یه چیزی تو زندگی خیلی مهمه امیدوارم هیچوقت یادم نره که:
                    ادب مرد به ز دولت اوست

حق ایرانی

اینکه تو جریان محاکمه صدام اسمی از جنایاتش علیه ایران نیاوردن هم از اون حرفاست .این قضیه دیگه ارتباطی به حکومت ایران نداره که دیگران بتونن با بازیهای سیاسی شون ماست مالیش کنن.حق یه ملته که بسیاری از منابع انسانی و مالیش رو در طی هشت سال جنگ از دست داد و حالا حق مسلمه اشه که نظیر کویت طلب غرامت کنه و به خواسته اش هم برسه . منتظر بودم دوستان وبلاگ نویس در این مورد هم یه لوگو طراحی کنن تا با قرار دادن اون تو وبلاگ هامون بتونیم به این ماجرا اعتراض کنیم .من که چنین چیزی ندیدم اگر حرکتی در این مورد صورت گرفته منو هم در جریان قرار بدین .

 دیروز میخواستم یه چند تا عکس پرینت کنم کاغذش آلمانی بود میخواستم بدنم چه مدل کاغذیه که تو تنظیمات چاپ وارد کنم رفتم روی بسته بندیش رو بخونم دیدم دریغ از یه کلمه انگلیسی !!! بابا مگه همه بانو ایلعذار هستن که آلمانی بلد باشن؟ چرا این آلمانیها اینجوری هستن .یادمه یه دفعه هم یه دستگاه دیگه بود که کاتالوگش رو فقط آلمانی نوشته بودن .حالا ما پفک نمکی تولید میکنیم به همه زبونهای دنیا روش مینویسیم !!!

 از قهرمانی یونان در جریان بازیهای یورو 2004 بسیار خرسند شدم .البته یونان به قول دوستان متخصص فوتبال شخصیت قهرمانی نداشت ولی من از اینکه تونست شگفتی رو که آفریده بود تکمیل کنه خیلی خوشحال شدم آخه حیف بود اگه میومد تو فینال دوم میشد .فقط خود خدا میدونه اون شب به مردم یونان چه گذشته .به به چه جشنی گرفته بودن . جشن گرفتن برای ملت ایران واژه غریبیه .یکی از کارهاییه که نه بلدیم انجام بدیم و نه اجازه اش رو داریم اینه که بهتره ما لااقل تو فوتبال  چیزی نشیم.

یه لیست به این صفحه بندازین که ادعا میکنه عجایب صدگانه جهان رو لیست کرده . من که توش نشونی از ایران نیافتم حالا شما هم بگردین شاید پیدا کردین .جالبه که آکروپولیس هست (جایگاه هفدهم ) و از پرسپولیس یا همون تخت جمشید خودمون خبری نیست . کوروش بعد از اینکه مصر رو فتح میکنه و از نزدیک ابهت و عظمت اهرام رو میبینه تصمیم میگیره که در ایران هم یه بنای با شکوه بنا کنه که یادگار بمونه که البته در ساخت این بنا هم نگاه انسانی خودش رو داشته و دستور میده طوری بسازنش که موزه ای از هنر هنرمندان اقصی نقاط عالم اون دوران باشه و بر خلاف پادشاهان مصر از بردگان برای ساخت این بنا استفاده نمیشه وبه کارگرها مزد میدن و شاید برای اولین بار در دنیا نظام تامین اجتماعی هم برقرار میشه چرا که قسمتی از حقوق کارگران رو بهشون نمیدادن و براشون پس انداز میکردن تا اگر دچار مشکلی میشدن پس اندازی داشته باشن . با وسایل حمل و نقل ابتدایی که اون دوران داشته سنگهای بسیار بزرگی رو از آفریقا به اونجا منتقل میکنن که این کار در نوع خودش بی نظیر بوده . و همه از حمله اسکندر متمدن به بربرها !!! مطلع هستیم .تمام دانش ما از گذشته ایران منحصر میشه به کتیبه ها که نمیشده آتیششون زد و کتب مورخین یونانی .مشخصه که اگه تخت جمشید رو آتیش نزده بودن دیگه نمیتونستن به همین راحتی هر برچسبی خواستن به گذشته ما بزنن .

این کلیپ فلش رو هم ببینین با مزه است

بعضی وقتها میدونیم که برای حل یه مسئله زمان نیاز هست ولی اینو درک نمیکنیم واینجاست که بیهوده به خودمون فشار میاریم. همه چیز رو بسپارین به دست زمان و خودتونو آسوده کنین فکر کنم کلی کار دیگه داشته باشین که انجام بدین نه؟

ذهن زیبا

  یه بابایی پیدا شده داره کل آرشیو وبلاگ منو میخونه !!! این رو از صفحه بازدیدهام متوجه شدم و این نوشته رو اینجا مینویسم که اگه به اینجا رسید کلی ذوق کنه : خدا قوت خواننده خوبم !!!

یکی از اخلاقهایی که از بچگیم داشتم این بود که کتابها رو سرسری میخوندم یعنی خیلی دقت نمیکردم ببینم چیه یا مثلا طوری نمی خوندم که مطالبش رو از بر بشم .یادمه اون موقعها با خواهرم خوره کتاب بودیم و هر چی پول گیرمون میومد می دادیم کتاب داستان و اینها میخریدیم تا اینکه خواهرم رفت دبیرستان و یه سری دوست کتابخون پیدا کرد ودیگه میتونستیم از اونها هم کتاب امانت بگیریم .نکته جالب این قضیه این بود که من کتاب رو که میخوندم چند وقت بعد داستان بکل یادم میرفت ولی خواهرم میتونست داستان کتاب رو با جزییاتش برای یکی تعریف کنه و من همیشه می موندم که چطوری انقدر خوب داستان رو بخاطر سپرده .آقا خلاصه این همه کتابی که من خونده بودم رو اگه یکی بگه یه ذره اش رو تعریف بکن عمرا نتونم .مثلا یه رمان 10 جلدی بود که هر جلدش شاید 500 صفحه میشد به اسم "پاردایانها" یادمه اون موقع با اشتیاق میرفتم از کتابخونه میگرفتم میاوردم در عرض چند روز هر جلدش رو میخوندم .یه دفعه که در عرض سه سروز یه جلدش رو خونده بودم و بردم پس بدم متصدی کتابخونه که دیگه منو شناخته بود (اتفاقا اون موقع که من بچه بود این آقاهه داشت مکانیک میخوند .اون وقتها من فکر نمیکردم یه روزهم خودم مکانیک بخونم ) باورش نمیشد که تو این مدت کم کتاب رو خونده باشم .بعدها که بزرگتر شدم هم به همین رویه ادامه دادم .راستش اگه بخوام به نوشته های کتاب توجه خاص داشته باشم دیگه از خوندن کتاب اون لذت همیشگی رو نمیبرم برای همین هم خودم رو اینجوری گول زدم که به هر حال خوندن هر کتابی تو ضمیر نا خودآگاه انسان تاثیر میذاره و حتی اگه من بخاطر نیارم که چی خوندم هم کتاب اثر خودش رو رو ذهن من گذاشته !!! دیروز یه کتابی رو جلوم باز کردم و شروع کردم به خوندن یه دو سه صفحه که خوندم دیدم به نظرم تکراری میاد گفتم خوب شاید قبلا چند صفحه اولش رو خوندم و گذاشتم کنار اینه که یه ده بیست صفحه جلوتر رفتم و یه صفحه خوندم دیدم اینم آشناست بعد رفتم وسط کتاب رو خوندم دیدم اینجا رو هم قبلا خوندم و در نهایت رفتم آخر کتاب رو هم چک کردم دیدم بله ! من این کتاب رو یه ماه و نیم پیش تمام و کمال خوندم !!! ولی باور کنین اصلا یادم نبود.

 

ترجمه یه جک قدیمی وبلاگ خودم:

 

یه بابایی بعد از مدتها رییس یه بخش اداره میشه .تو همون روز اول ورود میخواسته یه زهر چشمی از کارکنان بگیره و دنبال فرصت میگشته تا اینکه یه کارمندی رو میبینه که بیکار به ستون تکیه داده .میره جلو و می پرسه : هی پسر جون ! هفته ای چقدر حقوق می گیری؟ طرف میگه: دویست دلار چطور مگه؟ رییس برمیگرده و نگاهی به باقی کارمندها میندازه و برای اینکه نظرشونو خوب جلب کنه صداش رو حسابی بلند میکنه و میگه : خیله خب اینم حقوق یه هفته ات ! بگیر و گورت رو از اینجا گم کن ! دیگه دوست ندارم این طرفا ببینمت !

بعد از رفتن جوون رییس یه نگاهی به کارمندهایی که حسابی از کارش بهت زده بودن میندازه و میگه : ببینم هیچ کس نمیخواد به من بگه کار این پسرک تو دفتر چی بود؟

یکی از کارمندها در حالیکه به زور جلوی خنده اش رو گرفته بود گفت: "پیتزا آورده بود!!!"

 

کلیپ فلش : فیلم جن گیر در سی ثانیه اینم یکی دیگه

 

چند گفتار

+ تا حالا شده خدا رو خاطر چیزهایی که بهتون نداده شکر کنین؟ منظورم چیزهاییکه شاید همه حسرت داشتنش رو بخورن ولی شما در یک لحظه خاص به این نتیجه رسیده باشین که ای بابا ! چه خوب شد که فلان چیز رو ندارما !!!

++ باور کنین تا حالا شونصد بار شده که تصمیم گرفتم همینجوری سرسری و الکی از کنار قضایا نگذرم .هر آدمی برای خودش داستانی داره هر عملی که از کسی سر میزنه قابل تحلیله و فقط خود خدا میدونه که توجه به مسایل روزمره ای که ممکنه ریز به نظر برسه تا چه حد میتونه کارگشا باشه .

+++ قبلا هم به این نتیجه رسیده بودم ولی نه دیگه تا این اندازه : "آقا اگه یه چیزی رو نمیدونین حتما بپرسین " این رو مخصوصا خطاب به آقایون گفتم چون اصلا عادت به پرسیدن ندارن .خاطرم هست چند سال پیش دنبال یه آدرسی تو خیابون ولیعصر بودم و از میدون ولیعصر راه افتادم گفتم الانه که میرسم و همینجوری پیاده رفتم تا به ونک رسیدم !!! و تازه اون موقع که بود که فهمیدم آدرسم اونور ونکه تازه این رو هم با استدلال عقلی !!! خودم فهمیدم نه اینکه از کسی بپرسم و فکر کنم این طولانی ترین مسیری باشه که تو عمرم پیاده رفتم .

++++ گفتم سئوال بپرسین یاد فرهنگ بد پاسخگویی ملت شریف ایران افتادم بخصوص اینکه اگر در مسندی و مقامی باشن .حتما خودتون هم برخورد داشتین با کسانیکه اصلا خوب جواب آدم رو نمیدن .من نمیدونم چرا ایرانی جماعت انقدر تو روابط اجتماعیش عقب مونده بار اومده بطوریکه چیزی که تو تمام دنیا قبیحه تو ایران ما پیش یه عده حسن محسوب میشه .دیدین این آدمهایی که وقتی ازشون سئوال میکنی مثل گاو و گوسفند فقط سر تکون میدن و صداهای عجیب غریب در میارن؟ اگه اداره ای چیزی باشه که هیچی چون آدم مجبوره ولی من خیلی وقته اگه برم توی یه مغازه ای ببینم مغازه دارش برخورد اجتماعیش رو بلد نیست خیلی زود میام بیرون .

+++++ هر سری که تو شهر می چرخم و نگاهی به ساختمونهای بی جون و شهر بی در و پیکرمون میندازم خدا خدا میکنم که هیچوقت تو این شهر زلزله نیاد ولی تا کی میشه خدا خدا کرد؟

++++++ کشور جالبی داریم حقوقی که یه کارگر ایرانی میگیره با حقوق یه کارگر مثلا اروپایی اصلا قابل قیاس نیست اونوقت این کارگر باید با هزار تا نذر و نیاز بیاد قراردادی استخدام بشه تو بدترین شرایط کار کنه و صداش هم در نیاد هر جوری خواستن براش برنامه کاری میچینن بعد چند سال که خودش رو کشت و یه پولی جمع کرد باید بیاد خودرویی رو که با توجه به انرژی ،مواد اولیه و نیروی انسانی ارزان برای آقایون مفت در اومده رو چند برابر قیمت جهانیش خریداری کنه و تو خیابونهای تنگ و ترافیک فوق سنگین تهران رانندگی کنه باشد که به لطف و کرم خداوند بزودی دچار جنون بشه !!! البته نه حیفه که دیوونه بشه پس کی بره اون زمینی رو که با هزار زحمت تو کویر خریده بسازه و توش زنده بمونه (چون نمیشه گفت توش زندگی کنه ) .بازهم خوبه تلویزیون هست وشبها میتونه اخبار مقاومت نیروی القاعده رو که تلویزیون ما اسمش رو گذاشته مقاومت مردم عراق در برابر نیروهای امریکایی ببینه و از این همه شور مجاهدان راه خدا به وجد بیاد .مجاهدانی که با نام خدا و به نام اسلام نام هر چی مسلمون و اسلام تو دنیاست دارن به لجن میکشن .با نام خدا سر میبرن تا از این به بعد کسی نتونه تو دنیا بگه من مسلمونم از این بهتر نمیشد مسلمونها رو تو دنیا خراب کرد عجیبه که یه عده که ادعای باهوش بودنشون میشه هم خبر کثافتکاری این بیشعورها رو به اسم مقاومت مردم عراق تو تلویزیون پخش میکنن .آقا گیریم که مردم فهیم ما این چیزا رو باور کردن با دنیا چه میکنین؟

+++++++ قبلا یه جا خونده بودم که به شتره میگن چرا پشتت کجه میگه کجام راسته؟ تازگیها نقشه ایران شبیه شتر شده؟

++++++++ فیلم "green mile" رو با اینکه چند سال پیش ساخته شده بود تا حالا ندیده بودم .البته چند سال پیش هم تو سینما پخش میشد .اگه ندیدین توصیه میکنم تماشا کنین .دوبله خوبی هم شده .

+++++++++ یادت بخیر جوونی !!! یادتونه قبلا هی به خانمها و آقایون گیر میدادم ؟ بعد از مدتها دوباره یه متن این مدلی گیر آوردم که شور جوانی (نیست چقدر پیر شدیم !!!) رو در من زنده کرد.بخونین:

 

 

Are you tired of the battle between the sexes?

آیا از جنگ بین دو جنس خسته نشده اید؟

Men and women are different

زنان و مردان با هم تفاوت دارند.

There's no question about it

در این نکته تردیدی نیست.

But instead of focusing o­n the negative qualities of men

and women, why not celebrate the positive qualities?

ولی بجای تاکید روی کیفیت های منفی زن و مرد،

چرا روی نقاط مثبت آنان تاکید نکنیم؟

Let's start with the Ladies:

بیاییم از خانم ها شروع کنیم:

Women are compassionate, and loving, and caring

زنان مهربان، عاشق و دلسوز هستند.

Women cry when they are happy

زنان وقتی که خوشحال هستند گریه می کنند.

Women are always doing little things to show they care

زنان برای نشان دادن توجه و علاقه همیشه کارهای کوچکی انجام می دهند.

They will stop at nothing to get what they think is best for their

children (best school, best prom dress, best dentist

آنان برای دستیابی به بهترین چیزها برای فرزندانشان از هیچ کاری دریغ نمی کنند

(بهترین مدرسه، بهترین پوشاک، بهترین دندانپزشک)

Women have the ability to keep smiling when they are so tired &

they can hardly stand up.

زنان قدرت این را دارند که حتی وقتی که بسیار خسته هستند

و نمی توانند سرپا بایستند، لبخند بزنند.

They know how to turn a simple meal into an occasion.

آنان می دانند که چگونه یک وعده غذای معمولی را به یک فرصت تبدیل کنند.

Women know how to get the most for their money

زنان می دانند چگونه از پول خود بهترین استفاده را ببرند.

They know how to comfort a sick friend.

آنان می دانند که چگونه یک دوست بیمار را تیمار کنند.

Women bring joy and laughter to the world.

زنان شادی و خنده را به دنیا ارزانی می دارند.

They know how to entertain children for hours o­n end!

آنان می دانند که چگونه ساعت های متوالی کودکان را سرگرم کنند!

They are honest and loyal.

زنان صادق و وفادار هستند.

Women have a will of iron under that soft exterior.

زنان در زیر آن ظاهر نرم، اراده ای پولادین دارند.

They will go the extra mile to help a friend in need.

آنان برای یاری رساندن به دوستی محتاج همه کار انجام می دهند.

Women are easily brought to tears by injustice.

زنان از بی عدالتی به آسانی به گریه می افتند.

They know how to make a man feel like a king.

آنان می دانند که چگونه به یک مرد احساس پادشاه بودن بدهند.

Women make the world a much happier place to live.

زنان دنیا را مکانی شاد تر برای زندگی می سازند.

 

Now, for the Men:

حالا نوبت مردان است:

Men are good at moving heavy things and killing spiders.

مردان برای حمل اشیاء سنگین و کشتن عنکبوت ها خوب هستند.