دختر شایسته

بیست قرن پیش دنیا انقدر پیشرفت نکرده بود ولی دنیا اون وقع هم خوشیهای خودش رو داشت . اون روزها هم زن بود شراب بود عیش و نوش دنیا بود . اون موقع هم یه عده پولدار محسوب می شدن و عده ای دیگه به نون شبشون محتاج بودن . اون موقع هم زیبارو تو دنیا زیاد بوده و …خلاصه زندگی جریان داشته درست مثل حالا . یه دختری بود که کاری به کار هیچ کس نداشت نه پاچه هاش رو از شلوار کوتاهش میداد بیرون ، نه جلوی موهاش رو شرابی رنگ می کرد و نه اعتنایی به چشم و ابرو انداختن پسرهای خوشگل محلشون می کرد یه جورایی غیرعادی بود معلوم نبود تو دنیا دلش رو به چی خوش کرده بیشتر وقتش رو صرف عبادت خدای نادیده می کرد همون که ما هم هر وقت کارمون گیره به یادش می افتیم . بیست قرن پیش تصمیم گرفتن تو کل دنیا مسابقه انتخاب دختر شایسته رو برگزار کنن . خیلی ها داوطلب بودن دخترهای خوشگل و باسوادی که چند مدل رقص بلد بودن آیین دلبری رو فوت آب بودن و از نظر خودشون خیلی چیزها می دونستن . این مسابقه بهونه ای بیش نبود می خواستن یه دختری شایسته پیدا کنن انقدر شایسته که بتونه گوشه ای روح حق رو که قرار بود در طفلی متجلی بشه نگهداری کنه . فرشتگان الهی مامور شدن کل زمین رو بگردن . حسابش رو بکنین اون همه دختر . بلاخره پیداش کردن . مریم صلاحیتش رو داشت .همون دختر گوشه گیر. چرا درگاه خدا باید انقدر عجیب و غریب باشه ؟ معیارهای زمینی جایی در بارگاه خداوند ندارند . هر کس به اندازه ظرفیت وجودیش می تونه از نعمتهای خدا برخوردار بشه اگر کسی بیش از ظرفیتش چیزی برداره خودبخود براش حکم عذاب رو پیدا می کنه .

مسیح اومد و قبل از اینکه پیامبر بشه بعنوان یه نجار ساده میون مردم زندگی کرد .بعد به پیامبری رسید و برای کاخ نشینهای متمدن پیام انسانیت آورد ! لابد کاخ نشینها از اینکه یه نجار بخواد به راه راست هدایتشون کنه کلی خندیدن . اونها خودشون رو متمدن می دونستن هر چند که برده ها و گلادیاتورهاشون رو جلوی حیوانات وحشی می انداختن .روحانیون دینی دسته دیگری بودن که در مقابل عیسی مسیح قدعلم کردند و در نهایت موجبات به صلیب کشیده شدن او رو فراهم آوردن . ماجرای به صلیب کشیدن مسیح مثل ماجرای کربلا انعکاس گسترده ای در سرزمینهای اون دوران و تاثیر چشمگیری در گسترش دین مسیحیت داشت تا به اونجا که به مسیحی ها صلیبیون هم گفته می شد .صلیب سمبل دین مسیح شد و در اماکن مذهبی و حتی روی گورهای مسیحیها هم قرار داده شد .

 

 

امروز خیلی از راننده اتوبوسها تو تهران اعتصاب کرده بودن .من که نفهمیدم چرا ولی مردم تو صفهای طویل استاده بودن بلکه همون چند دستگاهی که غاطی اعتصابیون نشده بیاد سراغشون . باید منتظر موند و دید دولت چه واکنشی نشون میده . اگر اعتصابگرها به خواسته شون برسن بیم این وجود داره که باقی اقشار ناراضی جامعه هم برای رسیدن به خواسته هاشون از این ابزار بهره بگیرن .تشدید این قبیل اعتصابها به سهولت میتونه جو جامعه رو بهم بریزه و شورشهای خیابانی رو در پی داشته باشه .در شهری مثل تهران این قبیل شورشها اگه همه گیر بشه به سادگی قابل مهار نیست و تبعات خاص خودش رو در پی خواهد داشت لذا به نظر میرسه بهترین راه این باشه که در کوتاه مدت کاری کنن که کسانیکه اعتصاب کرده بودن از عمل خود به غلط کردن بیفتن و در دراز مدت مشکلات اون قشر خاص جامعه رو حل کنن تا زمینه نارضایتی از بین بره .

 

اگر دنبال سایتهای فارسی هستین که فیلمهای روز جهان رو معرفی کرده باشن این وبلاگها رو از دست ندین :

هنر هفتم

شاهکار هالیوود

برداشت دوم

 

فیلتر شدن سایت روز برای من یکی اتفاق میمونی به حساب میاد قبلش کلی از وقتم رو صرف خوندن مطالبش می کردم هر باتر که به اینترنت وصل میشدم نمی تونستم جلوی وسوسه خوندنش رو بگیرم .

 

+ نشاطی که در نتیجه غم دیگران حاصل شود گناه است ............برتولت برشت

+ آنجا که عشق نمی یابید ، عشق ارزانی کنید .عشق خواهید یافت ..........یوحنا

+ وقتی آنچه داریم می بخشیم ، آنچه را نیازمند آنیم دریافت خواهیم کرد ........داگلاس لاونس

سی یکصد و سی

متاسفانه باز هم حادثه و باز هم قربانیش شهروندان بی گناه . نمی دونم عمر مفید این هواپیماها چقدره ولی اینو می دونم که اینا زمان شاه خریداری شدن و الان حداقل سی سال از عمرشون می گذره . من پارسال وقتی میخواستم بیام مرخصی با یه دونه از همینا اومدم این اتفاق می تونست پارسال برای من افتاده باشه ولی مثل اینکه فعلا عمرمون به دنیاست  . الانم کاری نمی تونیم بکنیم جز اینکه تاسف بخوریم برعقب موندگی سرزمینمون و تسلیت بگیم به خانواده هایی که چنین آسان داغدار عزیزانشون میشن .

کشته شده های حادثه دیروز شهید اعلام شدن . خوشحالم که عده ای تو کشور هستن و می تونن با عالم غیب در ارتباط باشن و لاقل بعد از اینگونه خرابکاری ها به اطلاع مردم برسونن وضعیت کشته ها در اون دنیا به چه نحویه . پارسال هم کشته شدگان مسجد ارگ به درجه رفیع شهادت نایل شدن . دیگه بهتر از این چی میخواین تو کشوری زندگی می کنین که درسته توش اصول ایمنی رعایت نمیشه و امدادی هم عملا وجود نداره ولی لااقل اون دنیاتون رو تضمین می کنن . خداوند خودش نگهدار این عزیزان باشه ! امروز که تلویزیون تماشا می کردم طوری برنامه ساخته بودن انگار که طرف باید از خداش هم می بوده که با این هواپیما بره و این حادثه براش پیش بیاد . نمی دونم مسایل رو دارن از چه کانالی توجیه می کنن . تو احادیث داریم اگر کسی برای کسب روزی حلال از خونه اش بزنه بیرون و کشته بشه شهیده داریم که دانشمندان مقامی بالاتر از شهیدان دارن ولی اینا دلیل نمیشه وقتی یه نفر بیرون ازخونه اش مرد بگیم شهید شده یا اگر یه دانشمندی از دنیا رفت بگیم ابرشهیده ! ضمن اینکه مثلا داریم گناه غیبت از زنا هم بیشتره آیا تا حالا شده یه نفر رو بخاطر غیبت کردن سنگسار کنن؟ چرا عده ای این حق رو به خودشون میدن که تو کارهای اون دنیایی ملت هم ابراز نظر کنن .مطابق معمول هم رییس جمهور تو پیام دادنش عجله کرد و از لفظ شهید استفاده کرد (رییس جمهور یک ماه قبل از اونکه خانم مرکل صدراعظم آلمان بشه صدر اعظم شدنش رو بهش تبریک گفته بود !) ولی پیام رهبری اشره ای به مسئله شهادت و این قبیل صحبتها نداشت. آیا درسته بیاییم از این طریق بصورت کاذب آلام مردم رو تسکین بدیم و اصل ماجرا و اونی رو که باید بهش توجه کنیم رو مثل همیشه از یاد ببریم؟ یه نکته دیگه هم حساب ویژه ای که سازمان صدا و سیما همیشه برای خودش باز می کنه .اگر در این حادثه افراد دیگری ولو نخبگان جامعه از دست رفته بودن چنین بازتابی در جامعه نداشت ولی هربار به نحوی سازمان صدا و سیما در قضیه ای حضور داشته باشه نتیجه کار متفاوت خواهد بود . از همه این حرفها گذشته برای همه کسانیکه از دست رفتن  چه کسانیکه تو هواپیما بودن چه کسانیکه رو زمین بودن با هر عقیده و مرامی از خداوند منان طلب بخشش و مغفرت می کنم .

آلودگی هوا این چند روزه تو تهران داره بیداد می کنه . دیروز که از پادگان می اومدم حدس زدم ناچار بشن تعطیل رسمی اعلام کنن . نفس که می کشیدی می فهمیدی داری دود تنفس می کنی . بعضی جاها هم که چند متر اونطرف تر رو به سختی می دیدی . عجب شهر باحالی داره میشه این تهران . خیلی دوست دارم ببینم چند سال دیگه چه وضعیتی پیدا می کنه .

یه عمر مردم رو خوشحال کرده بود ولی امروز خیلی ها رو ناراحت کرد خدایش بیامرزد

منوچهر نوذری  

  

ادای منو در میاری؟

 میگن مستحبه در صورتیکه می خواین رزومه انگلیسی تهیه کنین سری به اینجا بزنین !

 

آقا این گداها هم مثل اینکه ما رو ول نمی کنن . تو راه پادگان که شونصد تاشون رو می بینم و از شما چه پنهون تا حالا چند بار دست به جیب شدم . اون روزی گذرم افتاده بود آریاشهر حول و حوش میدون پسرکی خردسال خودش رو میون ملت این ور و اونور می کرد و ازشون میخواست که یه دونه از دعاهایی که همراهشه بخرن . من اول نمی خواستم چیزی بسلفم ولی بعد وجدان شیر فرهاد اومد سراغم و خلاصه پولی دادم و دعا رو گرفتم بعد وجدان خودم بیدار شد و مجبورم کرد یه بسته آدامسی که تو جیبم بود بدم به پسرک که مبادا چینی تنهاییش ترک بردارد ! امروز مطلب گدایی مدرن رو می خوندم دیدم خیلی از این موارد به تورم خورده (بهتره بگم من به تور خیلی هاشون خوردم ) بعد دیدم شاید اگه آدم به این بچه کوچیکها کمک نکنه بهتر باشه چون پول که تو جیب اینها نمیره یه آدم عوضی اونها رو مجبور کرده بیان گدایی کنن اگه به این بچه ها پول بدیم طرف میره چند تا بچه دیگه هم پیدا می کنه تا بیشتر سود کنه .

 

یه توضیح در مورد جملاتی که در انتهای پستهام میارم بدم . این جملات رو من حین خوندن کتابها و یا وبگردیهام پیدا کردم و ته دفتر خاطراتم نوشتم چون از نظر خودم با معنا بودن ، بد ندیدم با خوانندگان احتمالیم ! در خوندنشون شریک بشم .

 

Mirroring عملی است که در NLP بسیار مورد استفاده قرار می گیره و معناش اینه که رفتار طرف مقابل را مانند آیینه به خود او برگردونید . این موضوع در مورد اعمال فیزیکی نظیر طرز نشستن طرف ، لحن صدا ، نحوه حرکات و ... هم صدق می کنه . اگر در اطرافیانتون کسی هست که به راحتی نمی تونین باهاش ارتباط برقرار کنین توصیه می کنم Mirroring را در موردش امتحان کنین . وقتی اخلاق و رفتارتون شبیه کسی بشه طبیعیه که شخص باهاتون راحت تر خواهد بود . من خودم بدون اینکه از این مطلب اطلاع داشته باشم سالیان سال اینکار رو می کردم و می کنم . کافیه یه مدت پیش کسی باشم ناخودآگاه چیزهایی رو که گفتم تقلید می کنم !

 

خب این NLP که گفتی یعنی چه ؟ یعنی برنامه ریزی عصبی کلامی Neuro Linguistic Programming

 

آیا می دونستین بسیاری از مردم هنگام به یاد آوری بو سوراخهای بینی شون رو گشاد می کنند درست همونطور که وقتی مزه تمرهندی رو بخاطر میارن دهانشون آب میفته و وقتی یاد چیز ترسناکی میفتن چشمهاشون می گرخه .نتیجه رو تو پاراگراف بعدی بخونین !

 

اگر از شخصی سئوالی پرسیدید که مربوط به یک برنامه حرکتی است می توانید به قسمتهایی از بدن آن شخص که برای دستیابی به اطلاعات باید از آنها استفاده کند ، نگاه کنید . مثلا وقتی از کسی می پرسین وقتی دست میده کدوم دستش رو دراز می کنه قبل از اینکه بگه راست دست راستش عکس العمل نشون میده انگار که جواب رو دست راست طرف میده !

 

The clergy are, practically, the most irresponsible of all talkers. ("Evangelical Teaching: Dr. Cumming," 1855)

 

I am not going to question your opinions. I am not going to meddle with your belief. I am not going to dictate to you mine. All that I say is, examine, inquire. Look into the nature of things. Search out the grounds of your opinions, the for and the against. Know why you believe, understand what you believe, and possess a reason for the faith that is in you. ("Divisions of Knowledge," 1828)

 

دختر، نوزاد نامشروع را در چاه توالت انداخت

خطر قطع اینترنت ایران جدی است

سوءاستفاده جنسی پدر از دختر و بی توجهی دادگاهها

از هر ۹۶ دانشجوی اعزامی به خارج از کشور، فقط دو نفر باز می‌‏گردند!

آفتابه درتوالتهای ژاپن

بن لادن دستگیر شد ؛ 30 دقیقه بعد فرار کرد  

 

بارور شدن علم دولتی

 

آیا میشه در جایی آزادی اندیشه وجود داشته باشه ولی آزادی بیان نباشه؟ خب اگر کسی نتونه آزادانه اندیشه هاش رو بیان کنه که ....

 

دو ترم کلاس زبان هم تموم شد . معلممون دغلبازی بیش نبود من نمی دونم بعضیها با چه اعتماد به نفسی زنده ان  . طرف اصلا نمی دونست فرق ضمیر با صفت چیه . فقط بلد بود بیاد از رو درس بخونه و بره جالب اینجا بود که معنی بعضی لغتها رو تو همین سطح پایین هم بلد نبود ! البته بیش از اونکه بر او ایرادی وارد باشه ایراد بر من وارده که چرا بهش اجازه دادم خیال کنه نمی فهمم هیچی نمی فهمه !

 

شرایط ، محیط و هر چیز دیگه ای که فکرش رو بکنین نمی تونن احساسی در انسان برانگیزن . احساس از درون خود انسانه که برانگیخته میشه .اگر غیر از این بود در شرایط مساوی منو و شما باید حسی یکسان می داشتیم . پیش اومده و میاد شرایطی که تو توش لذت می بری ولی حتی تصورش برای دیگری آزاردهنده است . اگر بتونی دنیای درونت رو در اختیار بگیری و کنترلش کنی باور کن خیلی بیشتر از اینها از زندگیت لذت می بری . ما بعضی وقتها از سر عادت عکس العملهایی نسبت به محرکها داریم که نه عقلی هستن و نه ضرورتی دارن . خیلی سریع به یک سری محرکها پاسخ میدیم و بعد به این فکر می کنیم که اگر اینکار رو نکرده بودیم هم حال خودمون بهتر بود و هم دیگران . تو صحنه ای از فیلم ماتریکس که دارن تمرین رزم می کنن پس از مدتی نئو شروع به نفس نفس زدن می کنه مورفیس بهش میگه فکر می کنی داری چی تنفس می کنی ؟ اینجا هوایی وجود نداره . اگه یه نگاه دقیق به زندگی مون بندازیم می بینیم ما هم خیلی جاها الکی نفس نفس زدیم .محرکی وجود نداشته و رفتار ما فقط از سر عادت و برپایه توهمات بوده و بس .

 

کنار اومدن با خود خیلی خوبه هم برای آدم و هم برای سازمان و حتی برای حکومت . خوبه که تکلیف مشخص بشه .اگر مسئولین اهل تشریفات نبوده و نیستن چرا هواپیمای تشریفاتی خریداری شده و اگر اهل این صحبتها هستن و ایرادی هم بر این امر نیست یک سری الفاظ از صحبتها حذف بشه . نوسان تا کی ؟

 

تو سطح کشور مسابقه برگزار کردیم یه عده رو گلچین کردیم یه سال آموزششون دادیم بردیمشون المپیاد مدال گرفتیم تو تلویزیون نشونشون دادیم .به خودمون افتخار کردیم و گفتیم ایران پیشرفت کرده . بطور خاص هزینه زیادی صرف پروژه های هسته ای کردیم دانشش رو گیر آوردیم گفتیم از نظر علمی تا سطح دنیا بالا اومدیم . پروژه شبیه سازی تعریف کردیم میخوایم گوسفند شبیه سازی شده بدیم بیرون .توهم برمون داشته خیال می کنیم با یه گل بهار میشه .یه کاسه ماست برداشتیم بردیم لب دریا میخوایم بریزیم تو آب دریا دوغ بشه خودمون هم می دونیم نمیشه ولی اگه بشه چی میشه ! اسم اونچه تو ایران اتفاق می افته رو من میذارم علم دولتی . همونطور که شرکتهای دولتی نتونستن موجبات پیشرفت اقتصاد رو فراهم کنن علم دولتی هم به تنهایی در عرصه دانش راه به جایی نمی بره . ما نمی خوایم قبول کنیم برای پیشرفت باید نیاز به علم رو در جامعه مون حس کنیم . باید صنعتمون محتاج علم بشه .صنعت دولتی ما نیازی می بینه پیشرفت کنه لذا نیازی هم به علم نداره . اصلی ترین مشکلی که باید حل بشه اقتصاده . تا وقتی اقتصاد دولتیه و بر پایه نفت می چرخه .مسایل و مشکلات باقی هستن حتی مسایل سیاسی هم در ارتباط مستقیم با همین اقتصاد نفتیه .

 

جملات امروز رو در مذمت افکارمنفی بخونین :

آبی که می تواند کشتی را غرق کند تا چشم کار می کند گرداگرد آن را فراگرفته ولی فقط آبی می تواند موجب غرق شدن کشتی شود که به داخل کشتی راه یابد ...........................آنانت پای

دو فروشنده برای بازاریابی کفش به افریقا رفتند اولی مخابره کرد : امکان فروش کفش در اینجا وجود ندارد چون همه پا برهنه هستند . دومی پیغام داد : بازار بالقوه بسیار خوبی است زیرا هیچ کس کفش به پا ندارد .