ای بابا یعنی چی؟این پدیده جدید بلاگ اسکای که دو هفته بود تو بوق کرده و همین بود؟امروز همین نوشته عاطفه رو باهاش نوشته بودم و فرستادم بعد که اومدم دیدم همه فونتها در همه (بغل RTL رو هم تیک زده بودمright to left).خلاصه مجبور شدم نوشته ام رو یه بار دیگه بنویسم چون کپی هم که میکردم همون آش و کاسه بود(البته چرا دروغ؟کاسه اش فرق کرده بود و گل گلی بود).یه بار دیگه مینویسم :
امروز تو روزنامه مطلب تکان دهنده ای رو درباره یه دختر 12 ساله به نام عاطفه خوندم.این دختر 2 ساله بوده که والدینش رو تو تصادف رانندگی از دست میده و تا 6 سالگی پیش داییش زندگی میکرده بعد به دستوراداره سرپرستی تحویل بهزیستی میشه و به یه زوج که بچه دار نمیشدن سژرده میشه چند وقت پیش تو راه مدرسه چند تا جوون(بهتره بگیم چند تا حیوون) فریبش میدن و تو یه خونه مجردی تو غرب تهران بهش تجاوز میکنن.نمیدونم چی بگم بدجوری اعصابمو خرد کرد؟آینده این دختر چی میخواد بشه؟کی اهمیت میده؟چرا برای کسی مهم نیست ؟یه دختر 12 ساله چطوری میتونه این همه ضربه روحی رو تحمل کنه؟اون احمقهایی که اینکار رو کردن به چی فکر میکردن؟مگه جامعه ما کثافتهایی مثل خودشون کم داره؟میرفتن سراغ اونا.چرا زندگی یه بچه رو خراب کردن؟اصلا فرض کنیم قبلش با دختره صحبت کردن و راضیش کردن(عمل پلید مخ زنی!!!)آیا یه دختر 12 ساله درک درستی از زندگی داره که بتونه بر مبنای اون تصمیم بگیره.یه سری ....(شیطونه میگه هر چی از دهنم در میاد بهشون بگما) از بدبختی دیگران سو استفاده میکنن و خواسته های کثیف خودشونو ارضا میکنن.طفلک دختره معلومه تو زندگی سختی کشیده و نیازمند محبته .این عوضیها اول میرن به چنین آدمهایی محبت میکنن و بعد....گرگ تو لباس میش که میگن همینا هستن دیگه.
عاطفه عاظفه است و وحشی گری وحشی گری و عطش هم عطش بی مهری هم بی مهری
سلام؛ اینجا خوب بلدیم عاطفه رو سلاخی کنیم مهم نیست این عاطفه چند بهار یا چند پاییز رو دیده باشه. می دونی سلاخی عاطفه اصلا کار سختی نیست بخصوص برای زبونم لال دور از جون شما مردای ایرانی. می خوام یه چیزو صادقانه بهت اعتراف کنم. می دونی من گاهی فکر می کنم خوب گوش کن گاهیُ که مردهای ایرانی بیشتر تصمیماتشون رو با اون عضو محترمشون می گیرن. و این عضو محترم گاهی اصلا عاطفه ماطفه سرش نمی شه. من که دیگه تعجب نمی کنم. اخه...
چند بهار یا چند پاییز رو دیده باشه. می دونی سلاخی عاطفه اصلا کار سختی نیست بخصوص برای زبونم لال دور از جون شما مردای ایرانی. می خوام یه چیزو صادقانه بهت اعتراف کنم. می دونی من گاهی فکر می کنم خوب گوش کن گاهیُ که مردهای ایرانی بیشتر تصمیماتشون رو با اون عضو محترمشون می گیرن. و این عضو محترم گاهی اصلا عاطفه ماطفه سرش نمی شه. من که دیگه تعجب نمی کنم. اخه...
ادیاباتیک عزیز مطالبت خیلی خوبن بویژه اینکه از تفاوت ما ایرانی ها و دیگر کشورها نوشته ای... اشاره ی خیلی خوبی کردی... ما سال ۶۵ که یه دفه بدبختی اقتصادی پیدا کردیم به خاطر تحریمات اقتصادی و از اون به بعد سیر نزولی وحشتناک در اقتصاد کلان کشور داشتیم کره ی جنوبی خودشو تا حدودی بهتر از ما کرده بود و در آمد سرانه اش تازه چندی بود که بهتر از ما شده بود... اما بعد از اون ما هی سراشیبی تند رو با سر پایین رفتیم و اونا سربالایی پیشرفت اقتصادی و تکنولوژی رو یه نفس بالا می رفتن با غرور و کار سخت... حالا ما کجا اونا کجا...
یه چیزی بگم حتمن ناراحت می شی اما باید بگم و اون هم اینه ایران رو الآن کسی در خارج از ایران نمی شناسه و ما رو با عراق اشتباه می گیرن و فکر می کنن که ما هم زبانمون عربی یه و ما هم مثل عربستان سعودی و ... دارای اون قوانین سخت و بربریت اسلامی در کشور هستیم و زنان حق هیچ کاری ندارن... خلاصه کم ادمی پیدا می شه که ما رو بشناسه و اگه هم بشناسه به نام خمینی می شناسه و تروریست بودنمون... دیگه اون تمدنی که خودمون اینقدر بهش می نازیم در اذهان این ها نمونده... حیف هیچ هیچ شدیم...تازه ایرونی ها که اونطوری با هم دشمنند... من به زودی یه مطلبی در این مورد در وبلاگم می نویسم...
در مورد عاطفه چی می شه گفت؟!؟ من که هم جنس اون بیچاره هستم اما نمی دونم پسرها چه فکری می کنن وقتی با این اخبار مواجه می شن!؟ اما این وحشیگری ها و تجاوز در همه جای دنیا هست... در غرب هم زیاد دیده می شه... حالا باید یه روانشناس و روانکاو بیاد بگه چرا بعضی مردها به این مشکل روانی مبتلا می شن... ریشه ی اون کجاست تا جلوشو بگیرن... باید از همون دوره ی بلوغ پسری که این حالات رو به نوعی از خودش بروز می ده اغاز کنن...
ممنون که به ما سر میزنی
بابا مرام!!!!!!!!!!!
سلام دوست صادق من....
تکان دهنده اند این خبرا.........
قول لینک داده بودی ..چی شد؟؟
مرده شوی عزیز ما را ببرد با جامعه مان!
تو مطلبی که در مورد عاطفه نوشته بودم یه سری مطالب عنوان کرده بودین از جمله اینکه این قبیل اعمال بخصوص برای مردای ایرانی کار سختی نیست. باید خودتون هم بدونین که اتفاقا هنوز ایران از این جهت به پای دنیای خارج نمیرسه .یه گشتی تو اینترنت بزنین تا آمار کارایی رو که مردای اون ور آب کردن دستتون بیاد.در مورد این مسایل باز هم به نسبه تو ایران شرایط بهتره نگرانی من وخیم تر شدن شرایطه.تو ایران چیزی که جای تاسف داشته و داره نقض حقوق زنان بوده که ناشی از فضای سنتی ایران میشده.حالا که به سلامتی این فضای سنتی داره رنگ میبازه خیلی دوست دارم بشینم تماشا کنم ببینم این بار زنان به حقوقشون میرسن یا نه؟به نظر من پوشیدن یه دست لباس مد روز غربی ،خوندن چهار تا مقاله و دادن پنج تا شعار فریبنده تنها میتونه لعاب باشه یه لعاب برای پوشوندن یه سری مسایل!!!نمیدونم چی باید گفت خیلی جالبه خارجیها مشکل رو ظاهرا با این حل کردن که طرف مرده میره هر کاری میخواست میکنه و در مقابل این حق رو به خانمش هم میده که هر کاری خواست بکنه.مثلا هر کدوم علاوه بر زندگی که با هم دارن چند تا دوست پسر و دوست دختر هم دارن.حالا اگه خانمه نخواست چی؟بابا عدالت که نمرده!!!3 سوت طلاق خانمه رو میگیرن با رعایت تمام جوانب.اسمش هم حقوق بشره.البته باز هم به نسبه از قوانین ما بهتره ولی هنوز هم مشکل داره.مردها دنیا رو برای خودشون ساختن تو این شک نکنین در نهایت این حقوق مرداست که تامین میشه.برای اینکه کسی نفهمه هم میشه به سادگی یه دست رنگ زد روش!!! مردا تو دنیا خیلی راحت تونستن فساد و فحشایی رو که دوست دارن رواج بدن زنها تا وقتی نظریاتشون با این خواسته های مردها تداخل نداشته باشه محترمن.فرض کنیم فردا زنها تو کل دنیا یه سندیکا تشکیل بدن که مانع فساد مردا بشن فکر میکنین مردا چیکار کنن؟البته قضیه به همین سادگیها هم نیست ولی یه سلیقه مردونه به کل جهان داره اعمال میشه .یکی از دلایلی که خانمها توفیقات انچنانی کسب نمیکنن مردونه بودن فضاست!!! اشتباه نشه ها.منظورم مردونه زنونه کردن و این حرفها نیست.ببینین شما قراره اتوبوس بسازین اگه فقط بیایین و قد زنها رو برای طراحی در نظر بگیرین گردن همه مردها میشکنه دلیل واضحه چون این اتوبوس برای اونا طراحی نشده.اگه خانمها میخوان پیشرفت کنن اول باید فضایی رو پیدا کنن که توش میتونن موفق باشن.اگه چنین فضایی وجود نداره باید ایجادش کنن.چه میدونم.
چی بگم؟؟!! چی کار میشه کرد؟؟؟!!