تناسخ

جایی که کار می کنم چند مهندس دیگر هم هستند که چند سالی است دارند کار می کنند و می توان گفت هنوز هیچ ندارند نمی خواهم مثل آنها شوم باید کاری کرد .

 

چند روز پیش فیلم " تولد" رو دیدم با بازی نیکل کیدمن . از بازی وباید اعتراف کنم از چهره نیکل کیدمن خوشم میاد در این فیلم هم به نظرم خیلی خوب بازی کرده بود به صحنه ای که تو سالن کنسرت بازی می کنه توجه کنین برای چند دقیقه دوربین تنها کلوزآپ او رو نشون میده و او در همین چند دقیقه باید بدون حرف زدن و با تغییر حالات چهره احساسات مختلفی رو به بیننده منتقل کنه . آنا و شان زوجی هستند که بسیار همدیگر رو دوست دارن شان می میره ده سال طول میکشه که آنا بتونه ورود مرد دیگری رو به زندگیش بپذیره و درست زمانیکه همه دارن برای ازدواج مجدد آنا آماده میشن سر و کله  پسر بچه ای ده ساله پیدا میشه که ادعا میکنه شوهر آناست .... فیلم در مجموع خوش ساخت نیست ولی اگر مثل من به مباحث ماورایی علاقه مند باشین برای اینکه مدتی ذهنتون رو درگیر افکار این چنینی کنه بد نیست . همونطور که متوجه شدین فیلم از تناسخ reincarnation صحبت میکنه تناسخ یعنی دوباره زنده شدن پس از مرگ این بار درقالب موجودی دیگر . این طرز فکر از آیین بودایی گرفته شده و در سایر ادیان و فرهنگها هم رسوخ کرده . بوداییها با این طرز تفکر جواب خیلی چیزها رو میدن . به اعتقاد اونها هر کاری در این دنیا کنین در همین دنیا جزاش رو خواهید دید . این عکس العمل "کارما" نام داره اگه زندگینامه گاندی رو خونده باشین میدونین که شدیدا به کارما اعتقاد داشته . بر مبنای کارما اگر شما در زندگی تون به کسی تجاوز کردین و عوضش رو ندیدین در زندگی بعدی دختر میشین و بهتون تجاوز می کنن اگر مال کسی رو خوردین مالتون رو میخورن و خلاصه تا وقتی کاملا پاک نشدین تو همین چرخه اسیر هستین هی میمیرین و هی بر میگردین تا اینکه به حدی از کمال برسین تا بتونین وارد دنیای بعدی شین اگر خاطرم باشه هشت تا دنیا وجود داره یعنی پس از این دنیا هم باید تو دنیا های دیگه در پی کسب کمال باشین . خیلی از چیزهایی که با منطق بشری سازگاری نداره رو از این طریق توجیه می کنن مثلا شما هم ممکنه گداهایی رو گوشه خیابون دیده باشین که دست و پا ندارن و اصلا شرایط برای رشدشون مهیا نبوده ولی با کارما همه اینها رو میشه توجیه کرد . البته اونها تمام موجودات زنده رو در این سیکل قرار میدن جالب اینجاست که نشونه هایی از این طرز تفکر در اشعار مولوی هم هست . مشکلاتی که در سر راه بشر سبز میشه برای اینه که به او چیزهایی رو بیاموزه اگر بشر درسی رو که باید یاد بگیره فرا بگیره دیگه چنین مشکلی سر راهش سبز نمیشه وگرنه در زمان دیگری همون مشکل دوباره جلوی راهش سبز میشه . تا وقتی یاد نگیری خشمت رو کنترل کنی جلوت سبز میشه و بهت صدمه میزنه تا وقتی نتونه کینه رو از وجودت خالی کنی نتونی بر هوی و هوست تسلط داشته باشی و ... اگر دقت کنین درسهایی که زندگی میخواد به ما بده همون درسهاییه که میخواسته به پدربزرگهامون هم بده و زمان شاید برای ما مهم باشه ولی برای آفرینش اهمیتی نداره شاید ما امروز بتونیم خیلی چیزها رو راحت تر یاد بگیریم ولی چالشهای اصلی زندگی مون که ما رو تو برخی چرخه ها قرار میده چیزهای دیگه ایه .

 

A successful man is one who can lay a firm foundation with the bricks that others throw at him

 

God created you. Not only that, he loves you so much that he wants you to spend eternity with him.

 

Joy exists not in the things but in the seeker.

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد