Peur

دکتر اسپنسر جانسون تو کتاب "Who moved my cheese?" میگه ترس دو نوعه یه مدلش باعث میشه آدم به تکاپو بیفته و از اون حالت خارج بشه و یه مدل دیگه اش که باعث میشه آدم هیچ کاری انجام نده .تو کتاب توصیه شده اگه تو این حالت دوم گیر کرده بودین به خودتون گین اگه نمیترسیدم چیکار میکردم؟ و بعد کاری رو انجام بدین که اگه نمی ترسیدین انجام میدادین مثل اینکه نتیجه اش در مورد خیلی ها خارق العاده بوده و حدسش رو هم میشه زد که اینطور باشه .بعد از خوندن این مطالب بود که متوجه شدم یکی از ویژگیهای ممتاز انسانهای بزرگ بی باک بودنشونه .آقا از چی می ترسی؟ فوقش .... میشه دیگه !!! گور باباش به امتحان کردنش که میارزه !!! در ضمن یه چیز دیگه اگه به اندازه کافی زبل باشین معمولا اون چیزی که ازش وحشت داشتین هم اتفاق نمیفته یا اگه اتفاق بیفته اصلا قابل قیاس با اون چیی ه شا فکر میکردین نیست .یعنی بعدها میشه یه جورایی بهش خندید.

یه چیزی که خیلی مهمه و متاسفانه نادیده گرفته میشه اینه که در هنگام وقوع زلزله نباید دستپاچه شد و به سمت خیابون دوید (دقیقا عکس کاری که مردم در زلزله چند روز پیش کردن).زلزله ها عموما زیر یک دقیقه طول میکشن (اکثرا حدود سی ثانیه هستن) توصیه شده که در هنگام زلزله تو جاهای امن خونه پناه گرفته بشه و پس از اتمام زلزله خونه ترک بشه . یه نکته فوق العاده مهم دیگه که مخصوصا اگر زلزله شب باشه ممکنه خطرساز بشه اینه که پس از زلزله تمام سطح خونه پر از خرده شیشه ست و چون با وقوع زلزله برق هم قطع میشه طبیعیه که افراد چیزی رو نبینن و چون هول شدن با همون پای برهنه میخوان از خونه خارج بشن که ممکنه منجر به بریدگیهای عمیق بشه .این بریدگیها در مواقع عادی نگران کننده نیستن ولی در هنگام وقوع زلزله هر خراشی میتونه بواسطه شرایط بد محیطی و نبود امکانات درمانی منجر به عفونتهای فوق العاده خطرناک بشه .

مقاله ای در مورد آمادگی خانواده ها در مقابل زلزله

ژونگوآ شو یه دانشمند چینیه که وقوع زلزله های مختلفی رو از جمله در رودبار و بم با موفقیت پیش بینی کرده . مصاحبه سایت Iran civil centre  با این دانشمند .سایت اصلی

 

نظرات 2 + ارسال نظر
گل آذین چهارشنبه 13 خرداد‌ماه سال 1383 ساعت 10:26 ب.ظ

سلام:
ترس یه جورایی میتونه همون استرس باشه و واقعا بعضی وقتها آدم باید برای رهایی از استرسی که داره ٬ اون کاری رو که خیلی بابت اون داره رنج میکشه و باعث استرس بیش از حد شده رو انجام بده ٬ مثلا اگه فرصت بیشتری برای انجام یه کاری میخواد ٬ قشنگ آب پاکی رو بریزه روی دست طرف که بله من توی این فرصت کم کار خوبی نمیتونم ارائه بدم و فرصت بیشتری میخوام !!! دیگه بالاتر از سیاهی که رنگی نیست !
موفق باشید.

کی تاش شنبه 16 خرداد‌ماه سال 1383 ساعت 01:16 ب.ظ http://keytash.blogsky.com

آدیاباتیک شدیدا ازت خوشم میاد .. هیچ رقمه هم نمی تونیم قیدشو بزنم .. پسر ! ..خیلی خوش فکری .. شاید بهتر باشه بگم هم خوش فکر هم خوش فهم .. وقتایی که یه مدت نیستم و اینجوری میام متنهاییت رو که از خوندنشون عقب موندم و میخونم حال میکنم ... / منم این کتابو خوندم ..میدونی من سخت دچار تغییر میشدم و یه سری قید و بندهای خاصی برا خودم داشتم که خیلیاش بی مورد بود .. این کتاب روم خیلی تاثیر گذاشت .. همینطور در مورد مسئله ی ترس .. واقعا همینه که میگی / راستی در مورد کامنتی که برام گذاشته بودی (Mentiroso ) خیلی ازت ممنونم .. اطلاعات جالبی در مورد ریشه ش گیر بیارم آف لاین بهت اطلاع میدم ...موفق باشی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد