بود چنین کاری بکنه . فکر کنم چند وقت دیگه یه عده بچه باهوش پیدا شن مرقد نمادین هم ایجاد کنن و عده ای هم ....

 

همیشه تو ایرانی بودنم شک داشتم بخصوص با وضعیت آبا و اجدادی که دارم و می دونم چند نسل قبلم مهاجر بودن ولی حالا دیگه دارم به این باور میرسم که صد در صد ایرانی هستم . موضوع از این قراره که خودمومیکشم و با هزار مدل برنامه ریزی دقیقه به دقیقه تو وقتهام صرفه جویی می کنم بعد یه روز می بینی کل روزم رو آتیش زدم رفت پی کارش .

 

خط زیر رو هم بچه گربه ام نوشته 5 روز دیگه سه ماهش میشه فکر کنم اولین گربه وبلاگ نویس دنیا باشه !!!:

.ولب.ولب1سیییی5فق

 

کرایه ماشینها رفت بالا خیلی چیزهای دیگه هم باهاش رفت بالا گفتن اشتباه کردیم کرایه ها رو آوردن پایین ولی باقی چیزا پایین نیومدن . حقوق کارگرها رو بردن بالا خیلی ها از کار بیکار شدن حقوقها هم عملا بالا نرفت گفتن حقوقها توافقی باشه (یعنی مثل سابق) ولی دیگه دیر شده بود به یکباره شایع کردن وامهای مسکن رو میدن خونه ها 30 درصد کشیدن بالا هنوز وام خیلی ها رو ندادن لبنیات رفت بالا قراره بکشنش پایین قراره نون گرون شه اگر بنا دارن بعد ارزونش کنن اصلا چرا گرونش می کنن ؟

روابط بی ضوابط

  دیدین پرتغال پوستمون رو کند ؟ منم دیدم !

با اینکه سرم قدری شلوغ تر شده برنامه ریزی کردم و هنوز هم مطالعه دارم . بخشی از مطالعاتم خواهی نخواهی مربوط به کارمه و بخشی دیگر مربوط به علایقم . امروز در جایی خوندم که نوشته بود برخی اوقات همینجوری کار خوب انجام بدین تا حالش رو ببرین مثال جالبی زده بود اینکه وقتی رسیدین به عوارضی پول ماشین بعدی رو هم پرداخت کنین مبلغ زیادی خرج نکردین ولی وقتی ماشین بعدی بیاد و متصدی بهش بگه عوارضش رو ماشین قبلی پرداخته احتمالا تاثیر خیلی خوبی رو طرف بگذاره کسی چه میدونه شاید او هم دفعه بعد اینکار رو تجربه کرد .

 عجب مردم پرادعایی هستیم ما . مدیر روابط عمومی شرکت ما که کلی هم ادعای روابط عمومی بالا داشتنش میشه تا حالا چندین بار از پشت تلفن بر سر مشتریهای بیچاره فریاد کشیده و من که اتاقم در دفتر مجاوره فقط به حالش تاسف خوردم . من خودم طی چهار سال کار دوران دانشجوییم در تماس مستقیم با مشتریها بودم نق زدنهاشون بهانه گیریهاشون و مسایل خاصی رو که ایجاد میکنن از نزدیک لمس کردم واگر میگم همیشه حق با مشتریه از بی خبری نیست . این شعار رو اونور مرزی ها بیخود سرلوحه کارشون قرار ندادن . مدیریت تو ایران امری دیمی هر دمبیلی و کاملا سنتیه . یه سری عقاید غلط سالیان سال میون مردم چرخیده والان جزو مسلمات فرض میشه. وضعیت مدیریت تو جامعه درست مثل وضعیت اداره کلاس توسط معلم هاست عده ای هستن که هیچی بلد نیستن و با گرفتن حال دیگران سعی می کنن بی کفایتیشون رو پنهان کنن . عده ای اعتقاد دارن برای اداره کردن باید خشک و جدی بود عده ای از زیر کار در میرن و نسبت به زیر دستاشون هم بی تفاوت هستن که بهشون میگن گلابی و ایرادشون اینه که نتیجه نمی گیرن و عده معدودی که بلدن چطور از ظرفیت زیردستانشون بره ببرن چطور باهاشون صمیمی بشن و چطور به زیردستانشون انرژی تزریق کنن .