"The eight Saddam body doubles are gathered in one of the bunkers in downtown Baghdad. Tariq Aziz, the deputy prime minister, comes in and says, 'I have some good news and some bad news.' They ask for the good news first.

"Aziz says, 'The good news is that Saddam is still alive, so you all still have jobs.'

"'And the bad news?' they ask.

"Aziz replies, 'He's lost an arm.'"

هشت تا از بدلهای صدام تو یکی از پناهگاههای بغداد جمع شده بودن .طارق عزیز میاد تو میگه :امروز براتون هم خبر خوب دارم هم خبر بد.بدلها میگن:خبر خوبه رو بگو، خبر خوبه رو بگـــــــــــو!!!
طارق عزیز میگه :خبر خوب اینه که صدام هنوز زنده ست اینه که شما هنوز کار دارین .
بدلها میگن:خبر بده چیه؟
طارق عزیز میگه: هیچی، یکی از دستهای صدام پریده!!!

آیین جوانمردی


تو سالهای گذشته خیلی در حق زنها ظلم شده و خیلی از حقوق طبیعی شون رو ازشون سلب کردن .من خیلی تمایل دارم که بدونم ریشه این امر کجاست؟ آیا دید دینی و مذهبی و تعصبات بی مورد بوده؟ که این خودش کلی جای بحثه .خیلی هم علاقه دارم بدونم خانواده در ایران قبل از اسلام چگونه بوده.یعنی آیا زنان در اون دوره از جایگاه اجتماعی مناسب تری برخورداربودن .در مورد اسلام و زنان باید گفت که لااقل برای زنان شبه قاره عربستان بد نشد چون وضعیت زنان قبل از اسلام بدتر بود البته به من خرده نگیرین که همه زنان وضعیت بدی نداشتن بله من خودم اطلاع دارم همونطور که همه میدونن خدیجه زن پیامبر تو همون دوران یک زن تاجر بوده و همین موید اینه که تو اون دوران زنها میدونستن به این گونه امور هم بپردازن ولیکن منظور من عامه مردمه . حالا وضعیت شبه قاره هم میتونه برای خودش جداگانه بحث بشه .حالا چی شد به این فکرها افتادم هیچی این حکایت رو خوندم :
مردی زنی خواست.پیش از آنکه زن به خانه شوهر آید .وی را آبله بر آمد و یک چشم وی بخلل شد.مرد نیز چون آن بشنید گفت : مرا چشم درد آمد .پس از آن گفت : نابینا شدم .
آن زن به خانه وی آوردند و بیست سال  با آن زن بود .‌آنگاه زن بمرد .مرد چشم باز کرد .گفتند :این چه حال است؟
گفت :خویشتن نابینا ساخته بودم تا آن زن از من اندوهگین نشود.
گفتند :تو بر همه جوانمردان سبقت کردی.
   میدونم غیرقابل باوره ولی از این دست داستانها تو کتابها زیاد یافت میشه .اگه خاطرتون باشه قدیمها تلویزیون یه سریالی پخش میکرد به اسم هشت بهشت که اونم حکایتهای جالبی داشت .مثلا اون حکایتی که طرف یه سیب رو گاز زده بود بعد برای اینکه رضایت صاحب سیب رو جلب کنه کلی تو سفر بوده و میگرده بعد با هزار زحمت یارو رو پیدا میکنه و یارو میگه نمی بخشمت مگه اینکه دخترم رو که آبله داره به همسری قبول کنی و ... اینها تو کتابها هست و دلیلی هم نداره بخوان از خودشون بنویسن چون داستان فتح ایران نیست که طرف حس میهن پرستیش گل کنه و یه چیزی بخواد بنویسه .اگه شما هم از این داستانهای جوونمردانه چیزی بلدین بنویسین ما هم استفاده کنیم.


نوشته امروزم یکم درهم خواهد بود اینه که پیشاپیش ازاین بابت معذرت میخوام.
قبل از هر چیز در مورد اهمیت short cut های کیبورد بگم که تا حالا خودم هم بهشون بی اعتنایی می کردم ولی انصافا کارگشاست مثلا من بعد از اینکه یه مدت از عمر ویندوزم میگذره toolbarهنگ میکنه و دیگه نمیشه با ماوس برنامه ها رو از اونجا maximizeکرد ولی حالا فهمیدم که با گرفتن ALT+TAB دیگه هیچ مشکلی ندارم .چند تا شرت کات توپ دیگه هم یاد گرفتم و چون دیدم تعدادش زیاده بهتر دیدم که آدرس بدم خودتون برین همه شو بخونین .اگه ویندوز تو درایو سی نصب شده از منوی استارت ، Run رو انتخاب کنین و اینو تایپ کنین:c:windowshelpkeyshort.chm
مطلب بعدی در مورد یه سایته که فایلهای فلش خیلی زیبایی داره البته من خودم هم از وجود این صفحه بی خبر بودم و از طریق آف لاین خانم آنیتا متوجه شدم که از ایشون هم تشکر میکنم . یکی از این فایلها در مورد تفاوت ایتالیا با سایر کشورهای اروپاییه که به نظر میرسه بیشتر در مورد ما مصداق پیدا میکنه .شباهت پرچم ایتالیا با ما هم که بیشتر آدمو به این فکر میندازه .برای دیدن این کلیپ میتونین اینجا کلیک کنین .آدرسش هم اینه:
http://www.infonegocio.com/xeron/bruno/italy.html
تا حالا به این دقت کرده بودین که رسانه ها چه قدرت عجیبی دارن؟ غربیها از همون اول خوب تونستن از قضیه استفاده (شایدم بهتر باشه بگم سواستفاده) کنند.از همون زمانهای قدیم که یونانیها و هرودت ما رو بربر می نامیدن و برای خودشون تاریخ رو جعل کردن تا همین حالاش که بی بی سی و سی ان ان اخباری رو در اختیار مردم قرار میدن که خودشون دوست دارن .فاجعه تنها زمانی معنا پیدا میکنه که برسریه سری کشور بخصوص بیاد .اگه صد تا برج تجارت جهانی تو یه کشور آفریقایی ویران میشد در عرض یه هفته فراموش میشد .کشتار اردوگاههای فلسطینی که جلاد اسراییلی یعنی شارون انجام داده رو کمتر کسی تو غرب ازش مطلعه و یا اگر هم بدونه چنان نفرت (و همینطور) رعبی از مسلمونها میونشون ایجاد کردن که شاید ته دل از این قضیه خوشحال هم باشن ولی هنوز در مورد کشتار یهودیان در زمان جنگ جهانی صحبت میکنن و سعی دارن هر چه بیشتر و بیشتر مظلوم نمایی کنن . وقتی بچه بودم و فیلمهای کماندویی آمریکایی تماشا میکردم همیشه دوست داشتم کماندوی امریکایی بیشتر و بیشتر سربازهای ویتنامی رو بکشه .چرا؟ اثر تبلیغاته .همین الان امریکاییها دارن تو خوشی زندگی می کنن و هزاران زن و بچه عراقی در بدترین شرایط بهداشتی به سر می برن ولی اینها هیچ کدوم تلخ نیست هیچ کدوم هم فاجعه به حساب نمیاد.صدام و دیکتاتورهای دیگه همه بازیچه دست پلید همین امریکا هستن .امریکا به هر کشوری بخواد امکانات میده ولی برای موازنه قدرت هم همیشه برنامه داشته .تو منطقه ما کسی نباید قدرتمند بشه میخواد شاه باشه میخواد صدام باشه و یا هر کس دیگه ای. در مورد مردم این کشورهایی نظیر امریکا هم باید گفت اونها هم بیشتر پی منافع خودشون هستن کافیه نگاهی به آمار محبوبیت رییس جمهور های امریکا در برهه های مختلف بندازیم تا به این واقعیت پی ببریم که مهمترین عامل در محبوبیت رییس جمهورها توفیق اقتصادی بوده .مردم امریکا تو پر قو بزرگ شدن اینه که خیلی راحت آرامششون بهم میخوره .الانم خیلی از تروریسم و اینها میترسن .شب و روز هم تو گوششون می خونن و اونا رو از لولویی به اسم اسلام میترسونن .از این رو بعید نیست این بوش بد ذات برای سری بعدی هم به بهونه ادامه دادن جنگ علیه تروریسم رای بیاره (که من امیدوارم هرگز اینجوری نشه ) .همه مون خاطرمون هست که چگونه در عرض چند ماه از صدام چهره یک دیکتاتور تمام عیار ساختن .مسئله سلاحهای کشتار جمعی و ارتباط با القاعده مسایلی بود که موجب نگرانی مردم امریکا میشد و میتونست بعنوان دستاویزی برای جنگ مورد استفاده قرار بگیره .سلاحهایی که هرگز پیدا نشدن .جالب اینجاست که همین امریکا در مورد کشتار حلبچه و کشته شدن اون همه زن و بچه بی گناه از خودش عکس العملی نشون نداده بود . احتمالا از نظر کشورهای غربی یک سری انسانها اصلا انسان نیستن و جونشون کمترین ارزشی نداره .بهتون اطمینان میدم که کوچکترین ارزشی برای جون ما ایرانیها هم قایل نیستن اینو قبلا تو جنگ نشون دادن.اصلا هم بدشون نمیاد ما ضعیف و ضعیف تر بشیم .خیلی جالبه وقتی آدم میشینه کتابهای تاریخی میخونه و مثلا در مورد استعمار و استثمار خیال میکنه دیگه خیلی از این صحبتها دور شده و این مسایل برای وقتی بوده که قانون تو جهان معنا و مفهوم خودش رو پیدا نکرده بود ولی همین الان میشه استعمار نو رو تو بسته بندیهای پر زرق و برق تماشا کرد .قانون هم برای همه یکسان نیست .تو خاورمیانه که اسراییل همیشه یک استثنای بزرگ بوده و امریکا هیچوقت به خودش زحمت نداده راجع به این همه تفاوتی که میون اسراییل و سایر کشورها قایل میشه توضیحی بده . خیال همه عزیزان رو راحت کنم ما تا نفهمیم با کشورهای قلدری مثل کشورهای اروپایی و امریکا چه باید کرد با هیچ نوع حکومتی پیشرفت اساسی نخواهیم کرد چون نمیذارن که پیشرفت کنیم .تو منطقه ما هر کسی تونست ما هم میریم میشیم دومیش . نمیدونم شایدم بهتر باشه ما هم کره جنوبی باشیم تا کره شمالی ولی چپه کردن کره جنوبی اصلا کاری نداره اینو مطمئن باشین.

بازم فرق دختر و پسر

اگه خاطرتون باشه چند وقت پیش یه متن در مورد اختلاف دختر و پسرا تو گرفتن پول از عابر بانک گذاشته بودم که قول داده بودم ترجمه شده اش رو هم بزودی تو وبلاگ بذارم ولی کامپیوترم ویروسی شد و من ویندوزم رو عوض کردم و خیال می کردم فایل محتوی ترجمه رو هم با ویندوز قبلی از دست دادم که اینجوری نبوده و دیروز یه جا دیگه پیداش کردم اینم از اون:

فرق پسرا و دخترا در گرفتن پول از عابر بانک:

پسرها:

روندن به سمت بانک

پارک کردن و رفتن به سمت باجه

وارد کردن کارت

وارد کردن کد ومیزان مبلغ درخواستی

برداشتن پول و کارت و جیم شدن

 

دخترها:

روندن به سمت بانک

نگهداشتن ماشین

چک کردن آرایش تو آیینه

عطر زدن

ور رفتن با موی سر

تلاش برای پارک کردن ماشین (ناموفق)

تلاش برای پارک کردن ماشین(ناموفق)

پارک کردن ماشین (چه عجب!!!)

گشتن کیف و پیدا کردن کارت

وارد کردن کارت

پس زدن کارت توسط دستگاه!!!

انداختن کارت تلفن داخل کیف (قربون حواس جمع!!!)

گشتن کیف برای پیدا کردن کارت بانک

وارد کردن کارت

گشتن مجدد کیف و پیدا کردن ورقی که روش کد محرمانه نوشته شده

وارد کردن کد

دو دقیقه مطالعه دستورالعمل دستگاه

کنسل کردن عملیات

وارد کردن مجدد کد

کنسل کردن عملیات

تماس با دوست پسرویا همسر برای رفع معضل کد

وارد کردن مبلغ درخواستی

پیام خطا از طرف دستگاه

وارد کردن مبلغ بیشتر

پیام خطا از طرف دستگاه

وارد کردن حداکثر مبلغ قابل برداشت

موفقیت!!!

برداشتن پول

برگشتن به ماشین

چک کردن آرایش تو آیینه

گشتن کیف برای پیدا کردن سوئیچ

روشن کردن ماشین

50 متر روندن ماشین

توقف

برگشتن به باجه

بیرون اومدن از ماشین

برداشتن کارت و قبض از دستگاه!!!

برگشتن به ماشین

انداختن کارت روی صندلی شاگرد

انداختن قبض رو زمین

چک کردن آرایش در آیینه

ور رفتن با موی سر

دور زدن غلط

ترمز

دور زدن صحیح

5 کیلومتر روندن ماشین

خلاص کردن ترمز دستی!!!

زنگ زدن به دوست پسر یا همسر و گفتن اینکه چه قدر بخاطرش بدبختی کشیده