۱۳ خط

سیـــــزده خـــــط بـــــرای زنـــــدگی بهتـــــر
سخنانی از‌ گابریل گارسیا مارکز
1-دوستت دارم نه بخاطر شخصیت تو، بلکه بخاطر شخصیتی که من هنگام با تو بودن پیدا میکنم
2-هیچ کس لیاقت اشکهای تو را ندارد و کسی که چنین ارزشی دارد باعث اشک ریختن تونمیشود
3-اگر کسی آنطور که میخواهی دوستت ندارد، به این معنی نیست که تو را با تمام وجودش دوست ندارد
4-دوست واقعی کسی است که دستهای تو را بگیرد ولی قلب تو را لمس کند       
5-بدترین شکل دلتنگی برای کسی آن است که در کنار او باشی و بدانی که هرگز به او نخواهی رسید
6-هرگز لبخند را ترک نکن حتی وقتی ناراحتی، چون هر کسی امکان دارد عاشق لبخند تو شود
7-تو ممکن است در تمام دنیا فقط یک نفر باشی، ولی برای بعضی افراد تمام دنیا هستی
8-هرگز وقتت را با کسی که حاضر نیست وقتش را با تو بگذراند، نگذران
9-خدا خواسته است که ابتدا بسیاری افراد نامناسب را بشناسی و سپس شخص مناسب را،به این ترتیب وقتی او را یافتی بهتر میتوانی شکرگزار باشی
10-به چیزی که گذشت غم مخور، به آنچه پس از آمد لبخند بزن
11-همیشه افرادی هستند که تو را می آزارندبا این حال همواره به دیگران اعتماد کن و فقط مواظب باش که به کسی که تو را آزرده، دوباره اعتماد نکنی
12-خود را به فرد بهتری تبدیل کن و مطمئن باش که خود را میشناسی، قبل از آنکه شخص دیگری را بشناسی و انتظار داشته باشی او تو را بشناسد
13-زیاده از حد خود را تحت فشار نگذار، بهترین چیزها در زمانی اتفاق می افتد که انتظارش رانداری

 


مقدمه :
در یک عبارت، XML یک متن ساخت‌یافته است. یک نامه، متن ساخت‌یافته است زیرا شامل تاریخ، متن و ... است. هر بخش از یک کتاب یا نامه توسط ساختار آن سند تعریف می‌شود. برای نمایش ساختار، هر یک از این بخش‌ها می‌تواند توسط Tagها نشانه‌گذاری شود (همانند HTML.)
Tagهایی که برای نشانه‌گذاری اسناد بکار‌می‌روند، جزء مبانی XML هستند. XML روش ایجاد متن ساخت‌یافته به صورتی که توسط ماشین و افراد قابل خواندن باشد، است.
XML برای تشریح هر نوع متن ساخت‌یافته که شامل سایر زبان‌های نشانه‌گذاری نیز می‌باشد، می‌تواند بکار‌برده‌شود. چندین زبان نشانه‌گذاری وجود‌دارد که بر پایه XML هستند و برای شرح هر چیزی شامل گرافیک و معادلات ریاضی بکاربرده‌شوند.

مروری بر XML :
مانند یک سند HTML، هر سند XML شامل Tagها و داده‌ها می‌باشد. بر خلاف HTML، نام Tagها در XML اختیاری بوده و هر چیزی می‌تواند باشد. برای مثال :
<B>
<Iz>
<56h11bn>
همگی Tagهای شروع معتبری در XML هستند، ولی برای HTML از این سه Tag فقط <B> معتبر است.
همچنین همانند HTML در بین Tag شروع و پایان می‌توان داده‌ها را قرار داد.
<B>something</B>
<Iz>other</Iz>
در XML، مجموعه‌ی Tag شروع، داده و Tag پایان، یک عنصر نامیده می‌شود.
در این شکل، قسمتهای مختلف یک عنصر XML را می‌توان دید :
 

یک عنصر، شامل یک Tag شروع، یک Tag پایان، تعدادی خصوصیت اختیاری، داده کاراکتری اختیاری و چند زیرعنصر، به عنوان یک گره نامیده می‌شود. زیرعنصرها را گره‌های فرزند نامگذاری می‌کنیم. در یک عنصر، قطعا Tagهای شروع و پایان وجوددارند. مانند :
<first></first>
<last></last>
نام عنصر باید منحصر به فرد باشد و همچنین این نام به کوچک و بزرگ بودن حروف، حساس است.
یک عنصر، خود می‌تواند شامل سایر عناصر یا شامل داده‌های کاراکتری باشد.
خصوصیت، جزیی از یک عنصر است. مانند : <first id = "4"> که id = "4" خصوصیت است و first نام عنصر. یک خصوصیت مشابه یک آرایه است که هر دو شامل کلیدو مقدار هستند.
Tagهای XML در یک سند، باید دو مشخصه داشته‌باشند :
•  خوش‌ترکیب : یک فایل XML را خوش‌ترکیب گوییم، در صورتی که :
همه Tagها، پایان داشته باشند و تمامی عناصر بدرستی تودرتو باشند و تمامی خصوصیات در بین دو نشانه نقل قول " " باشند.
•  اعتبار : یک سند معتبر باید خوش‌ترکیب بوده و مطابق یک DTD یا schemaی مشخص باشد.
مثال :
این XML نه خوش‌ترکیب است و نه معتبر :
<root>
  <title>
    <name>some text</title>
  </name>
•  <root> پایان ندارد و باید پایان داشته باشد.
•  <title> و <name> به شکل نادرستی تودرتو هستند. <name> باید قبل از <title> پایان یابد.
•  DTD وجود ندارد، بنابراین این مثال معتبر نیست.
این XML خوش‌ترکیب است ولی معتبر نیست :
<root>
  <title>
    <name>some text</name>
  </title>
</root>
•  <root> پایان‌یافته است.
•  <title> و <name> به شکل درستی تودرتو هستند.
•  DTD وجود ندارد، بنابراین امکان اعتبارسنجی وجودندارد.
این XML خوش ترکیب و همچنین معتبر است :
<?xml version="1.0" encoding="UTF-8"?>
<!DOCTYPE root [
<!ELEMENT name (#PCDATA)>
<!ELEMENT root (title)>
<!ELEMENT title (name)>
]>
<root>
  <title>
    <name>some text</name>
  </title>
</root>
•  <root> پایان‌یافته است.
•  <title> و <name> به شکل درستی تودرتو هستند.
•  DTD وجود دارد. بنابراین امکان اعتبارسنجی وجود دارد. البته می‌توان DTD را در یک فایل مجزا قرارداد و به آن آدرس‌دهی نمود.


 

امکانات

امروز زده به سرم یه ذره در مورد امکانات بنویسم .خیلی وقتها ما ناکامیهامونو میندازیم گردن نبود امکانات و اینجوری خودمونو تبرئه میکنیم فکر نمیکنم لازم هم باشه مثال بزنم همه مون اینکار رو کردیم ولی اگه زندگی آدمهای موفق رو بررسی کنیم می بینیم غالبا امکانات بخصوصی نداشتن و مثل خود ما بودن .اصلا موفقیت چیه؟ خب بابا جون اگه یکی سرمایه دار باشه و مثلا کارخونه ایکس رو داشته باشه پس فردا پسرش راهشو ادامه بده که هیچ کس نمیگه این بابا موفق بود هیچوقت هم اسم این قبیل آدمها به عنوان آدم موفق تو تاریخ آورده نشده .آدم موفق مثل این مدیر کارخونه های ژاپن هستن که کار رو از هیچی شروع کردن .آدم موفق ادیسونه که از صفر شروع کرد و به همه چی رسید .اگه شما تو انگلستان و یا امریکا به دنیا اومده باشین و رشد کرده باشین و زبان انگلیسی تون فول باشه هیچ کس نمیگه بارک الله چطوری تونستی انگلیسی یاد بگیری .برعکس اگه بلد نباشین جای تعجبه  .اگه آدم بدونه میخواد چیکار کنه امکانات رو خودش فراهم میکنه البته دونستن تنها که نه .معمولا مشکل اصلی ما نبود انگیزه ست.پس دفعه بعد اگه کسی در مود ناکامیهاتون پرسید شاید درست تر باشه که بگین انگیزه نداشتم.

        ازدواج اینترنتی


009170.jpg

بعضی از دختران و پسران ساعت ها پشت کامپیوتر می نشینند و در اینترنت به جست وجو می پردازند و به قول خودشان شروع به چت کردن با یکدیگر می کنند. پس از مدتی با یکدیگر قرار می گذارند در ساعت مشخصی روی خط اینترنت باشند و با یکدیگر گفت وگو کنند و از حال و روز هم با خبر شوند. مدت ها از همین طریق با یکدیگر ارتباط برقرار می کنند تا این که پس از گذشت مدت زمانی قول و قرار ازدواج با یکدیگر می گذارند که سرانجام از دادگاه سردر می آورند انسان موجودی است که به صورت اجتماعی آفریده شده است .آلفرد آدلر روان شناس اطریشی معتقد است انسان، اجتماعی به دنیا می آید و به اجتماعی بودن علاقه مند است. این علاقه اجتماعی در نوع آدمی فطری و ذاتی است و مانند بسیاری از غرایز فطری دیگر نیاز به تماس داشتن با دنیای بیرون و راهنمایی و تربیت دارد. آدمی زمانی که تبادلات و معاملات یا دادوستد را شروع نمود به یک سری محاسبه ها و شمارشها نیاز پیدا کرد. او برای این که بتواند این محاسبه ها و شمارشها را انجام دهد، نخست از انگشتان دست و از اشیایی چون، سنگ ریزه و چوب خط، استفاده می کرد و بعد از گذشت مدتی از دستگاه منظم تری به نام «چرتکه» استفاده کرد. چرتکه بعدها به عنوان پدر محاسبات اولیه شناخته شد که قدمت آن به ۲۰۰۰ سال قبل از میلاد مسیح می رسد و به چینی ها نسبت داده می شود و بعدها با رشد و پیشرفت علوم و فنون (تکنولوژی) کامپیوتر پا به عرصه گذاشت.
موارد استفاده از کامپیوتر خیلی گسترده است برخی کاربردهای کامپیوتری عبارت است از: استفاده در زمینه های فضایی، امنیت کنترل پروژه، مواردی که حجم داده ها و اطلاعات بسیار زیاد است و نیاز به دقت و سرعت بالا می باشد، کنترل کیفیت کارخانجات، نگهداری سوابق مالی، کارهای انبارداری، برنامه ریزی، تجارت، زمینه های هنری، پزشکی، دانشگاهی، کشاورزی، ترافیک، آمارگیری، عملیات بانکی، شبیه سازی، هوش مصنوعی، کنکور، آموزش ربات ها، پست الکترونیکی، اینترنت و...
انسان توانسته است به وسیله کامپیوتر بعضی از مشکلات را در کمترین زمان حل کند و تا حدی در دقت و انرژی خود صرفه جویی کند ولی با این حال مشکلات و پی آمدهای نامطلوبی هم به همراه داشته است مانند احساس تنهایی، احساس پوچی، بی ارزشی، عصبانیت، خستگی در اثر ساعت ها پشت کامپیوتر نشستن، از خود بیگانگی و... استفاده نادرست از این وسیله، باعث شد که بعضی از افراد مشکلات زیادی هم برای خود و هم برای دیگران به وجود بیاورند. به عنوان مثال ارتباط دختر و پسر از طریق شبکه اینترنت و همسریابی از طریق شبکه اینترنت تا قبل از همگانی شدن این شبکه ارتباطی، در جراید می خواندیم که دختر و پسری از طریق تماس تلفنی یا در کوچه و خیابان با یکدیگر آشنا می شدند و پس از مدتی قول و قرار ازدواج با یکدیگر می گذاشتند و بعد از مدت زمان کوتاهی که از ازدواج آنها می گذشت تازه متوجه می شدند که نه تنها با یکدیگر تفاهم ندارند بلکه تفاوت زیادی با یکدیگر دارند و سرانجام کار به دادگاه و جدایی می کشید. با پدید آمدن شبکه اینترنت، دستیابی های تلفنی و خیابانی و هم چنین ازدواج های تلفنی و خیابانی جای خود را به دوستی های اینترنتی و همسریابی های اینترنتی دارد.
اینترنت هم اکنون یک وسیله ارتباطی است و جدا از مباحث علمی و تخصصی، امکان گفت وگو، صحبت کردن، اختلاط کردن و گپ زدن با افرادی را که هیچ گونه شناختی از آنها نداریم فراهم ساخته است که اصطلاحا به آن «چت کردن» می گویند.
بعضی از دختران و پسران ساعت ها پشت کامپیوتر می نشینند و در اینترنت به جست وجو می پردازند و به قول خودشان شروع به چت کردن با یکدیگر می کنند. پس از مدتی با یکدیگر قرار می گذارند در ساعت مشخصی روی خط اینترنت باشند و با یکدیگر گفت وگو کرده و از حال و روز هم با خبر شوند. مدت ها از همین طریق با یکدیگر ارتباط برقرار می کنند تا این که پس از گذشت مدت زمانی قول و قرار ازدواج با یکدیگر می گذارند که سرانجام از دادگاه سردر می آورند.
به دو مورد از این نوع ازدواج که از جراید انتخاب شده در زیر اشاره می شود:
مورد اول: مرجان ۶ ماه است که با کورش عقد کرده، او یک سال پیش در حالی که روی خط اینترنت در حال چت کردن بود با کورش آشنا شد از همان ابتدا به همدیگر قول دادند که سر ساعت ۹، هرشب روی سایت باشند و از حال یکدیگر باخبر شوند روزها گذشت و آنها بیشتر از قبل به یکدیگر علاقه مند شدند تا این که روزی قرار گذاشتند تا یکدیگر را ببینند. کورش به مرجان گفته بود که خانه شان در زعفرانیه است پدرش پولدار است و خودش هم کارواش دارد. سرقرار هم با یک پژوی ۲۰۶ به رنگ آلبالویی حاضر می شود. از سر و وضعش معلوم بود که از یک خانواده پولدار باید باشد. پس از چند بار ملاقات، یک روز کورش از مرجان خواستگاری می کند و مرجان نیز با علاقه ای که به او دارد خانواده اش را راضی می کند. در روز خواستگاری کورش با مادر و خواهرش آمدند با سرووضع شیک و پیک هم آمده بودند .مادر و خواهر کورش به پدر مرجان گفتند که پدر کورش به مسافرت خارج از کشور رفته است و تا چند ماه دیگر هم بر نخواهد گشت. پس از مدتی پدر مرجان برای تحقیق به محل کار پسر می رود و همکارانش از او تعریف زیادی می کنند. همین تعریف ها باعث شد که تحقیق را ادامه ندهد و سرانجام آنها به عقد یکدیگر در آمدند. چند ماه بعد پدر مرجان برای خرید اجناس مغازه اش به بازار می رود برحسب اتفاق، کورش را می بیند البته نه با آن سر و وضع شیک. کورش همراه شخص دیگری سوار بر موتور از آنجا می گذشت پدر مرجان کورش را که با آن وضع می بیند از مغازه دارهای اطراف در مورد او سؤال می کند و آنها در جواب می گویند او را با نام «شاهرخ پرنده» می شناسند و کارش مسافرکشی با موتور است. با تلاش زیاد محل سکونت کورش یا همان شاهرخ پرنده را پیدا می کنند آنها متوجه می شوند که محل زندگی شاهرخ پرنده (کورش) به جای زعفرانیه دولت آباد است و پدرش هم میرزا آقای کفترباز است که در حال حاضر در زندان به سر می برد و هر آنچه که تاکنون گفته بودند همه دروغ بود و مرجان نیز دیگر نمی توانست این اوضاع را تحمل کند بنابر این راهی دادگاه شد.
مورد دوم: لیدا یک سال پیش با سروش در اینترنت آشنا شده بود ۶ ماه بعد با هم دوست بودند و هر روز سر ساعت مقرری با هم چت می کردند. پس از ۶ ماه آشنایی سروش با اصرار زیاد از پدر و مادرش می خواهد تا به خواستگاری لیدا بروند موقع خواستگاری خانواده لیدا به علت وضعیت مالی بسیار بالایی که داشتند، شرط و شروط زیادی را در نظر گرفتند از جمله، ویلای شمال، مهریه سنگین به اندازه تاریخ تولد و سروش بدون هیچ گونه مخالفتی گفت: دخترشان را خوشبخت می کند و با خنده گفت به قول قدیمی ها مهریه را چه کسی داده چه کسی گرفته؟ پدر و مادر سروش که با این ازدواج مخالف بودند در مجلس عروسی هم شرکت نکردند و هم اکنون پس از گذشت چندین ماه هر دو به این نتیجه رسیده اند که نه تنها با یکدیگر تفاهمی ندارند بلکه تا حدودی از یکدیگر بدشان می آید. آنها بر سر کوچکترین مسأله ای با یکدیگر درگیر می شدند و تمایل زیادی هم به طلاق دارند.
به طور کلی هنگام گفت وگو یا همان چت کردن با فردی در اینترنت، تصویر و چهره ای از آن فرد در ذهن ساخته می شود (تصویر مجازی) که بعدها با روبه رو شدن و برخورد کردن با خود فرد و دیدن تصویر و چهره او (تصویر واقعی) بسیار متفاوت است. برای مثال یکی از کسانی که زیاد اهل چت کردن در اینترنت است خود می گوید: « نزدیک به ۸ ماه بود که از طریق اینترنت با چند نفر صحبت می کردم بعدها سر قرار وقتی چهره واقعی آنها را دیدم شوکه شدم.»
علت شوکه شدن این بود که تصویر واقعی آنها با تصویری که قبلا هنگام چت کردن در اینترنت از آنها در ذهن خود ساخته بود تفاوت زیادی داشت حتی به این نیز فکر می کرد که آنها بعضی مواقع به او دروغ هم می گفتند.
به این ترتیب به خانواده ها و بخصوص جوانان دختر و پسر توصیه می شود کاملا هشیار و آگاه باشند و از وسیله ای که در اختیار دارند به درستی و در راه افزایش علم و دانش خود استفاده نمایند. این وسیله هیچ گاه نمی تواند ارزش های انسانی را همچون ازدواج تعیین کند.