معادل سازی برای اصطلاح تهاجم فرهنگی

الهام خوب
SiahSepid.com

تلاش مسئولان و در اصل اداره کننده های مملکت ما ـایران ـ در عصر حاضر بر این است که دریابند و بدانند که چطور و به چه ترتیب میتوان جلوی تهاجم فرهنگی که به نظر از معضلات غیر قابل حل می باشد رابگیرند. متاًسفانه از مشکلات اعظم یک کشور جهان سومی این است که با استانداردهای شناخته شده فاصلهُ زیادی دارد. البته یکسری شرایط به دلائلی غیر قابل ایجاد است اما مشکل ما این است که در ساده ترین مسائل هم به حد استاندارد نرسیده ایم و این است که همیشه علاوه بر مشکلات اقتصادی ، سیاسی و ...موارد ساده هم مزید بر علت می شوند و یک کشور را از هر نظر جهان سومی می کنند. ممکن است برای برطرف شدن هر مشکل چندین راه وجود داشته باشد اما هر عقل سلیمی ساده ترین راه را انتخاب می کند. ولیکن نمی دانم که چرا در کشور مابرای برقراری هر آرمان ، سخت ترین راه در نظر گرفته می شود. راهی که بیشترین فشارش بر دوش مردم است و در این زمان است که باز هم طبق معمول ، بزرگترین انتظارها را از مردم باید داشت!

موضوع تهاجم فرهنگی یکی از بزرگترین و مهم ترین بحثهای هر جامعهُ اسلامی بخصوص ایران است که جنبه های مختلفی را در بر می گیرد. اما باید توجه کنیم که در بین عواملی که ایجاد کنندهُ تهاجم فرهنگی هستند ، کدام عامل تاً ثیر مخرب تر بر روحیه و افکار مردم دارد و بدانیم که برای حل یک مشکل نباید آن را نادیده گرفت چراکه در این صورت مشکلات ، به ظاهر از بین رفته اند و این در حالیست که همین مشکل و یا هر نوع ناهنجاری به ظاهر از بین رفته ای ، در جای دیگر ، به شکلی متفاوت سر باز می کند و در نهایت خود را نشان میدهد.

چند صباحی است در ایران ــ شاید بعد از انقلاب ! ــ متداولترین مترادفی که برای اصطلاح مبارزه با تهاجم فرهنگی شنیده ایم محدودیت آزادی است و این در حالی است که هر مکتبی آزادی را حق هر فرد می داند و البته آزادی مشروع..........

و حالا این سؤال به ذهن می رسد که چه ارتباطی می توان بین مبارزه با تهاجم فرهنگی و محدودیت آزادی پیدا کرد. آیا به راستی این دو اصطلاح رایج ، مکمل یکدیگرند! یا اینکه در اثر گذشت زمان چنین ذهنیتی ایجاد شده!

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد