گاری منو ندیدین؟

 واین داستان کوچکی است از چخوف که مهاجرانی تو سایت امروز نقل کرده بود :

 

یک گاریچی بود که هر وقت وارد شهر می‌شد، ماموران و گزمه‌هایی که رفت و آمد انسانها و کالاها را کنترل می‌کردند با دقت آدمها و کالاهایی را که در گاری بود بررسی می‌کردند و آخر سر به گاریچی می‌گفتند که می‌تواند برود چون هیچ چیز مشکوک یا تقلبی در گاری نبود، گاریچی هم خوش و خندان راهش را ادامه می‌داد و می‌رفت. زیر لب زمزمه می‌کرد و با خود می‌گفت: چه خوب این مسئولان و ناظران که نگهبان دروازه‌اند، هیجگاه به ذهنشان نمی‌رسد که "گاری دزدی است"؛ مدام توی گاری را تفتیش می‌کنند!

 

the Chinese word for "crisis" is the word "wei chi" .the word has two figures in it .the top one means "danger" , the bottom one means "opportunity".

 

آخرین عکس‌های اکبر گنجی در زندان اوین

ناگفته‌هایی درباره خاتمی،از زبان سعیدحجاریان

گزارش کامل بازدید خاتمی ازموسسه‌ی ایران

هدف: ایران

طرح جدید مجلس : مهریه دختران باید بر اساس شغل پدر زوجه تعیین شود!

گزارشی از تجمع دفاع از اکبر گنجی

بریتانیایی بودن مظنونین انفجارها کلارک را بهت زده کرد

گفتگو با مریم حیدرزاده

حوزه قم، مصباح و احمدی نژاد

داستان فیلمهای مورد علاقه تان را اینجا بخوانید (انگلیسی)