گزینه های زیادی پیش رو داشتم . از میون همه اونها ایران رو انتخاب کردم و تصمیم گرفتم تو یکی از روزهای ماه مارس دهه 80 تو ایران به دنیا بیام . الان هر چی فکر می کنم یادم نمیاد اون موقع برای چی این تصمیم رو گرفتم ولی حتما دلیلی داشته ،چون من آدمی نیستم که کاری رو بی دلیل انجام بده . حالا که اینجا هستی حتما می دونی وبلاگ می نویسم اگه یه دونه از نوشته هام رو خونده باشی این رو هم می دونی که اینکاره نیستم ! ولی ایرادی نداره چون کشتی نوح رو کسانی ساختن که اینکاره نبودن و باهاش همه مخلوقات دنیا رو نجات دادن و تایتانیک رو حرفه ای ها ساختن و بردن وسط اقیانوس غرقش کردن !
خوش اومدی دوست عزیز
ادامه...
میگن اون میوه ای که خدا آدم و حوا رو ازش محروم کرده بود، سیب عقل بود و چون اون موقع حوا، هابیل و قابیل رو حامله بود، نتونست ویارش رو کنترل کنه و یه گاز زد ! البته میگن که چون قد حوا نمی رسید آدم میوه رو واسش از درخت کند! و از همان روز خدا، بخاطر تنبیه انسان، او را مجبور به داشتن عقل کرد تا همیشه تاوان اشتباهش رو با زجر فکر کردن و به نتیجه نرسیدن پس بده! ولی تاسف انگیزترین قسمت داستان اینجاشه که حوا همه اون سیب عقل رو نخورد و قسمتی از اون رو به آدم بفرما زد و آدم هم ترتیب مابقیش رو داد ! و درواقع این زنان بودند که اول صاحب عقل شدند و چون دیدن چیز بدردبخوری نیست به مردها هم دادند ! و همون شد که تفاوت در اندیشه این دو بوجود آمد و هر کدوم صاحب یک سری صفات بخصوص شدن و هر کدوم ذهنیتهای جداگانه ای پیدا کردند ... و خداوند هم بعد ازاینکه انسان رو مجبور به داشتن عقل کرد، چون دلش خنک نشده بود آدم رو با حوا توی یه سیاره قرار داد تا آخرالزمون این دو جنس با هم سر اینکه گاز اول رو کی زده و بقیه رو کی خورده دعوا داشته باشند و بهم بپرند!
آدم و حوای بیچاره اگه می دونستن که سالیان بعد فرزندان ناخلفشون چطور قضیشون رو یک کلاغ چل کلاغ می کنن به خاطر حرف مردم هم که شده سیب رو نمی چیدن. طراحی بلاگت خیلی قشنگه به سلیقت آفرین میگم...... یا علی
آدیا جان سلام ! منم لینکت رو اضافه کردم . فقط با_ عرض شرمندگی _ میشه بگی توی اون دیسکتی که بهت دادم چی بوده ؟ چون الان فهمیدم که دیسکت فایلها توی خونه است :( حتما بهم زنگ بزن!!! راستی وبلاگت هم خیلی خیلی قشنگه پوزم رو زد. تا بعد....
سلام
من این داستان را جور دیگر شنیدم . این هم خالی از لطف نبود
موفق باشی
سلام . اینجا چه قشنگ شده . منزل جدید مبارک !
تحقیق نمی خواد ماشاالله اقازاده شما توی محل به خوش نامی معروفه پس جواب بله است ایشالله به ژای هم پیر شن... لینک رو دادم.
این هم یه قرائت است
ممنون
سلام..خوبی ......ممنون که به وب لاگ من سر زدید..
ممنون
قربان شما.....
فدای شما آقا محمد.
آدم و حوای بیچاره اگه می دونستن که سالیان بعد فرزندان ناخلفشون چطور قضیشون رو یک کلاغ چل کلاغ می کنن به خاطر حرف مردم هم که شده سیب رو نمی چیدن. طراحی بلاگت خیلی قشنگه به سلیقت آفرین میگم...... یا علی
آدیا جان سلام !
منم لینکت رو اضافه کردم . فقط با_ عرض شرمندگی _ میشه بگی توی اون دیسکتی که بهت دادم چی بوده ؟ چون الان فهمیدم که دیسکت فایلها توی خونه است :(
حتما بهم زنگ بزن!!!
راستی وبلاگت هم خیلی خیلی قشنگه پوزم رو زد.
تا بعد....
سلام عزیزم مرسی که به وبلاگم سرزدی. وبلاگ قشنگی داری. در مورد نظری که دادین توی وبلاگم دادی اگر ممکنه بیشتر توضیح بده. موفق باشی. فعلا بای بای
دوست عزیزم آدیاباتیک از اینکه به وبلاگ من سر زدید بسیار ممنون و سپاسگزارم
امیدوارم قلم من لذت خواندن را در شما به اندازه کافی ایجاد کند.
من لینک دادم.