ازدواج اینترنتی


009170.jpg

بعضی از دختران و پسران ساعت ها پشت کامپیوتر می نشینند و در اینترنت به جست وجو می پردازند و به قول خودشان شروع به چت کردن با یکدیگر می کنند. پس از مدتی با یکدیگر قرار می گذارند در ساعت مشخصی روی خط اینترنت باشند و با یکدیگر گفت وگو کنند و از حال و روز هم با خبر شوند. مدت ها از همین طریق با یکدیگر ارتباط برقرار می کنند تا این که پس از گذشت مدت زمانی قول و قرار ازدواج با یکدیگر می گذارند که سرانجام از دادگاه سردر می آورند انسان موجودی است که به صورت اجتماعی آفریده شده است .آلفرد آدلر روان شناس اطریشی معتقد است انسان، اجتماعی به دنیا می آید و به اجتماعی بودن علاقه مند است. این علاقه اجتماعی در نوع آدمی فطری و ذاتی است و مانند بسیاری از غرایز فطری دیگر نیاز به تماس داشتن با دنیای بیرون و راهنمایی و تربیت دارد. آدمی زمانی که تبادلات و معاملات یا دادوستد را شروع نمود به یک سری محاسبه ها و شمارشها نیاز پیدا کرد. او برای این که بتواند این محاسبه ها و شمارشها را انجام دهد، نخست از انگشتان دست و از اشیایی چون، سنگ ریزه و چوب خط، استفاده می کرد و بعد از گذشت مدتی از دستگاه منظم تری به نام «چرتکه» استفاده کرد. چرتکه بعدها به عنوان پدر محاسبات اولیه شناخته شد که قدمت آن به ۲۰۰۰ سال قبل از میلاد مسیح می رسد و به چینی ها نسبت داده می شود و بعدها با رشد و پیشرفت علوم و فنون (تکنولوژی) کامپیوتر پا به عرصه گذاشت.
موارد استفاده از کامپیوتر خیلی گسترده است برخی کاربردهای کامپیوتری عبارت است از: استفاده در زمینه های فضایی، امنیت کنترل پروژه، مواردی که حجم داده ها و اطلاعات بسیار زیاد است و نیاز به دقت و سرعت بالا می باشد، کنترل کیفیت کارخانجات، نگهداری سوابق مالی، کارهای انبارداری، برنامه ریزی، تجارت، زمینه های هنری، پزشکی، دانشگاهی، کشاورزی، ترافیک، آمارگیری، عملیات بانکی، شبیه سازی، هوش مصنوعی، کنکور، آموزش ربات ها، پست الکترونیکی، اینترنت و...
انسان توانسته است به وسیله کامپیوتر بعضی از مشکلات را در کمترین زمان حل کند و تا حدی در دقت و انرژی خود صرفه جویی کند ولی با این حال مشکلات و پی آمدهای نامطلوبی هم به همراه داشته است مانند احساس تنهایی، احساس پوچی، بی ارزشی، عصبانیت، خستگی در اثر ساعت ها پشت کامپیوتر نشستن، از خود بیگانگی و... استفاده نادرست از این وسیله، باعث شد که بعضی از افراد مشکلات زیادی هم برای خود و هم برای دیگران به وجود بیاورند. به عنوان مثال ارتباط دختر و پسر از طریق شبکه اینترنت و همسریابی از طریق شبکه اینترنت تا قبل از همگانی شدن این شبکه ارتباطی، در جراید می خواندیم که دختر و پسری از طریق تماس تلفنی یا در کوچه و خیابان با یکدیگر آشنا می شدند و پس از مدتی قول و قرار ازدواج با یکدیگر می گذاشتند و بعد از مدت زمان کوتاهی که از ازدواج آنها می گذشت تازه متوجه می شدند که نه تنها با یکدیگر تفاهم ندارند بلکه تفاوت زیادی با یکدیگر دارند و سرانجام کار به دادگاه و جدایی می کشید. با پدید آمدن شبکه اینترنت، دستیابی های تلفنی و خیابانی و هم چنین ازدواج های تلفنی و خیابانی جای خود را به دوستی های اینترنتی و همسریابی های اینترنتی دارد.
اینترنت هم اکنون یک وسیله ارتباطی است و جدا از مباحث علمی و تخصصی، امکان گفت وگو، صحبت کردن، اختلاط کردن و گپ زدن با افرادی را که هیچ گونه شناختی از آنها نداریم فراهم ساخته است که اصطلاحا به آن «چت کردن» می گویند.
بعضی از دختران و پسران ساعت ها پشت کامپیوتر می نشینند و در اینترنت به جست وجو می پردازند و به قول خودشان شروع به چت کردن با یکدیگر می کنند. پس از مدتی با یکدیگر قرار می گذارند در ساعت مشخصی روی خط اینترنت باشند و با یکدیگر گفت وگو کرده و از حال و روز هم با خبر شوند. مدت ها از همین طریق با یکدیگر ارتباط برقرار می کنند تا این که پس از گذشت مدت زمانی قول و قرار ازدواج با یکدیگر می گذارند که سرانجام از دادگاه سردر می آورند.
به دو مورد از این نوع ازدواج که از جراید انتخاب شده در زیر اشاره می شود:
مورد اول: مرجان ۶ ماه است که با کورش عقد کرده، او یک سال پیش در حالی که روی خط اینترنت در حال چت کردن بود با کورش آشنا شد از همان ابتدا به همدیگر قول دادند که سر ساعت ۹، هرشب روی سایت باشند و از حال یکدیگر باخبر شوند روزها گذشت و آنها بیشتر از قبل به یکدیگر علاقه مند شدند تا این که روزی قرار گذاشتند تا یکدیگر را ببینند. کورش به مرجان گفته بود که خانه شان در زعفرانیه است پدرش پولدار است و خودش هم کارواش دارد. سرقرار هم با یک پژوی ۲۰۶ به رنگ آلبالویی حاضر می شود. از سر و وضعش معلوم بود که از یک خانواده پولدار باید باشد. پس از چند بار ملاقات، یک روز کورش از مرجان خواستگاری می کند و مرجان نیز با علاقه ای که به او دارد خانواده اش را راضی می کند. در روز خواستگاری کورش با مادر و خواهرش آمدند با سرووضع شیک و پیک هم آمده بودند .مادر و خواهر کورش به پدر مرجان گفتند که پدر کورش به مسافرت خارج از کشور رفته است و تا چند ماه دیگر هم بر نخواهد گشت. پس از مدتی پدر مرجان برای تحقیق به محل کار پسر می رود و همکارانش از او تعریف زیادی می کنند. همین تعریف ها باعث شد که تحقیق را ادامه ندهد و سرانجام آنها به عقد یکدیگر در آمدند. چند ماه بعد پدر مرجان برای خرید اجناس مغازه اش به بازار می رود برحسب اتفاق، کورش را می بیند البته نه با آن سر و وضع شیک. کورش همراه شخص دیگری سوار بر موتور از آنجا می گذشت پدر مرجان کورش را که با آن وضع می بیند از مغازه دارهای اطراف در مورد او سؤال می کند و آنها در جواب می گویند او را با نام «شاهرخ پرنده» می شناسند و کارش مسافرکشی با موتور است. با تلاش زیاد محل سکونت کورش یا همان شاهرخ پرنده را پیدا می کنند آنها متوجه می شوند که محل زندگی شاهرخ پرنده (کورش) به جای زعفرانیه دولت آباد است و پدرش هم میرزا آقای کفترباز است که در حال حاضر در زندان به سر می برد و هر آنچه که تاکنون گفته بودند همه دروغ بود و مرجان نیز دیگر نمی توانست این اوضاع را تحمل کند بنابر این راهی دادگاه شد.
مورد دوم: لیدا یک سال پیش با سروش در اینترنت آشنا شده بود ۶ ماه بعد با هم دوست بودند و هر روز سر ساعت مقرری با هم چت می کردند. پس از ۶ ماه آشنایی سروش با اصرار زیاد از پدر و مادرش می خواهد تا به خواستگاری لیدا بروند موقع خواستگاری خانواده لیدا به علت وضعیت مالی بسیار بالایی که داشتند، شرط و شروط زیادی را در نظر گرفتند از جمله، ویلای شمال، مهریه سنگین به اندازه تاریخ تولد و سروش بدون هیچ گونه مخالفتی گفت: دخترشان را خوشبخت می کند و با خنده گفت به قول قدیمی ها مهریه را چه کسی داده چه کسی گرفته؟ پدر و مادر سروش که با این ازدواج مخالف بودند در مجلس عروسی هم شرکت نکردند و هم اکنون پس از گذشت چندین ماه هر دو به این نتیجه رسیده اند که نه تنها با یکدیگر تفاهمی ندارند بلکه تا حدودی از یکدیگر بدشان می آید. آنها بر سر کوچکترین مسأله ای با یکدیگر درگیر می شدند و تمایل زیادی هم به طلاق دارند.
به طور کلی هنگام گفت وگو یا همان چت کردن با فردی در اینترنت، تصویر و چهره ای از آن فرد در ذهن ساخته می شود (تصویر مجازی) که بعدها با روبه رو شدن و برخورد کردن با خود فرد و دیدن تصویر و چهره او (تصویر واقعی) بسیار متفاوت است. برای مثال یکی از کسانی که زیاد اهل چت کردن در اینترنت است خود می گوید: « نزدیک به ۸ ماه بود که از طریق اینترنت با چند نفر صحبت می کردم بعدها سر قرار وقتی چهره واقعی آنها را دیدم شوکه شدم.»
علت شوکه شدن این بود که تصویر واقعی آنها با تصویری که قبلا هنگام چت کردن در اینترنت از آنها در ذهن خود ساخته بود تفاوت زیادی داشت حتی به این نیز فکر می کرد که آنها بعضی مواقع به او دروغ هم می گفتند.
به این ترتیب به خانواده ها و بخصوص جوانان دختر و پسر توصیه می شود کاملا هشیار و آگاه باشند و از وسیله ای که در اختیار دارند به درستی و در راه افزایش علم و دانش خود استفاده نمایند. این وسیله هیچ گاه نمی تواند ارزش های انسانی را همچون ازدواج تعیین کند.

نظرات 5 + ارسال نظر
گل آذین پنج‌شنبه 3 مهر‌ماه سال 1382 ساعت 03:20 ب.ظ

سلام:
چه مطالب جالبی نوشته اید. واقعا تکنولوژی چقدر پیشرفت کرده !!!
در مورد ازدواج های اینترنتی؛ من هم خیلی از این چیزها شنیده ام . البته من یه یکی دو مورد موفق هم تا حالا شنیده ام. ولی خب خیلی کمه.
موفق باشید.

صادق پنج‌شنبه 3 مهر‌ماه سال 1382 ساعت 07:20 ب.ظ http://sadeghkhan.blogsky.com/

سلام مطلب رو خوب بیان کردی. راستی نکنه روانشناسی خوندی؟ امیدوارم شاد و سرافراز باشی.درضمن عید تون هم مبارک

[ بدون نام ] پنج‌شنبه 3 مهر‌ماه سال 1382 ساعت 08:35 ب.ظ

سلام به‌به بالاخره یادی از عموی پیرتون کردین و وبلاگ ما رو صفا دادین. راستش رو بخواین نمی‌دونم که درباره فعالسازی مسنجر چه فکری کردین و ... ولی خوب عقلا راجع بهش بخوایم صحبت کنیم دو حالت بیشتر نداره :
۱- از توی صفحه کامنت نشه چت کرد و فقط چراغا رو نشون بده (اصلا هم کار آسونی نیست آخه یه کد سیال می‌خواد که بتونه تشخیص بده که آیا طرف تو یاهو اکانت داره یا نه بعدش هم اکانت یاهو رو تجزیه کنه و اونهم از نوع کاراکتری و ...)
۲- از توی صفحه کامنت بشه چت کرد که اصلا خلاف ادب برنامه‌نویسیه. لینک‌ها رو هم به همین خاطر آفریدن ... (حیف که شکلک نداری و گرنه ...)
در هر حال من منظورم تشخیص وضعیت کاربرهاست نه چیز دیگه. اگه تئوری بهتری داری بگو شاید شد به هر حال کار نشد نداره! در ضمن پست آخر رو ادیت کردم تا قابل فهم تر باشه ...

عموقاسم پنج‌شنبه 3 مهر‌ماه سال 1382 ساعت 08:37 ب.ظ http://amooghasem.blogsky.com

ا ا ا ا ا شرمنده پست قبلی از من بود ... راستی از این فضولی که می‌خوام بکنم خیلی شرمنده هستم ...
img src="http://www.blogsky.com/Editor/images/smiles//27.gif"

یاسمن جمعه 4 مهر‌ماه سال 1382 ساعت 11:58 ب.ظ http://jasmina23.persianblog.com

مطلب جالبیه هر تکنولوژی که وارد کشور ما میشه متاسفانه فرهنگش وارد نمیشه و فرهنگ خودمون ره هم گم میکنیم.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد