زن=جنس دوم؟
و خدا انسان را آفرید .داستان ما از همین جا شروع میشه یعنی درست از زمان خلقت بابا آدم و ننه حوا .ما اینجا یه سئوال داریم که میخوایم بهش جواب بدیم :اینکه آیا زن جنس دومه؟ یعنی آیا مرد برتر از زنه؟ با ما همراه باشین. اونایی که میخوان نظریه برتر بودن مرد رو به دیگران بقبولونن از خلقت آدم و حوا شروع میکنن و میگن اصلا خلقت حوا بخاطر آدم بوده!!! این حرف توجیه عقلی نداره چیز دیگه ای که بهش اشاره میشه اینه که گفته میشه اول آدم خلق شده بعد میدونم از دنده کجاش حوا رو خلق کردن اصلا فرض کنیم حوا بعد از آدم خلق شده باشه اینم چیزی رو عوض نمیکنه چطور وقتی قضیه برعکس میشه و تو این همه سال همه انسانها از زن متولد میشن چنین نتیجه ای گرفته نمیشه ؟ بذارین یه مقدار دقیق تر به قضیه نگاه کنیم اگه زن بخواد جنس دوم باشه لابد مقایسه ای بین زن و مرد صورت گرفته (که همینطوره) بذارین این قضیه رو از جنبه های مختلف نگاه کنیم .از جنبه فیزیکی زن جثه ضعیف تری داره .زندگی در گذشته بسیار سخت بود مردها باید به شکار میرفتن اونم با وسایل بسیار ابتدایی .ظاهرا همونجا کارها تقسیم میشه و زنها مسئول کارهای خونه میشن .تبریک میگم خونه نشینی شروع شده .عامل دیگه ای که موجب خونه نشینی زن میشه مسئله بارداری اونه .لابد مطلع هستین که قدیم بخاطر نبود دانش و وسایل تنظیم خانواده زنها دقیقا تا سن یائسگی شون مکرر باردار بودن .اینه که مسئولیت خارج از خونه رو اصولا نمیشد به چنین زنی محول کرد .زنان قدیم سنبل زایش بودن بهمین خاطره که یه سری از خدایان رو که با آفرینش و زایش سر و کار داشتن زن در نظر میگرفتن . حالا که زن خودش هم قبول کرد خونه بشینه بهتره تربیت بچه ها هم بالطبع با اونه چون مسئولیتهایی که دختر و پسر در آینده خواهند پذیرفت با هم فرق میکنه تربیتشون هم با هم فرق میکنه پسر از همون کودکی تشویق میشه که خلق و خوی مردونه داشته باشه و به دختر یاد میدن که چطور یه کدبانوی خوب باشه . از منظر اقتصادی زن تو تاریخ بطور کلی نیازمند مرد بوده چون در قبال کاری که تو خونه انجام میداده پولی دریافت نمیکرده که بخواد با اون تامین مالی بشه و شغل دیگه ای هم نداشته .به تدریج کارهای طرفین اسم وظیفه رو به خودشون میگیره اینه که بحث پرداخت پول در قبال انجام وظیفه هم منتفیه . دینگ دینگ مردان تو طول تاریخ به تدریج پولدار میشن تمدن بشری پیشرفت کرده و مردم میتونن با هم داد و ستد کنن و میتونین مال و اموالشون رو ذخیره کنن .داستان پولدار و فقیر هم خیلی وقته شروع شده .مردهای پولدار خیلی چیزها میتونن بخرن .مردهای پولدار از زنهای خوشگل خوششون میاد.مردهای پولدار زنهای خوشگل رو میخرن .زنها خرید و فروش میشن .کی میخره؟ کی میفروشه؟ مردان!!! حالا این مرها هستن که تصمیم میگیرن دخترشون با کی باید ازدواج کنه .چند وقت میگذره حالا دیگه این دید دنیا رو فرا گرفته مردها خیال میکنن زنها بخشی از اموال اونا هستن . مردها برای پیاده کردن خواسته هاشون هیچ وقت مشکل نداشتن حتی اگه اون خواسته با خیلی چیزا در تضاد باشه خیلی راحت با پولی که داشتن تونستن خونه های فساد بیشمار تو سرتا سر دنیا راه بندازن و با یه عده رو با بدترین وضع اونجا مجبور به کار کنن .از منظر مذهبی همیشه کوته بینها و ساده اندیشها اینکه هیچ پیامبر زنی ظهور نکرده رو دلیل بر این دونستن که نزد خدا هم زن جنس دومه و خدا هم به برتر بودن مرد اذعان داره .اینکه مثلا تو قرآن برای خودش از ضمایر مذکر استفاده میکنه . تو مذاهب مختلف مسیحی یهودی ،بودایی و اسلام توصیخ شده که در روابط با زنها حواستون جمع باشه .توصیه ای که شده در مورد نوع رابطه است ولی برداشت ساده انگارانه دیگه ای شده . از لحاظ دینی مرها خودشون رو قیم زنها دونستن و زنهایی که تا دیروز جزو مال و اموال بودن حالا یه حاکم دینی هم تو خونه پیدا کرده بودن .تو جامعه حساسیت نسبت به زنها خیلی بالا رفت اگر گناه مشابهی از زن و مرد سر میزد گناه مرد بسرعت به فراموشی سپرده میشد ولی گناه زن تا انتهای عمر لکه ننگی بود بر پیشانی خودش و خانواده اش .زنها تو طول تاریخ نه تنها نتونستن از حق و حقوق همجنسان خودشون دفاع کنن بلکه خودشون عاملی شدن برای اینکه حق و حقوقشون هر چه بیشتر پایمال بشه .زن موفق هم تعریفی مردانه داشت (و دارد؟) از جنبه روحی زنها روحی بسیار لطیف تر از مردها داشته و دارن سلیقه مردونه و زنونه کلی با هم فرق داره در حالیکه داشتن ضعف زن (منظورم ضعف جسمی نیست ) برای شوهرش ناراحت کننده نیست ولی زنها اکثرا دوست دارن شوهری مقتدر و کاردان داشته باشن . شاید مردها هیچوقت نخواستن زنها قدرت بگیرن چون به محض اینکه قدرت گرفتن به تقابل با اونها پرداختن . از منظر اجتماعی مجموع مسایلی که مطرح شد خود زن رو هم به این باور میرسوند که جنس دومه .این باور هنوز هم وجود داره .نه تنها در ایران بلکه در همه جهان .اینکه زنها نمی تونن رو خودشون هم بعضا باور کردن . زنها برای اینکه بتونن نیاز به شرایط روحی دارن که مردها در طول هفت هزار سال تاریخ کسب کردن.حریف گردن کلفتیه نه؟ مهمترین نقطه ضعف زنها شاید همونی باشه که گفتم نمیتونن با همجنسهای خودشون مشارکت بکنن .الان جامعه ما فرصت خوبیه برای زنها که خودشون رو نشون بدن .اینکه درصد بیشتری دختر تو دانشگاه قبول شدن خوبه ولی متاسفانه حاصل درس خوندن انفرادیه .تشکلهای زنونه فرگیر تو جامعه وجود نداره .فرض کنیم زنها به یه قانون ضد زنونه که مثلا مجلس میخواد تصویب کنه اعتراض دارن و میخوان یه تجمع داشته باشن اگه فراخوان بدن چند نفر زن تو اون تجمع شرکت میکنه؟ باورتون میشه که تعداد آقایون تو اون تجمع بیشتر خواهد بود؟ خانمها بد نیست که روی گروههای زنونه کار کنن .خیلی جالب بود یه دفعه کنسرت یه گروه موسیقی رو دیدم همه شون دختر بودن .من نمیگم تفکیک جنسی باشه .ابدا .منظورم اینه که زنها برای اینکه باورشون بشه که میتونن احتیاج دارن که با چشم خودشون ببینن . یه سایت زنونه بزنین و به همه اعلام کنین که کل مطالب این سایت رو خانمها مینویسن طراحی و نگهداریش هم با خانمهاست . تو همین وبلاگها بگردین ماهی یه بار قرار وبلاگی دخترونه بذارین (البته اگه پسرهای سریش بذارن) و مطئن باشین کم کم تعدادتون زیاد میشه بعد که تعدادتون زیاد شد کم کم میتونین کارهای دیگه ای با این گروه انجام بدین . یکی از تفاوتهای زنها و مردها اینه که بعضا مردها یاد گرفتن که چطور نقطه ضعفشون رو به نقطه قوت بدل کنن ولی زنها نه .همه تون دیدین که پسرها برای درس خوندن چقدر تنبل هستن و درس نمیخونن و تو دانشگاه نمره شون هم از دخترا کمتر میشه .ولی در عین حال که تنبل هستن رلکس هم هستن و توی کار هم این آرامش رو با خودشون میبرن یا اینکه خیلی جاها این تنبلی باعث میشه روشهای نوین ابداع کنن .اصلا بشر اگه تنبل نبود که اختراع نمیکرد .اختراع کرد چون میخواست راحت باشه . دید جنس دومی همچنان نسبت به زن وجود خواهد داشت مگر اینکه شرایط فرق بکنه و مطمئن باشین مردها شرایط رو عوض نمیکنن مگر اینکه به نفع خودشون باشه (مثلا اومدن به زنها آزادی دادن لختشون کردن که خودشون کیفش رو ببرن ) .اگه فرصت دارین رو این مسایل ار کنین: جنبش زنان تو دنیا تا حالا چه دستاوردهایی داشته؟ زندگی نامه زنهای موفق جهان رو بخونین .در مورد گروهها و تشکلهای زنان تو ایران تحقیق کنین و عضو یکی شون بشین .اگه چنین چیزی وجود نداره؟؟؟؟ ایجادش کنین.
Group
گروه یکی از بی معناترین واژه هاییه که میشه تو زبان فارسی پیدا کرد . ما تو کارگروهی ضعیف نیستیم بلکه توی گروه هم به دنبال منافع شخصی خودمون هستیم . عضویت در گروه علی القاعده باید برای دستیابی به اهداف گروه باشه ولی در مورد ما این قضیه صدق نمیکنه . اگر قراره عضو گروهی بشیم باید به آرمانهای اون گروه معتقد باشیم آیا جای تاسف نداره وقتی می بینیم یه عده صرفا برای برخوردار شدن از یه سری مزیتها یا برای ارضای یه سری امیال عضو تشکلی مانند بسیج میشن ولی هیچ اعتقادی به جایگاه خودشون ندارن؟ من اصلا با این کاری ندارم که فلسفه تشکیل بسیج چی بوده و اصلا چیکار میکنه بحث اینه که اگر من میخوام عضو گروهی به نام ایکس بشم باید این موضوع با افکار من سنخیت داشته باشه و گرنه قطعا به گروه هم لطمه میخوره .
جامعه طبقاتی و فرصت های اجتماعی نابرابر پیامدهای منفی زیادی رو تو سالهای گذشته با خودش به همراه داشته . شاید یه کودک اینها رو درک نکنه ولی به محض اینکه به دوران نوجوانی برسه این قضایا همیشه براش بصورت سئوال باقی میمونه و بسته به جوابی که به خودش میده حالات روحی متفاوتی درش پدیدار میشه . فحشا –دزدی و از همه بدتر ریا از جمله مواردی هستن که شخص برای رسیدن به اونچه که حق خود می پنداره ، بهشون متوسل میشه . ریا و چاپلوسی و تملق رو که خود شخص نوعی زرنگی میدونه رو همه جا خودتون دیدین و حتما حالتون هم بهم خورده (جالب اینجاست که خیلی از اوناییکه میگن حالمون بهم میخوره خودشون اینکاره هستن!!!) این رفتارها بدجوری داره میره نو خورد نسل جدید .چه کشوری میشه ایران . واقعا از این بابت متاسفم.
راستی عیدتون هم مبارک
لینکهای امروز
گالری عکس بچه برای بچه دوستها
کلیپ فلش: دموی آلبوم آدم فروش شادمهر-پاپ فاذراز گروه بلک کتس."از تو" بدون کلام
عکس از مراسم عجیب در هند
دیدار ولیعهد بریتانیا با خاتمی –عکسهای دیدار-سایت ولیعهد انگلیس
نوزاد دو سرپس از تولد جان باخت
'اعتراف دانشمند پاکستانی به همکاری اتمی با ایران'
بمب‌های کوچک اتمی اوکراین در دستان القاعده
تأملی در آذین‌بندی‌های سنگین دهه فجر
ناگفته های انتخاب رهبر انقلاب (مصاحبه هاشمی رفسنجانی با کیهان)
ازنصب تاعزل آیت الله منتظری(مصاحبه هاشمی رفسنجانی با کیهان)
تحریم انتخابات یا استراتژی سه‌گانه
گزارش «فیگارو» از نفوذ خزنده ایران در عراق
مرتفع‌ترین کیک جهان در ساری
انتقاد شدید مشرف از ایران و لیبی
جمعیت دختران فراری، 20 برابر شده است
شرایط معافیت چاق‌ها و لاغرها از سربازی
کلهر و شجریان نامزد دریافت جایزه جهانی
کاسترو: نخست‌وزیر اسپانیا «مدیر فاحشه‌خانه» است
پسر معتاد، جسد پدرش را در یخچال منزل پنهان کرده بود
مردی که خود را بار زد !!
بازهم خشونت علیه زنان سقط جنین با جوهر نمک!!!
چرا؟
قدیمها اعتقاد داشتن آدم باید سختی ببینه تا ساخته بشه .نمیدونم مردم قدیم هم اندازه ماها استرس و نگرانی و اینها داشتن یا نه؟ من که اینطور فکر نمیکنم یعنی کافیه با چندتاشون صحبت کرده باشین تا دستتون اومده باشه که تا چه اندازه راحت زندگی میکردن !!! البته به این واقف هستم که هر دوره ای شرایط خاص خودش رو داره ولی با این حال معتقدم برخی رویکردهای اساسی تو زندگی تو دوره های مختلف تفاوت فاحشی پیدا کرده مثلا دیدی که در مواجهه با مشکلات وجود داره . چرا ماها در مواجه بامشکلات انقدر ترسو شدیم؟ چرا همیشه از دست مشکلات فرار میکنیم؟ آیا تواناییهای خودمونو هنوز نشناختیم؟ آیا توانایی اینو نداریم که تخمین دقیقی از مشکلاتی که برامون پیش میاد داشته باشیم؟ عادت کردیم همه کارامونو دیگران بکنن و بعضی وقتها حتی توقع داریم مشکلات ما رو هم دیگران حل کنن.چرا ناکامیهامونو خودمون گردن نمیگیریم؟ چرا همیشه دنبال بهونه ایم؟ چرا لفظ "اگر" و " مگر" ورد زبونمون شده؟ چرا انقدر کم طاقت شدیم؟
لینکهای امروز
انواع تستهای روانشناسی
چند تا آهنگ فرانسوی بصورت فلش
قابل توجه پیرذهنهایی مثل خودم :سایت یادآور
یه دختر ایرانی ملکه زیبایی آلمان شده
کلیپ فلش:خونه مادربزرگه.تو این زمونه
در مورد فیلم "خانه ماسه و مه " فارسی - انگلیسی
نامه اصلاح طلبان ایران به آیت الله سیستانی
برگزاری انتخابات:وقتی همه نگاهها به خاتمی دوخته می شود
انتظارات متحصنین از دولت
ورود 2 میلیون شبح به انتخابات تهران
گزارش تصویری از آنچه رقص روی یخ دختران ایرانی خوانده میشود
اظهارات در خور توجه روح الله حسینیان
آمریکا:ایران درحال غنی سازی پیشرفته ترازنطنزاست
ژاپنی ها برای جلب رضایت عراقی ها سبیل میذارن
اسراییل به تاسیسات اتمی پاکستان حمله میکند؟
گفتگوی حسین درخشان (نویسنده وبلاگ سردبیر خودم) با بلاگز کانادا
یه نوشته طنز:یادداشتهای یک سوسیس
جانشینان کوروش و داریوش غاصب (تحلیل تاریخی)
راهنمای پاسخ به تماس تلفنی دیگران
یادداشتهای یک تاکسیران
یه چیز دیگه که امروز بهش برخوردم نوشته ای بود که تو وبلاگ "یکی بو یکی نبود " خوندم .ماحصل بحث این بود که "آیا دوستی هم تاریخ مصرف داره یا نه؟" این بحث به خودی خود جذاب بود ولیکن خوندنش باعث شد به یه سری مسایل دیگه هم توجه کنم از جمله اینکه اصلا چی میشه که دوستی ها کمرنگ میشن ؟غالبا این اتفاق انقدر آهسته پیش میاد که شاید اصلا متوجهش هم نشیم .برای شروع یه دوستی چه چیزهایی مورد نیازه؟ در اغلب موارد وجود یک سری مشترکات و تفاهم در مورد یه سری مسایل بخصوص موجب دوستی میشه بعضی وقتها شرایط مکانی و زمانی موجب آشنایی شما با کسی میشه شاید بهتر باشه بین آشنایی و دوستی تفاوت قایل بشیم .همونطور که گفتم دوستان با هم مشترکاتی دارن حالا ممکنه با گذشت ایام از لحاظ فکری در هر شخصی تغییراتی رخ بده که بعضی اوقات دامنه این تغییرات مشترکات رو هم در بر میگیره. بعضی وقتها هم با گذشت زمان تضادهایی بروز میکنن که تا اون زمان اصولا مطرح نشده بودن مثلا شما و دوستتون از بچگی با هم دوست بودین بعد به سن بلوغ میرسین و مسایل خاص اون دوره در اینجا هر یک از شا رویکرد خاص خودش رو به زندگی داره که شاید مورد تایید دیگری نباشه یکی دوبار طرفین سعی میکنن این تضادها رو به روی هم نیارن ولی وقتی این احساس بهشون دست میده که از بودن با هم دیگه لذتی نمی برن دیگه دلیلی هم نمی بینن که مثل گذشته با هم دوست باشن لذا به مرزهای "آشنایی" بر میگردن و هر دو همونجا مستقر میشن. موضوع میتونه بصورت تضاد هم مطرح نشه .شبنم دختریه که خیلی به مد روز و آرایش و لباس و این چیزا علاقه داره تو محیط دانشگاه با شیدا آشنا میشه که اونم کشته مرده این بحث هاست وقتی با هم آشنا میشن حس میکنن گم شده خودشونو پیدا کردن حالا دیگه این دو تا رو نمیشه هیچ جوری از هم جدا کرد یه کم که میگذره و از اخلاق هم با خبر میشن مشترکات بیشتری پیدا میکنن که موجب میشه دوستی شون عمق بیشتری پیدا کنه .چه خوب خانواده هاشون هم همسطح هستن دیگه از این بهتر نمیشه .چند سال میگذره شیدا درس رو ادامه نداده و مشغول کاره شبنم درسش رو ادامه داده و دوستان دیگه ای پیدا کرده ضمن اینکه ازدواج هم کرده چند وقت پیش یه سری اتفاقاتی براش افتاده که دیدش رو نسبت به زندگی عوض کرده راستش رو بخواین دیگه اون بحثهایی که قبلا با شیدا میکردن براش بچه گونه به نظر میرسه البته هنوز هم از اونا به عنوان یه خاطره خوش یاد میکنه ولی تمایلی نداره که زندگی الانش رو هم صرف همون بحثها بکنه .شیدا ولی نه تو محیط کاری هم چند تا دوست هم فکر خودش پیدا کرده و به این فکر میکنه که اونا رو هم با شبنم آشنا کنه ...از اونا به عنوان یه خاطره خوش یاد میکنه ولی تمایلی نداره که زندگی الانش رو هم صرف همون بحثها بکنه .شیدا ولی نه تو محیط کاری هم چند تا دوست هم فکر خودش پیدا کرده و به این فکر میکنه که اونا رو هم با شبنم آشنا کنه ...
لینکهای امروز
یه کلیپ فلش آرامش بخش!!!
با مونا لیزا بازی کنین
کلیپ فلش:عسل بانو با صدای سیاوش قمیشی
عکسهای مدونا از کودکی تا حال
آلبوم عکسهای "زیبا بروفه"
برین تو کار مدیتیشن
هری پاتر به فارسی
کاریکاتورهای شبکه الجزیره
عکسهای کنسرت گروه آریان در هامبورگ
سایت دکتر علی شریعتی
استعفای نمایندگان و بحران درکشور
مخالفت شورای نگهبان با کاهش خدمت سربازی
صدای مجله فرانت پیج هم در اومد:برده داری جنسی در ایران
اولین پاتیناژ بعد از 25 سال
برنامه "مقابله با آزار جنسی کودکان" در فرانکفورت
زنهای ایرانی رو تو عراق میدزدن
وزیر بهداشت بخاطر اعتقاداتش نمیتونه به روسپیها آموزش بده
حجابی بر مشکلات زنان
کلاه (داستان)
یک زن ایرانی در رشته علوم پرفسور شد
همه چیز در مورد مسابقات کشتی کج(انگلیسی)