فیلمبرداری‌ از یک‌ دختر برای‌ باج‌خواهی

 

روزنامه اعتماد، 15 شهریور 82‌: پسرجوانی‌ که‌ با فیلمبرداری‌ از یک‌ دختر قصد اخاذی‌ از خانواده‌ وی‌ را داشت‌ توسط‌ ماموران‌ اداره‌ یازدهم‌ پلیس‌ آگاهی‌ تهران‌ دستگیر شد.
روز چهارشنبه‌ گذشته‌ دختر 18 ساله‌یی‌ به‌ نام‌ «فاطمه‌» همراه‌ با مادرش‌ به‌ شعبه‌ هفتم‌ بازپرسی‌ دادسرای‌ جنایی‌ مراجعه‌ کرد و در شکایت‌ خود گفت‌: از مدتها قبل‌ پسر جوانی‌ که‌ خود را «حمیدرضا» معرفی‌ می‌کرد، جلوی‌ مدرسه‌ ما می‌آمد و همیشه‌ مرا تا خانه‌ تعقیب‌ می‌کرد، گاهی‌ اوقات‌ هم‌ جلو می‌آمد و می‌خواست‌ سرصحبت‌ را با من‌ باز کند. این‌ تعقیب‌ ادامه‌ داشت‌ تا اینکه‌ وقتی‌ بیشتر با او آشنا شدم‌، به‌ نظرم‌ پسر خوبی‌ آمد و دوستی‌ ما نزدیک‌تر شد.
چند باری‌ به‌ خانه‌اش‌ رفتم‌ تا این‌ بار آخر که‌ به‌ دیدنش‌ رفتم‌ او از من‌ خواست‌ تا کاری‌ انجام‌ دهم‌ که‌ برایم‌ باور کردنی‌ نبود. او به‌ زور و با تهدید مرا عریان‌ کرد و شروع‌ به‌ فیلمبرداری‌ از من‌ کرد. بعد که‌ کارش‌ تمام‌ شد ،گفت‌ تو دیگر در مقابل‌ خواسته‌های‌ من‌ نمی‌توانی‌ مقاومت‌ کنی‌ چرا که‌ من‌ از تو مدرک‌ دارم‌، با این‌ فیلم‌ هر بلایی‌ که‌ بخواهم‌ می‌توانم‌ سر تو و خانواده‌ات‌ بیاورم‌.
در آن‌ لحظه‌ مثل‌ آدمهای‌ گیج‌ و گنگ‌ شده‌ بودم‌، می‌خواستم‌ خودم‌ را بکشم‌ ولی‌ بعد فکر کردم‌ شاید من‌ نخستین‌ طعمه‌ او نبوده‌ام‌ و اگر من‌ بمیرم‌ او این‌ بلا را سر دختران‌ دیگری‌ می‌آورد، به‌ همین‌ خاطر دل‌ را به‌ دریا زدم‌ و ماجرا را برای‌ مادرم‌ تعریف‌ کردم‌، حالا هم‌ آمده‌ام‌ از او شکایت‌ کنم‌ تا دستگیرش‌ کنند.
با شکایت‌ «فاطمه‌» ماموران‌ اداره‌ یازدهم‌ پلیس‌ آگاهی‌ کار خود را برای‌ دستگیری‌ حمیدرضا آغاز کردند و پس‌ از چند بار مراجعه‌ به‌ خانه‌اش‌ وی‌ را دستگیر کردند.
«حمیدرضا» پس‌ از دستگیری‌ ابتدا منکر اظهارات‌ «فاطمه‌» شد اما سرانجام‌ اعتراف‌ کرد و انگیزه‌ خود را از این‌ کار اخاذی‌ از خانواده‌ دختر اعلام‌ کرد.
در حال‌ حاضر «حمیدرضا» تحویل‌ ماموران‌ اداره‌ یازدهم‌ آگاهی‌ شده‌ تا در صورت‌ داشتن‌ جرمهای‌ بیشتر به‌ آنها اقرار کند.

 

اولین فستیوال بین المللی زنان با موسیقی، رقص و بالماسکه آغاز شد

ااولین فستیوال بین المللی زنان، ظهر امروز طی مراسمی در آمفی تئاتر فرهنگسرای نیاوران، رسما آغاز به کار کرد. در این مراسم پس از تلاوت آیاتی ازقرآن و پخش سرود حمهوری اسلامی، سارا احمدی نوازنده دف و تنبور، به همراه نوازنده تنبک به اجرای چند قطعه موسیقی سنتی پرداختند. در ادامه نیاز همراه با موسیقی ” پاییز طلایی“ حرکات موزون اجرا کرد.
زهرا تبریزی، مدیر فستیوال و اولین سخنران مراسم در خصوص چگونگی شکل گیری و اجرای ایده فستیوال گفت : این فستیوال حرکتی برای فعالیت های اجتماعی و فرهنگی بانوان است و هرچند که در اجرا و عمل نتوانستیم به آن مدینه فاضله ای که در ذهن داشتیم، برسیم اما من فکر می کنم که شروع خوبی بوده است.
تبریزی که مدیر اجرایی مجله مرد و زندگی نیز هست، با تشکر از همسر سفیر آفریقای شمالی، افزود: بسیاری از سفارتخانه ها علاقمند به شرکت خانمهای سفارت در این جشنواره برای نمایش صنایع دستی کشور متبوعشان بودند که این امر به دلیل تعطیلات شهریور ماه سفارتخانه ها میسر نشد.
وی با تشکر از دفتر امور بانوان وزارت کشور، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، شهرداری تهران و سازمان فرهنگی هنری شهرداری و همچنین نمایندگان زن نهادهای دولتی حاضر در مراسم گفت: من از همین جا از شما درخواست می کنم که برای جشنواره بعدی ما که قطعا پربارتر خواهد بود، از همین حالا با ما اعلام همکاری کنید.
برنامه فستیوال با اجرای حرکات موزون خانم نیاز همراه با موسیقی بزمی ادامه یافت.
دومین سخنران مراسم فاطمه غفاری دبیر جشنواره با بیان این نکته که این جشنواره اتفاقی نادر و در نوع خود بی نظیر است، گفت: این جشنواره گامی است در جهت ارتقا و تعال جایگاه فرهنگی و اجتماعی زنان ایرانی. 
وی افزود: بدون شک اقشار و طبقات فعال اجتماعی، بدون اطلاع و اشراف بر توانمندی های خود و بدون دست یافتن به بینش و شناختن جهت و فراسوی خویش نمی توانند نقشی پررنگتر در فعالیت های اجتماعی ایفا کنند.
غفاری با بیان این مطلب که این فستیوال بنا بود در هفته زن و مقارن با ولادت فاطمه زهرا (س) آغاز به کار کند، گفت: خوشوقتیم که این جشنواره تقارنی خجسته و مبارک با تولد ابرمرد تاریخ اسلام و یگانه همه دورانها، حضرت علی ع پیدا کرده است.البته روزهای برگزاری این جشنواره مصادف با شهادت حضرت زینب نیز هست که در آن روز برنامه های خاصی اجرا خواهد شد.
در ادامه، بخش مزون فستیوال به سرپرستی سپیده فروغی، به اجرای برنامه ویژه افتتاحیه که شامل نمایش لباسهای بالماسکه و همچنین لباسهای شب بود، پرداختند.
پایان بخش برنامه های افتتاحیه، اجرای زنده موسیقی پاپ بود که به خوانندگی شیدا غفاری و با اجرای چند ترانه انجام گرفت.
اولین فستیوال زنان از برنامه های متنوع هنری و تفریحی تشکیل شده است که از 15 تا 23 شهریور در فرهنگسرای نیاوران تهران برگزار می شود. حضور عموم در این فستیوال آزاد است و فقط بخشهای مزون و موسیقی به بانوان اختصاص دارد.
برای دیدن برنامه کامل فستیوال اینجا را کلیک کنید.

Time and money
پول و زمان
--------------

A man is talking to God and asks,

"Hey, God? What does 100 million years seem like to you?"

And God answers, "One hundred million years? Well, that's like a second to me."

Then the man asks, "Hey God? What does 100 million dollars seem like to you?"

And God answers, "One hundred million dollars? That seems like a penny to me."

So the man asks, "Hey, God? Can I borrow a penny?"

And God answers, "Sure. Wait a second."
مردی داشت با خدا صحبت میکرد:خدایا صد میلیون سال در نظر تو چطور میگذره؟
خدا جواب داد:صد میلیون سال؟مثل یه لحظه.
بعد مرد پرسید:صد میلیون دلار پیش تو چقدر به نظر میاد؟
خدا جواب داد:صد میلیون دلار؟برای من مثل یک پنی میمونه.
مرد گفت:خدایا میشه یه پنی به من قرض بدی
خدا جواب داد:چرا نمیشه .یه لحظه صبر کن

ارزش ما


یک سخنران معروف سمینار خود را با بالا گرفتن یک اسکناس 20 دلاری آغاز نمود.
او از 200 نفر شرکت کنندگان در سمینار پرسید:“ چه کسی این اسکناس 20 دلاری را
دوست دارد؟“ دست ها شروع به بالارفتن کرد. او گفت:“ من می خواهم این 20 دلاری
را به شما بدهم اما اول بگذارید یک کاری انجام دهم.“ سپس شروع به مچاله کردن
اسکناس نمود. سپس دوباره پرسید:“ کسی هست که هنوز این اسکناس را بخواهد؟“ باز
دست ها بالا رفت.

او اینگونه ادامه داد:“ خوب، اگر من این کار را با این اسکناس انجام دهم چی؟“
بعد اسکناس را زمین انداخت و با کفش خود آن را به زمین مالیده و کثیف و له کرد.
سپس آن را که کثیف و مچاله شده بود برداشت و باز گفت:“ هنوز کسی هست که این 20
دلاری را بخواهد؟ اما هنوز دست ها در هوا بود.

سخنران گفت:“ دوستان من، همگی شما یک درس باارزش فراگرفتید. شما بی توجه به
اینکه من چه بلایی سر این اسکناس آورده ام باز هم خواستار آن بودید زیرا هیچ
چیز از ارزش آن کم نشده بود و هنوز 20 دلار می ارزید.“

“ بسیاری اوقات در زندگی، ما بوسیله تصمیم هایی که می گیریم و وقایعی که
برایمان پیش می آید، پرتاب، مچاله و به زمین مالیده می شویم. در اینگونه مواقع
احساس می کنیم که ارزش خود را از دست داده ایم. اما مهم نیست که چه اتفاقی
افتاده یا خواهد افتاد. به هر حال شما هرگز ارزش خود را از دست نمی دهید: تمیز
یا کثیف، مچاله یا صاف، باز هم شما از نظر کسانی که دوستتان دارند ارزش فوق
العاده زیادی دارید.“ ارزش زندگی ما با کارهایی که انجام می دهیم و افرادی که
می شناسیم تعیین نمی گردد بلکه بر اساس آن چیزی که هستیم تعیین می شود.“