به من میگن پاگنده!

تا حالا شده تو همون برخورد اول از کسی خوشتون بیاد و بعد از مدتی بفهمین اونقدرها هم که فکرش رو می کردین آش دهن سوزی نیست؟ لابد این هم براتون پیش اومده که کسی اول به دلتون نشسته باشه ولی بعد از مدتی چنان خودش رو تو دلتون جا کرده باشه که ....

 

قضیه برجک رو که تعریف کرده بودم یادتون هست؟ محض اطلاع باید خدمتتون عرض کنم همچنان رفته تو پاچه مون .حالا خوبه خودشون مجبورمون کردن پایین پاچه مون رو با کش ببندیم وگرنه خدا می دونه تا حالا چه چیزای دیگه ای که تو پاچه مون نرفته بود .

 

میدونین گرخیدن(gorkhidan) یعنی چی؟ گرخدین مصدرفارسی شده فعل ترسیدن به زبان آذریه ! آخرین باری که حسابی گرخیدین به خاطر چی بوده ؟ آیا بیشتر در اثر توهماتتون می گرخین یا واقعیات ؟

 

یکی از بچه های شوخ پادگان هست که برای ملت القاب انگلیسی می سازه مثلا به یکی از بچه ها میگه shit face از بد روزگار چند وقت پیش این بابا تو نماز پشت سر من نشسته بوده که چشمش به پای من می افته و از اون روز به من میگه Big foot .

 

نمی دونم چرا حتی تو سایتهای معتبر هم بجای "پاچه خاری" از مصدر خاریدن  می نویسن "پاچه خواری " از مصدر خوردن!یعنی بین این همه آدم اهل فرهنگ کسی نیست به این قضیه توجه کنه؟

 

شنیده ها حاکی از اونه که برای اولین بال در تاریخ این مملکت تیپ یکی از رجال سیاسی مورد توجه عموم واقع شده و ملت ازش تقلید می کنن . البته این وسط مغازه دارها هم ضرر نکردن و تونستن کاپشنهایی که n سال تو انبار داشتن و کسی نمی خرید آب کنن . به این میشه گفت رونق اقتصادی !

 

دیروز رفتم از انقلاب یه سری وی سی دی آموزشی خریدم آوردم خونه دیدم یکی از سی دی ها اونی نیست که باید می بود امروز هم کلی زحمت کشیدم مسئول محترم رو قانع کردم دو ساعت زودتر از پادگان زدم بیرون خیر سرم بردم سی دی رو عوض کردم .حالا اونجا هی تاکید می کنم که آقا مطمئنین این دفعه دیگه درسته؟ میشه یه جا برام امتحانش کنین؟ و آقاهه هم قسم و آیه میاره که آره خیالت راحت باشه وقتی آوردم خونه تست کردم می خواستم مثل مخلوقات عجیب جزیره ناشناخته چنان بزنم زیر گریه که آب خونه مون رو ببره .

 

God is in the water of the lake; he is also in the cracked bed of the lake, when the lake has dried up. God is in the abundant harvest; he is also in the famine that occurs when the harvest fails. God is in the lightning; he is also in the darkness, when the lightning has faded….

Brothers and sisters, you pile up stones to make shrines, imagining that God will make himself present there. Then you are surprised when these shrines do not ease your cares and worries.

 

-Hallaj, "Tawasin"

 

تهران، پایتخت تغییر جنسیت در جهان

دختران جوان به خودروهای سواری اعتماد نکنند

پیوندکم سن ترین عروس و داماد در تالش 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد