فروتنی از نوع XML


میگن آدم هر چی علمش بیشتر باشه فروتن تر و خاشع تره .اینو آدم بعضا میتونه اینور و اونور ببینه ولی خب عکس این مطلب رو هم هم من و هم شما دیدیم .وقتی علم مسیر خودشو از اخلاق جدا میکنه معمولا چیز جالبی از آب در نمیاد .
من دیروز کلی با قالب وبلاگم ور رفتم و یه عالمه تغییرات جالب توش ایجاد کردم ولی تو وب که گذاشتمش هیچ کدوم اثر نکرد.این بیسوادی تو کامپیوتر هم شده بلای جون من.البته من تا دلیلش رو نفهم ول کن قضیه نیستم .
حتما اطلاع دارین که از چند وقت پیش بلاگ اسکای از xmlتو صفحاتش استفاده میکنه .چون در این مورد هیچ اطلاعی نداشتم از خانم گل آذین خواستم که منو راهنمایی کنن مطالبی رو که خواهید خوند زحمت ایشونه.لازم میدونم یه بار دیگه ازشون تشکر کنم.

XML  را اکثرا با HTML  مقایسه میکنند ، برای همین حتی به زبان ساده هم که آدم بخوادتوضیح بده ، یه جورایی ممکنه خیلی همه فهم نباشه.
XML  که همان extention markup language  یا زبان علامت دار قابل توسعه ، به عنوان روش جدیدی برای تحویل داده های ساخت یافته در وب محسوب میشود.
اما چرا از xml  استفاده میشود؟ html  برای سازماندهی به اسناد جهت بر آوردن نیازهای صنایع خاص یا محیط های دیداری جدید ، قابلیت انعطاف کافی را ندارد . XML  جانشین html  نمیشود ، اما وقتی توسط مرورگرهای اصلی پشتیبانی شود ، شیوه و کاربرد HTML راتغییر میدهد.
هدف xml  این نیست که جایگزین HTML  شود ، بلکه مکمل آن است.
سوال این است که با وجود HTML چه نیازی به XML  است. هر فناوری که توسط دهها میلیون نفر مورد استفاده قرار می گیرد، باید به درستی عمل کند . HTML  به عنوان یه فناوری همه منظوره ، بسیاری از نیازهای کاربران را بر آورده میکندو اما با کاربردهایی که با اطلاعاف خاصی سروکار دارند، جور در نمی آید.مثل تبادل خودکار داده ها نیازمند این است که داده ها بطور سازگار سازمان دهی شوند.
HTML  نمیتواند نیازهای سازماندهی و فرمت بندی اسناد را ، غیر از پاراگرافها ، بخشها و لیستها به خوبی بر آورده کند. HTML  قابلیت انعطاف زیادی ندارد ، زیرا عناصر آن ثابتند. این زبان فاقد امکاناتی برای توسعه خودش است . یعنی امکاناتی برای تعریف عناصر جدید ندارد.
در بعضی مواقع XML  جای HTML  برای طراحی صفحات وب استفاده میشود.
XML  برای افزودن داده ها به HTML  استفاده میشود.
نکته دیگر این است که با استفاده از آن علاوه بر سرویس دهی به وب ، میتوانیم XML  خود را به سند PDF  تبدیل کنیم که در این صورت روی هر مرورگری دقیقا به همان روشی که بخواهیم ، نمایش داده خواهد شد ، حتی اکر مرورگر ، اصلا  XML  را نشناسد.
در واقع یکی از نکات قوی XML  این است که میتوان در محیط های مختلف از آن استفاده کرد.بنابر این ممکن است در موقعیتی قرار بگیریم که محیط کاری مان کد XML  را میشناسد ولی از HTML  چیزی متوجه نمیشود.

5 مورد مهم برای استفاده از XML
 

1.تبادل  داده ها :
این پنهان نیست که XML برای تبادل اطلاعات بین برنامه های کاربردی و شرکت ها می تواند بسیار مفید باشد.چرا XML اینقدر در این زمینه خوب است؟در واقع جواب این سوال برمیگردد به قسمتی که XML به شرح اطلاعات محتوی به وسیله المنت ها و ویژگیها(Attribute) می پردازد.XML همچنین امکان می دهد در انتقال داده ها ، ساختار داده ها (از جمله روابط والد و فرزندی) برجا بماند. API های فراوان و متفاوتی برای تجزیه داده های XML بدون استفاده از توابع تجزیه رشته ها موجود است. مقایسه کنید این را با فایل های flat که داده ها شرحی جز همان نوع فیلد ندارند و ساختار داده های آن نیز برجا نمی ماند .

2. سرویس های تحت وب :
Web Servise ها یکی از برانگیزاننده ترین انقلابات جدیدی است که اجازه می دهد زبان ها و سیستم عامل ها برای ارتباطات و به اشتراک گذاری داده ها توسعه یابند.در بخش اصلی این تکنولوژی ، Web Servise از XML برای گذر دادن داده ها بین سیستم ها استفاده می کنند.داده های تبادلی به طور عادی با XML نشانه گذاری می شوند که مطابق است با یک سیستم تشخیص مانند پروتکل دسترسی شئ ساده (SOAP).
پیغامهای SOAP می تواند بین اشیاءی که در زبان های متفاوت نوشته شده اند تبادل شود.این به این معنی است که برای مثال #C می تواند با Java ارتباط داشته باشد.این ارتباط حتی می تواند زمانی اتفاق بیافتد که اشیاء در محیط (OS) های متفاوتی اجرا شوند.
 
3.مدیریت محتوی

فایل های XML ذب طور یاده و با استفاده از المنت ها و خواص داده ها را شرح می دهد.آنها شیوه نمایش داده را تعیین نمی کنند .  در نتیجه ، اسناد XML یک راه عالی برای نشانه گذاری محتویات با یک روش جدا از پلات فرم و زبان ارائه می کند.استفاده از زبان هایی مانند XSLT ، اسناد XML می توانند به آسانی به اشکال مختلف از جمله HTML ، WML ، PDF و ... تغییر شکل دهند.
 

4.یکپارچگی وب (Web Integration)
لوازم هر روز بیشتر و بیشتر از XML پشتیبانی می کنند.این به برنامه نویسان وب امکان می د هد تا لوازم دیجیتال خود را با XML خوراک دهی کنند.
چرا داده های خام را مستقیما به لوازم بفرستیم ؟  انجام این عمل باعث می شود تا کاربر کنترل بیشتری بر روی نمایش داده ها داشته باشد.زمانی که داده ها احتیاج به مرتب سازی دوباره دارند یا باید به شکل دیگری نمایش یابند ، داده های XML می نوانند مستقیما در وسیله دستکاری شود بدون اتیاج به باز خوانی داده ها از سرور.به روز آوری های چند گانه می تواند انجام شود سپس کاربر می تواند سند XML را به سرور پس بفرستد برای فرآیند های لازم.
 
5.تنظیمات
سالهاست که برنامه های کاربردی از فایل های متفاوتی مانند ini. برای ذخیره تنظیمات استفاده می کنند .XML یک حامل عالی را برای نمایش و نشانه گذاری تنظیمات داده ها برای استفاده یک برنامه ی کاربردی ارائه می کند. با استفاده از کلاس های دات نت مانند XmlDocument و XmlTextReader ، داده های نشانه گذاری شده با XML به آسانی می تواند خوانده شود و در برنامه های کاربردی استفاده شود.


 

آیین دوست یابی

نمیدونم کتابهای دیل کارنگی رو خوندین یا نه؟کتابهای جالبی هستن و انقدر جالب نوشته شدن که معمولا آدم تا چند روز بعد از خوندن هم تحت تاثیرکتابه ولی متاسفانه معمولا این رویه ادامه پیدا نمیکنه .امروز سر فصلهای کتاب آیین دوست یابی رو براتون نوشتم یه نگاه بندازین بد نیست:

1-انتقاد،سرزنش و گلایه نکنید
2-تشویق صمیمانه و صادقانه نثار دیگران کنید.
3-در دیگران شوق انجام یک کار را برانگیزید.
4-به دیگران صمیمانه علاقه نشان دهید.
5-لبخند بزنید.
6-یادتان نرود که نام یک فرد از نظر او زیباترین و خوش لحن ترین چیزی است که میشنود.
7-شنونده خوبی باشید ،دیگران را تشویق کنید که در مورد خودشان با شما حرف بزنند.
8-در مورد علایق دیگران با آنها صحبت کنید.
9-کاری کنید که آدمها احساس کنند مهم هستند و اینکار را صمیمانه انجام دهید.
10-بهترین راه استفاده از بحث اجتناب از آن است.
11-برای عقاید دیگران احترام قایل شوید هرگز نگویید اشتباه میکنی.
12-اگر حق با شما نیست ، سریع و موکد آن را بپذیرید.
13-با روشی دوستانه آغاز کنید.
14-سایرین را به مرحله ای بکشانید که فورا بله بله بگویند.
15-بگذارید دیگران هر چه دلشان میخواهد حرف بزنند.
16-بگذارید دیگران احساس کنند نظری که ابراز میشود نظر خودشان است.
17-صمیمانه سعی کنید مسایل را از دید دیگری ببینید.
18-در مورد آرزوها و نظرات دیگران همدردی نشان دهید.
19-به انگیزه های شریف تر متوسل شوید.
20-نظرات خود را به شکل نمایشی نشان دهید.
21-حس مبارزه طلبی را در انسانها برانگیزید.
22-با تحسین و قدردانی صمیمانه شروع کنید.
23-توجه مردم را به اشتباهاتشان بصورت غیر مستقیم جلب کنید.
24-قبل از اتقاد از دیگران از اشتباهات خود بگویید.
25-بجای درخواست مستقیم دستور را به شکل سئوالی مطرح کنید.
26-بگذارید دیگری آبروی خود را حفظ کند.
27-پیشرفت دیگران را تحسین کنید.

 

زمانیکه خدا پدرها رو آفرید.....

 

When the good Lord was creating Fathers, he started with a tall frame.

A female angel nearby said, "What kind of a Father is that? If you're going to make children so close to the ground, why have you put the Father up so high? He won't be able to shoot marbles without kneeling, tuck a child in bed without bending, or even kiss a child without stooping"

God smiled and said, "Yes, but if I make him child size, who would children have to look up to?"

And when God made a Father's hands, they were large. The angel shook her head and said,"Large hands can't manage diaper pins, small buttons, rubber bands on pony tails, or even remove splinters caused from baseball bats."

Again God smiled and said, "I know, but they're large enough to hold everything a small boy empties from his pockets, yet small enough to cup a child's face in them."

Then God molded long slim legs and broad shoulders, "Do you realize you just made a Father without a lap?" The angel chuckled.

God said, "A Mother needs a lap. A Father needs strong shoulders to pull a sled, to balance a boy on a bicycle, or to hold a sleepy head on the way home from the circus."

When God was in the middle of creating the biggest feet any one had ever seen, the angel could not contain herself any longer. "That's not fair. Do you honestly think those feet are going to get out of bed early in the morning when the baby cries, or walk through a birthday party without crushing one or two of the guests?"

God again smiled and said, "They will work. You will see. They will support a small child who wants to ride to Branbury Cross or scare mice away from a summer cabin, or display shoes that will be a challenge to fill." God worked throughout the night, giving the Father few words, but a firm authoritative voice; eyes that see everything, but remain calm and tolerant.

Finally, almost as an after thought, He added tears. Then he turned to the angel and said, "Now are you satisfied he can love as much as a Mother can?"

The angel said nothing more.

~by Erma Bombeck~

بدون شرح> 

برده داری معاصر

دیروز فیلم آمیستاد رو دیدم به کارگردانی استیون اسپیلبرگ .فیلم در مورد برده های سیاهپوست ساخته شده بود و بسیار جالب بود.من قبلا هم چند تا کتاب داستان خوندم که در مورد برده داری باشه .برام خیلی خیلی جالب بود یه عده سیاهپوست اون ور دنیا داشتن بتا زن و بچه هاشون زندگی میکردن بعد یه عده سفید پوست مترقی !!! میان مثل حیوون اینا رو صید میکنن مثل حیوون سوار کشتی شون میکنن و یه زندگی فلاکت بار رو بهشون تحمیل میکنن .البته اینکه میگم مثل حیوون فکر میکنم یه مقدار بی انصافی باشه چون فکر نمیکنم با هیچ حیوونی این جور برخورد بشه.تو کشتی اونا رو تو بدترین شریاط نگهداشته بودن .تو یه جای سرد و نمکناک یه عالمه زن و مرد مجبور بودن که روز و شب رو همونجا سپری کنن .بودن زنهاییکه همونجا بچه های دورگه به دنیا  می آوردن و بچه هاشون هم معمولا زنده نمیموندن.شلاق و شکنجه و زنده زنده فرستادن برده ها به اعماق دریا هم جزیی از رفتار انسان متمدن در برخورد با این وحشی ها !!! بود. صحنه غذا دادن خیلی دردناک بود بدون اینکه ظرفی در کار باشه یه غذای بیخود رو می آوردن کف دستشون میریختن و فقط به سالمها غذا میدادن و مریضا رو میذاشتن که بمیرن.اون زمان قاضی های تحصیل کرده ای بودن که این برده ها به مرگ محکوم میکردن .بودن تحصیل کرده هایی که تو خونه شون برده نگه میداشتن.

برده داری هر چی که بود چندین و چند سال تو دنیا از طرف کسانیکه ادعای فرهنگشون میشد و خودشون رو برتر از سایر ملل میدونستن حمایت میشد.فکر میکنین من و شما اگه اون موقع بودیم مثل آبراهام لینکلن عمل می کردیم؟یا اینکه ما هم تو خونه هامون برده داشتیم؟به نظر من دومیه محتمل تره.الان تو دنیا برده داری به اون شکل وجود نداره ولی برده داری جنسی داره کولاک میکنه ولی کیه که ناراحت بشه کیه که عکس العمل نشون بده .واقعا خجالت آوره واقعا خفت باره .خیال نکنین این چیزا برای گذشته بوده و دیگه بشر مترقی شده و میفهمه .هر جا که پای منافع در میون باشه یه عده خوب بلدن خودشون و دیگرن رو توجیه کنن.لابد این روزا نمیشنوین که دختره از خونه خارج میشه و دیگه برنمیگرده .لابد نمیدونین که بعضیهاشون سر از کشورهای عربی در میارن .لابد نمیدونین که بعضیهاشون بعد از اینکه بهشون تعدی میشه تیکه تیکه میشن و جسد آش و لاش شدشون چند وقت بعد تو حومه شهر پیدا میشه .شاید نمیدونین ....... حتما بلا باید سر خودتون بیاد تا عکس العمل نشون بدین؟؟؟ خجالت هم خوب چیزیه .عیب نداره خودتونو فریب بدین .اون احمقهایی که میرن و خاطرات یه روسپی رو از تو وبلاگش میخونن و باعث میشن که وبلاگ اون روسپی پر خواننده ترین وبلاگ فارسی بشه خیلی هاشون تحصیل کرده هستن .خیلی هاشون ادعاشون هم میشه شاید بین خود شما هم باشن من که وبلاگ این بابا رو ندیدم ولی وبلاگهای مشابه رو دیدم .آدم خیلی باید فهمیده باشه اگه ادعا کنه که مسایل جنسی براش حل شده است نه؟ یه لحظه هم به این فکر نکنین این جامعه فاسد ما به کدوم سمت میره ها خب؟ یه لحظه هم به این فکر نکنین که اون کثافتی که تو وبلاگش مخ زنی و ... آموزش میده و از قضا کلی احمق وبلاگشو میخونن چه تاثیری میتونه تو اجتماع داشته باشه.نمیدونم شاید خیلی ها استقبال هم بکنن .ببینم از اینکه یه روز خواهر یا مادرتونو ببرن بهشون تجاوز کنن و بغل جاده ولشون کنن هم استقبال میکنین؟ از چی می ترسین از اینکه یه عده شما رو به کوتاه فکری و عقب موندگی متهم کنن؟ اون ابلهی که داره سکس رو تو جامعه رواج میده خیلی دیدش بازه نه؟اونی که میگه از هر موقعیتی تو مترو اتوبوس و تاکسی و این ور اونور باید بهره برد.اونی که تو نوشته هاش از هر نگاهی تعبیر بد میکنه .اونی که تو قصه هاش خوب بلده زن و مرد و پیر و جوون رو باهم جفت کنه.اونی که داره به جوونها یاد میده اگه دختر خاله تون اومد خونه تون چه کنین و چه نکنین.لازم به گفتن نیست که این قبیل اشخاص کارشون درسته و کسانیکه با اینها مخالفت کنن یه سری اشخاص مرتجع و عقب مونده ان.این قضایا ارتباطی با دین و اینها هم نداره یه عده خوب از دین ستیزی یه سریها سو استفاده کردن و هر چیزی رو میخوان به اونا غالب کنن از همین راه عمل میکنن.

به نظر میاد خیلی وقتها سکوت هم خودش یه جور خیانته .از همه تون خواهش می کنم واضع شفاف داشته باشین .اگه شما هم با من هم عقیده هستین بذارین بقیه هم بدونن .بابا جون یه زمانی که خیلی هم دور نیست و خودتون هم خاطرتونه صحبت کردن از یه سری مسایل خیلی زشت بود الان شده نقل محافل .حساسیت ها همینجوری کم میشه . خواهشا اگه تو زندگی شخصیتون کاری میکنین نیایین با افتخار برای بقیه تعریف کنین.مگه اینکارا افتخار داره؟ چرا ما فکر میکنیم هر چی بیشتر شبیه غریبها باشیم متمدن تریم؟ اگه دنباله رو تمدن غرب هستیم باید چند وقت دیگه برای همجنس بازا مدرسه دایر کنیم و انقدر اونا رو به رسمیت بشناسیم که دستشون بچه بدیم ببرن تربیت کنن اصلا هم از خودمون نپرسیم که اون بچه چه جوری تربیت میشه.