عنصر شر

سرما خوردم خفن . تقصیر خودمه دیروز از حموم اومدم رفتم جلوی یورگن کوهلر و معلومه دیگه جلوی کولر رفتن همانا و سرما نوش جان کردن همان . آخه آدم از این میسوزه که کل پاییز و زمستون رو تو شرایط سخت سیبری چیزیش نشده و حالا که باید گرمازده بشه از اونطرف خر افتاده زمین .

 ما که آخرشم سر از کار این دنیا در نیاوردیم از بس فراز و نشیب داره .

 دیشب داشتم Godfather2 رو تماشا می کردم .خیلی باید عجیب باشه ولی بین خودم و مایکل کورلئونه شباهتهایی حس می کردم همین حس رو حین تماشای سه گانه جنگهای ستارگان در مورد اسکای واکر داشتم هر دو اینها در ابتدای فیلم شخصیت بسیار موجهی داشتن و در انتها به آدم بده تبدیل شدن ! آیا منم آدم قدرت طلبی هستم ؟ wow !!!

برای پیدا کردن کار پارتی قوی نداشتم البته یه جاهایی صحبتهایی شد ولی در مون حد صحبت موند و می دونین که تو ایران از افعال معکوس زیاد استفاده میشه یعنی وقتی جایی میری دنبال کار و بهت میگن باهاتون تماس می گیریم یعنی باهاتون تماس نمی گیریم . بعد از اینکه از کارهای شرکتی پر در آمدتر لااقل در این مقطع ناامید شدم زدم تو خط روزنامه همشهری چند روز روزمه فرستادم چند جا مصاحبه کردم و یکی دو جا گفتن بیا کار کن نرفتم شرایطشون خیلی بیخود بود هیچی پول نمی دادن می خواستن همه کار براشون بکنی از افشای رقم یکی از همین شرکتها که به قول خودشون در میان همکاران سایپا جزو top ten بودن معذورم واقعا پر رو بودن هم حدی داره . از هفته پیش یه جا دیگه پیدا کردم که اون متعادل تر بود و جای پیشرفت هم داشت و کارش هم سبک تر بود و به خونه مون هم نزدیکتر بود و ... امروز هم اتفاق جالبی افتاد وقتی داشتم برمی گشتم خونه از یه شرکتی که تو اسفند (یعنی دو ماه مونده به اتمام خدمتم ) براشون رزومه فکس کرده بودم و اوایل اردیبهشت رفته بودم مصاحبه و مسئول مربوطه گفته بود به نظر او مشکل فنی ندارم تماس گرفتن که فردا پاشو بیا .حالا بریم بینیم اونا چی میگن ولی از این کارا خرج زن و بچه در نمیاد می دونم !

اینو یه شیر پاک خورده ای آف زده بود :

مرد دوستی را کشف کرد و عشق را اختراع کرد زن عشق را کشف کرد و ازدواج را اختراع کرد مرد تجربه را کشف کرد و پول را اختراع کرد زن پول را کشف کرد و خرید را اختراع کرد از ان به بعد مرد چیزهای بیشتری کشف کرد و اختراع کرد ولی زن همچنان مشغول خرید بود