شاید تا اینجا رو که خونده باشین بگین چه حکومت خوبی تشکیل داده بوده.مگه نه؟ در ابتدای حکومت مائو از حمایت اکثریت مردم چین که رعیت بودند برخوردار شد .در روزهای نخست حکومت مائو رعیتها از ملاکان خود انتقام گرفتند و بسیاری از آنها را کشتند .سپس مجبور به کار روی زمینهای اشتراکی شدند.نا بسامانیها از جایی بروز کردند که مائو تصمیم گرفت با یک جهش بزرگ تحولی عظیم در چین آن زمان بوجود بیاورد .رعایا مجبور میشدند در اجتماعات بزرگ وارد شده و محصول خود را افزایش دهند همچنین حرکت سازمان نیافته به سمت صنعتی شدن باعث آشفتگی کشور و بروز قحطی شد که حدود 20 میلیون از رعایای چین را به کشتن داد.در سال 1966 مائو انقلاب فرهنگی اعلام کرد به حامیان جوان مائو موسوم به "گارد سرخ" گفته شده بود تا به مقامات رسمی دولت و آموزگاران حمله نمایند. کودکان از والدینشان بخاطر طرز تفکر قدیمی و عدم اعتقاد به مائو انتقاد میکردند .مردم تحصیلکرده برای انجام کارهای یدی به صحراها فرستاده میشدند دانشگاهها و مدارس تعطیل شدند و تولیدات کارخانه ها متوقف گردیدند. انقلاب فرهنگی باعث بوجود آمدن آشفتگی در چین شد و میلیونها انسان پیش از برقراری مجدد نظم جان باختند.
پس از مرگ مائو چهار تن از نزدیکترین همکاران مائو موسوم به هیات چهارنفره دستگیر شدند رهبران چین بزودی طرز اداره امور را تغییر دادند مائو سعی کرده بود چین را بصورت کامل از خاریها بی نیاز سازد .حاکمان جدید به دنبال دریافت تکنولوژی و پول از سوی ایالات متحده ،ژاپن و سایر کشورهای خارجی بودند .مائو ساده زیستن را رواج داده بود او میخواست مردم زندگی خود را وقف انقلاب نمایند نه صرف خرید کالا و جمع کردن پول .اما حاکمان جدید خرید کالا و بهبود زندگی خصوصی را جایز میشمردند.
در ماه می 1989 حدود یک میلیون چینی برای آزادی بیشتر و دموکراسی در پکن دست به تظاهرات زدند دانشجویان میدان "تیان آن من " در مرکز شهر را اشغال کردند .در شب سوم ژوئن ارتش چین به دانشجویان حمله کرد و حداقل هفتصد تن از آنها را کشت و و بسیاری از آنها را روانه زندان کرد .جهان در آن تاریخ تنها نظاره گر این رویداد بود و بس.